منو
اربعین 99 - حسین سازور

اربعین 99 - حسین سازور

  • 3 تعداد قطعات
  • 16 دقیقه مدت قطعه
  • 291 دریافت شده
مداح : حسین سازور
مناسبت مذهبی : 20صفر، اربعین حسینی
شخصیت : امام حسین (ع)
نوع قطعه : كل مجلس
مرثیه خوانی اربعین با صدای حسین سازور، 1399

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 16:47
    نوحه - سلام ساکن کربلا سلام ای شاه سر جدا سلام بر اربعین تو سلام حسین خون خدا تویی که لطف و کرم عادتت چی می شد که بیام زیارتت آقا ببین که تنها موندم آقا از اربعین جا موندم آقا حسین وای حسین یا اباعبدالله حسین سیدی یا مولا ز جا برخیز ای نور عین تو ای مهتاب عالمین کجا پیدا کنم تو را شدم پیر از غمت حسین تو ببین قامت خمیده ام که چه از داغت کشیده ام هر جا که نام تو می بردم من از عدو کتک می خوردم حسین وای حسین یا اباعبدالله حسین سیدی یا مولا سلام ای تاب و ای تبم سلام ای ذکر هر شبم تویی تسبیح و ذکر من شده نامت روی لبم من که صید ناسپاسی ام ببینی تو مرا نشناسی ام من که ز دوری ات آزردم ای کاش کنار تو می مردم سلام ای مهتاب زمین سلام ماه ام البنین سلام ای باغیرت ببین شده زینب محمل نشین غم قافله روی دوشمه صدای حرمله تو گوشمه باشه بدون اینا نامردن باشه ماها رو هو می کردن
  • 16:33
    شعرخوانی - هر کس که خاک تو نشد عزت ندارد بی روضه دنیا ذره ای لذت ندارد بیچاره آنکه حسرت تربت ندارد عمرِ بدون نوکری برکت ندارد نوکر پر از حرف است اشکِ روضه هایش شیعه به قنبرهاش هست و فضه هایش دین خدا دین نیست وقتی حوزه هایش قاضی و شاه آبادی و بهجت ندارد اسلام ما مدیون اسلام حسین است مرغ دلم عمری ست در دام حسین است ذکر شب قبرم فقط نام حسین است نوکر میان قبر خود وحشت ندارد جامانده های کاروان کربلاییم دلتنگ شبهای قشنگ نینواییم ما روز و شب دربدر این روضه هاییم دیوانگی روز و شب و ساعت ندارد یادش بخیر این روزها مشایه بودیم با دوستان تو رفیقِ پایه بودیم بالاتر از این، با خودت همسایه بودیم امسال انگار این گدا قیمت ندارد آموختیم از لشکرِ در قلت تو باشیم با هیهات منا الذلت تو تو رهبر ما هستی و ما ملت تو مثل تو آقا کشوری ملت ندارد این درد جز با گریه راه حل ندارد غم مرهمی جز خواندن مقتل ندارد پای رقیه طاقت تاول ندارد اما به غیر از دیدنت حاجت ندارد تا کاسه ی صبر اسیران شد لبالب دختر زبان به شکوه وا کرده مرتب بابا تو از وقتی که رفتی عمه زینب حالا چهل روز است همصحبت ندارد یادم می آید سمت تو لشکر کشیدند کاری ندارم هر چه دیدند و شنیدند اما خودم دیدم سرت را می بریدند داغی شبیه داغ تو وسعت ندارد گفتم تو را دارم تو را از من گرفتند از پیکر پاک تو پیراهن گرفتند مرکب نگو روی تنت هاون گرفتند بی تو حرم یک لحظه ی راحت ندارد قرآن بخوان آیات نور و فجر با تو باشد...تو گفتی...صبر کردم...اجر با تو اما جواب فحش های زجر با تو بابا رقیه بیش از این طاقت ندارد از این جهان خواهر که دارم غم ندارم سایه به روی سر که دارم غم ندارم روی سرم معجر که دارم غم ندارم وای از زمانی که حرم حرمت ندارد دیدی گلِ سر داشتم حالا ندارم گیسوی دلبر داشتم حالا ندارم یک تکه معجر داشتم حالا ندارم اما دگر این زندگی لذت ندارد زجر و سنان انگار که لج کرده بودند سر های روی نیزه را رج کرده بودند سمت محارم نیزه را کج کرده بودند ...دستان سنگ اندازها دقت ندارد شاعر : مظاهر کثیری نژاد
  • 6:08
    واحد - گرچه برگشتم ولی پیر و کهنسالم حسین پر شکسته نیستم من بی پر و بالم حسین پای زخم و روی زخم و چشم زخم آورده ام اربعین خود را رساندم با تو می نالم حسین ای تن صد پاره که رفتی به غارت السلام خواهرت را کن بغل خسته ز جنجالم حسین کار غسلت بر زمین ماند و تنت را اسب برد تند می رفتی ز پیش اشک غسالم حسین چند تا تکه حصیر آورده بودند از دهات کربلای قطعه قطعه بین گودالم حسین روبروی من سرت را بین خورجین برده اند آن زمان که لشگری افتاد دنبالم حسین آتش خیمه پس از تو دامن ما را گرفت در تنور ای کاش می پرسیدی از حالم حسین خواهرت از جنگ خولی و سنان برگشته است معجرم را پس گرفتم بعد خلخالم حسین دخترت جا مانده در ویرانه های شهر شام جان تو شرمنده ی چشمان اطفالم حسین

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی