شب اربعین 98 - حنیف طاهری

روضه - شنیده بود که این‌بار باز دعوت نیست کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق! اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست غمی‌ست در دل جامانده‌های کرب‌وبلا که هرچه هست یقین دارم از حسادت نیست میان ما که نرفتیم و رفته‌ها، شاید تفاوتی‌ست در آغاز و در نهایت نیست همیشه آن‌که نرفته‌ست بی‌قرارتر است همیشه آن‌که نرفته‌ست، کم‌سعادت نیست... خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد نباید این همه دل دل کند که فرصت نیست

روضه - آره ما تشنه لب پیاله شیم همه حسرت به دل حواله شیم کربلا نرفته های اربعین تازه مثل دختر سه ساله شیم در این خونه همیشه نوکره بره کربلا یا کربلا نره اربعین هر کی میره زینبیه هر کی جامونده رقیه ای تره شاعر : محمد جواد پرچمی

روضه

روضه

روضه

زمینه - پاشو دیگه خیلی وقته که تنها شدم پاشو دیگه خسته از دست دنیا شدم ببین چقدر پیر شده خواهرت پاشو ببین قد کمون مثل زهرا شدم داداش گذاشتی رفتی ما رو بی پناه چه سخت گذشت بهم میون راه چهل تا منزل اومدم ولی اشک منو ندیده این سپاه چی کشیدم سایه ی تو که رفت از سرم چی کشیدم غارت خیمه و معجرم چی کشیدم میون خیل نامحرما چی کشیدم سر تو رفت روی نیزه ها چی کشیدم یه دشت حرومی و من تنها چی کشیدم رقیه موند زیر دست و پا چی کشیدم سپر شدم برا بچه ها چی کشیدم کتک می خوردم از دشمنا حسین بدون تو خیلی سخت گذشت حسین امون ازین بلا و سرگذشت حسین ازون وقت که آتیش گرفت خیمه ها حسین دویدم با اسبا پی معجرا نبود علمدارمون بین ما حسین همه می زدن مادرم رو صدا داداش خودم دیدم که دست و پا زدی آتیش به قلب و جون ما زدی دویدم از حرم تا قتلگاه مادرمون رو تا صدا زدی چی کشیدی به زیر سنگ و سر نیزه ها چی کشیدی تنت لگد کوب مرکبا چی کشیدی تو رو که می زدن بی هوا چی کشیدی که می زدی صدا یا زهرا چی کشیدی تا نیزه زد به پهلوی تو چی کشیدی پنجه ی قاتلو موی تو حسین ببین که صورتم شده کبود حسین خدایی حق زینب این نبود

تک - کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی کجایید ای سبک بالان عاشق پرنده تر زمرغان هوایی حسین جانم حسین جانم حسین جان چه اعجازیست در کویت که دارد بهترین ها را که خالی کرده از شوقش تمام سرزمین ها را همه از خانه ها بیرون زدند و عازم یارند دل با جمع بودن داده ای گوشه نشین ها را حسین جانم حسین جانم حسین جانم مسیحی ارمنی هندو میان زائران هستند تو یک جا جمع کردی زیر قبه کل دین ها را زمین کربلا در آسمان هم مشتری دارد همان روز ازل برده دل عرش برین ها را حسین جانم حسین جانم حسین جانم من اگر جهل و گمراهم اگر شیخ طریق قبله ام روی حسین هست و همینم دینم کیمیایی است عجب تعزیه داری حسین که نباید ز کسی منت اکسیر کشید