- 1214
- 1000
- 1000
- 1000
شب دهم محرم 1400، مهدی رسولی
مرثیه خوانی به مناسبت شب دهم محرم، عاشورای حسینی و شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) با صدای مهدی رسولی، سال 1400
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
سر می شود زمانه ولی بی تو غرق آه /جان مرا رسانده به لب بغض گاهگاه /تو حاضری و ما همه در بند غیبتیم /آقا نجاتمان بده از این شب سیاه /آقا علاج رو سِیَهی چیست جز اشک /حالا به سوی روضه ات آورده ام پناه /ای ملجا همیشه ی ابن السَبیل ها /جا مانده ام شبیه یتیمی میان راه /یک دم بیا به خیمه ی ما جان مادرت /آتش بزن دل همه را با شرار آه /باید شوی تسلی آن قلب مضطرب /آقا بیا که روضه رسیده به قتلگاه /یک جسم نیمه جان و دو صد نیزه و سنان /یک لشگر حرامی و سردار بی سپاه /ناگه رسید زینب کبری فراز تل /فریاد زد ز سوز جگر وا محمداه /این کشته ی فتاده به هامون حسین توست /این صید دست و پا زده در خون حسین توست
-
اِن ذُکر الخیر فی العالمین /اوله حسین، آخره حسین و اصله حسین /مَن والی الحسین نجی، مَن عاد الحسین هلک /نورک مصباح الدجی، یا لیتنا کنا معک /خون تو در رگ هاست، ثارک ثارالله /حب تو در دل هاست، حبک حب الله /اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله
-
گریه می کنن حرم، ناله می زنن حسین /داره روضه می خونه شاه بی کفن حسین /یا دهر اف لک من خلیل، زینب فردا میگه وا قتیل /یا دهر اف لک من قلیل، گودال از خون میشه رود نیل /آه از آن ساعتی که با تن چاک چاک /نهادی ای تشنه لب صورت خود روی خاک /یا دهر اف لک من رماح، فردا غوغا میشه قتلگاه /یا دهر اف لک من سیوف، زینب فردا میشه بی پناه /آه از آن ساعتی تنت به سوز و گداز، تو گرم راز و نیاز /سوی خیام حرم دو چشم تو مانده باز /این طرف یه خواهری، اون طرف یه لشگری***پنجاه سال خواهری ام را چه می کنی /احساس های مادری ام را چه می کنی***علی اکبر برا تو، سه ساله دختر برا من /علی اصغر برا تو، رباب مضطر برا من /سنگای اینجا برا تو، سنگای کوفه برا من
-
-
زانو بغل گرفته زینب، حسین میگه می شنوی امشب /گمون کنم از دل صحرا داره میاد صدای زهرا /از حالا هی میگه "بُنَیَّ" می کشنت چه جوری فردا /زوده هنوز این بیقراری که فردا شب این موقع داری رو تاول پای یتیما مرهم میذاری /فردا شب این موقع تو اوج دردی، با آتیشای خیمه تو نبردی /تو قتلگاه دنبال من می گردی***نزار بگم که میری از حال، فردا که اومدی تو گودال /اگه انگشترو ندیدی، پیرهن مادرو ندیدی /طاقت بیار اگه عزیزم رو پیکرم سرو ندیدی /آروم شو زینب صبورم، بدون که از تو خیلی دورم، چشم به راه مادرمون تو کنج تنورم /یه بار منو رو نیزه ها می بینی، یه بار به زیر دست و پا می بینی /یه بار توی طشت طلا می بینی
-
ای قافله سالار زینب، پنجاه و چند سال یار زینب /چه طور دلت میاد که اینجا تنهام بذاری یابن الزهرا /چکار کنه خواهرت ای وای میون این گله ی گرگا، یوسف زهرا /می خوای بری برو عزیزم ولی نگو به هم نریزم /کاشکی بذاری دست رو قلبم که برنخیزم /بزار زیر حنجرتو ببوسم، بوسه گاه مادرتو ببوسم، دست و با انگشترتو ببوسم /من که دل از زمونه کندم، چادرمو کمر می بندم /میام نگن لشگر نداره، غریبه و یاور نداره /مادرمم بودش می اومد، میام نگن مادر نداره /تو میری و من میرم از حال، من غصه دار و "خولی" خوشحال، قرار بعدی من و تو گوشه ی گودال /اونجا که تنها تو رو گیر میارن، سنگ و سنان و تیغ و تیر میارن، خواهرتو آخر اسیر میارن
-
تاکنون نظری ثبت نشده است.