منو
28 صفر، رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) - حسین سازور، 97

28 صفر، رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) - حسین سازور، 97

  • 4 تعداد قطعات
  • 3 دقیقه مدت قطعه
  • 398 دریافت شده
مرثیه خوانی 28 صفر، رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) با صدای حسین سازور، 1397

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 3:01
    مناجات - من که از هیبت دیدار تو بی تاب شوم چشم در چشمت اگر هم بشوم آب شوم دیده از شرم نگاه تو به پائین افتاد مثل حُر چون بشوم تازه دُرّ ناب شوم تشنه‎ ی وصلم و دنبال مِی لبریزم کی من از جام طهوری تو سیراب شوم باب مِیلت که نبودم ز تو دور افتادم یک دعایم بکنی میل تو را باب شوم دیدن روی تو بیداردلی می‎خواهد تا کی از رؤیت رویایی تو در خواب شوم روشنی بخش دل و روشنی چشمم باش تا که من هم سحری مَحرم مهتاب شوم نظر لطفت اگر زشتی ما را نبرد فارغ از رحمت تو غرق به سیلاب شوم بیش از این تا ز تو محروم نمانم ای گل متوسل به گل روضه ‎ی ارباب شوم یاد شش ماهه ی بی تاب، کند بی تابم تا بگویم تلظی به تب و تاب شوم
  • 10:57
    روضه - بی حُبِّ حسن مشکلِ دل، حل شدنی نیست جز عشقِ حسن، عشق مُسجّل شدنی نیست گر چه نمکِ سفر? هر فیض حسین است بی نام حسن، فیض که اَکمل شدنی نیست بی مِهرِ حسن هر که حسینی است، حرامش هیهات، حسین از حسن اَفضل شدنی نیست روزی که همه فکر حسابند و کتابند مهمان حسن، هیچ معطل شدنی نیست هر سَیّئه را او حسنه کرد، واِلّا بی نورِ حسن، نار مبدل شدنی نیست یک پرچمِ سبز است جنان، سر درِ قصرش گم کردنِ این کاخِ مجلّل، شدنی نیست یارَش ز جوانی بخدا پیر غلام است عمرِ حسنی، هیچ مُطوّل شدنی نیست با درد بسازید که آیاتِ غریبی است هر آیه، به هر سینه که مُنزَل شدنی نیست غمهای دلِ فاطمه اَسرارِ حسن بود شرحِ غمِ اَسرار مفصل، شدنی نیست یک کوچه و یک سیلی و یک مادر و یک طفل تفسیر بر این روض? مُجمل شدنی نیست از سود? الماس جگر لکّه بگیرد زِنهار که بهبودیِ تاوَل شدنی نیست محشر هم از این داغ برای تو بگِرییم این غصه برای دلِ ما حل شدنی نیست
  • 5:19
    نوحه - علمدار جود و کرم سلام ای شه محترم به کوری آل سعود در این سینه داری حرم دو عالم امیری تو دستم بگیری برازندهتو شده نام کریم به نام تو خورده دل من از قدیم حسن جانم مولا ای جان زهرا شده خانه ات قتلگاه ببین زینب آمد ز راه لبانی که خونین شده به گریه نماید نگاه به رنگ غروبی نخوردی تو چوبی امان از غریبی امان از اضطراب الهی نبیند زنی بزم شراب حسن جانم مولا ای جان زهرا
  • 5:40
    واحد - بر کویر سفره های سائلان باران تویی رحمت بی انتهای حضرت منان تویی آنکه بوده خاندانش از ازل مسکین منم آنکه بوده خاندانش از ازل سلطان تویی جود و احسان تو را نازم که بین خانه ات سائلان هستند صاحب خانه و مهمان تویی هر کجا حرف از کریمان دو عالم می شود اولین نامی که هر کس می کند عنوان تویی ظاهرت هرگز ز مسکین بهتر و برتر نبود آن که قبرش نیز شد با سائلان یکسان تویی پاسخت بر ناسزای دشمنت لبخند بود خیرخواه مهربان خیل بدخواهان تویی شیر میدانی که با یک ضربه در جنگ جمل آن شتربان را زمین انداخت از کوهان تویی صلح تو فرقی ندارد با نبردت در جمل اتحاد کامل آرامش و طوفان تویی حال یک غمدیده را غمدیده می فهمد فقط بر دل پر درد مادر مرده ها درمان تویی یک نفر فهمیده باشد درد زهرا را اگر آن تو هستی آن تو هستی آن تو هستی آن تویی بعد از آن کوچه فقط روی لب تو آه بود غصه می خوردی از این که قد تو کوتاه بودشاعر : علی ذوالقدر

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی