- 413
- 1000
- 1000
- 1000
28 صفر، رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) - میثم مطیعی، 99
مرثیه خوانی 28 صفر، رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) با صدای میثم مطیعی، 1399
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
زمزمه - دیگر آیات قرآن، نخواهد آمد بعد پیغمبر باران، نخواهد آمد بسوز مدینه از این عزا به همراه مرتضی که محضر گشته به پا مگر چه گفته پیغمبر، که خندان است دعا کنید علی را که، پریشان است امان خداحافظ جان ما دلیل ایمان ما رسول قرآن ما «امان، رسول الله الأمان» بوی آتش می آید، أعوذ بالله فتنهای گشته شاید... أعوذ بالله خدا خودت رحمی کن به ما از این قوم بی وفا اگر شد فتنه به پا اگر شود فراموش آن، سفارشات پیغمبر کشان کشان سوی مسجد، رود حیدر «امان، ز غمهای فاطمه» جایتان خالی مردم، مدینه امشب جان ز داغ مجتبی، رسیده بر لب امان که قبرش بی گنبد است که بی رفت و آمد است کجا مثل مشهد است خوشا دلی که این شبها، ز ره رسیده مهمان است حرم پر از دم مولا، رضا جان است «حسن، غریب مادر حسن رضا، عزیز زهرا رضا» شاعر : رضا یزدانی
-
زمینه - خدایا، به ساحت پاکِ پیمبر خاتم، شده جسارت شکسته، دل همه عشاق که پیش چشم ما، شکسته حرمت نور تو همیشه توو دل هاست، روشن آرزوی دل ما از تو، خوندن کور بشه تا همیشه چشمِ دشمن نور تو مگه میشه خاموش؟ هرگز ذکر تو نمیشه فراموش، هرگز ذکر تو نمیشه فراموش، هرگز اونا که هی سنگ توو کوچه بهت زدن توو کربلا هم همه با سنگ اومدن بمیریم ای کاش، برای اون پاره تن ( امون از این غم، وای) بیارید، قلم برای من باید که بنویسم، وصیتامو که باید، توو این دم آخر بگم برا مردم، حکایتامو غم نبینه دیگه نگاه زهرا گُم نشه توو صداها آهِ زهرا زخمی نشه صورتِ ماه زهرا جون شما و جون زهرا... زهرا پشت دری نمونه زهرا... زهرا خیلی آخه جوونه زهرا... زهرا دلم میسوزه، واسه فردای علی آتیش میگیره، همه دنیای علی بیفته رو خاک، اگه زهرای علی (ام ابیها وای) مبادا، که زود بره از یاد سفارشات من، منِ پیمبر مبادا، سکوت کنید مردم بسوزه توو شعله، خونهی حیدر روی خاک کوچهها زهرا... زهرا بین دشمنا نشه تنها، زهرا میپیچه توو آسمونا " یا زهرا" خاکی بشه دامن زهرا... ای وای تازیونه به تن زهرا... ای وای دردِ سیلی زدن زهرا... ای وای دلم میسوزه واسه فردای علی آتیش میگیره همه دنیای علی بیفته رو خاک اگه زهرای علی (ام ابیها وای) شاعر : رضایزدانی
-
شور - نه سرخیِ پرچمِ تو را نه مجلسِ ماتم تو را به غصه های دلِ خودم نمی فروشم غمِ تو را به بیرق هیئتت قسم قسم به شالِ محرمم که از در خانهات حسین به جای دیگر نمیروم زندگی تویی، عاشقی تویی، شاه کربلا یاحسین بندگی منم، تو ز بند تن، کن مرا رها یاحسین (یاحسین یا کربلا) دلم فقط آشنای توست مسافرِ روضه های توست وطن ندارم در این دیار دیارِ من کربلای توست فتادم از پا و از توان بدونِ من رفته کاروان امیر دیرینِ عاشقان! به کربلایت مرا رسان دورم از تو و می کشم نفس، در هوای تو یاحسین دورم از تو و می شود دلم، کربلای تو یاحسین (یا حسین یا کربلا)? دوباره هنگامه ی عزاست دوباره هر کوچه نینواست اگرچه دلم مردهام ولی برای دل، تربتت شفاست چه حاجتِ گنبدِ طلاست؟ غبار کوی تو کیمیاستنماز من در حریم توست که مُهرم از خاکِ کربلاست هرکجا روم، قبلهی دلم، رو به سوی تو یاحسین سجده میکنم، عاشقانه بر خاکِ کوی تو یاحسین (یا حسین یا کربلا) غمی که در نام زینب است نمی ز آلامِ زینب است شب من و تو کجا سیاه به قدر یک شام زینب است؟ کسی چه فهمیده از غمش ندیده ماتم چو ماتمش نمیشود مجلسش تمام ادامه دارد محرمش ما کجا و فهمیدنِ غمِ وارثِ غمِ کربلا؟ ما کجا و فهمیدنِ غمِ دیدنِ شَهِ سرجدا؟ (یاحسین یا کربلا) شاعر : حسن صنوبری
تاکنون نظری ثبت نشده است.