منو
شب پنجم محرم 1400، محمدرضا بذری

شب پنجم محرم 1400، محمدرضا بذری

  • 3 تعداد قطعات
  • 4 دقیقه مدت قطعه
  • 277 دریافت شده
مرثیه خوانی به مناسبت شب پنجم محرم با صدای محمدرضا بذری، سال 1400

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 4:19
    قلب ما از تو غم عشق تقاضا دارد /چشم ما نیز فقط گریه تمنا دارد /قدر بال مگسی گوهر اشک غم تو /قیمتی بیشتر از گوهر دریا دارد /هر که در بزم عزای تو قدم بگذارد /زیر پایش پر جبریل امین را دارد /غیر آغوش تو هر جا بروم ناامن است /روضه ات امن ترین جا ست که دنیا دارد /نیستم در پی درمان مگر از دست حسین /عبد هنگام بلا چشم به مولا دارد /مرگ از زندگی بی تو سزاوارتر است /گذر عمر به همراه تو معنا دارد /پدرم نوکری آموخت به من، روحش شاد /بهترین ارثیه را طایفه ی ما دارد /ظاهرش سرخ و کبود است اگر سینه ی ما /سند نوکری ماست که امضاء دارد
  • 7:02
    نوبت عشق است، عشقم با حسن /سفره را وا کرده این شب ها حسن /صبر او رزم‌ است گرچه بی صداست /صلح او روح قیام کربلاست /هرکه مجنون حسین و کربلاست /مطمئنا زیر دین‌ مجتبی است /با اجازه از امیرصف شکن /می نویسم "لا فتی الا حسن" /نامه داد و شاه را امداد کرد /مذهب ما را حسن آباد کرد /غربت او سِری از اسرار اوست /این شلوغی حرم ها کار اوست /امشب اما تا مدینه راهی ام /الله الله امشب عبداللهی ام /کیست عبدالله عشق پنج تن /حضرت باب الحسین، باب الحسن /یازده ساله ولی شیر نر است /این نواده مثل جدش حیدر است /عابد شب زنده دار هر شب است /از محافظ های عمه زینب است / نوجوانی ابالفضل است این /یا به بدر آمد امیرالمومنین؟ /در رگش خون حسن جاری شده /جان به قربانش چه کراری شده /ظهر شد دل های عالم در تب است /دست عبدالله دست زینب است /یا رب عاشوراست یا که محشر است /یا حسن دستش به دست مادر است /دید از بالا که بلوا ساختند /با سر آقا را زمین انداختند /گرگ ها خون عمو را می خورند /نیزه ها دائم به یک جا می خوردند /آب می خواهد سنانش می دهند /با نوک نیزه تکانش‌ می دهند /نیزه بر کتف عمو می خورد و بعد /زخم ها روی گلو می خورد و بعد /بر دلش با خنده آتش می زنند /آیه می خواند و سنگش می زنند /پیش خشکی لبان شاه دین /آب ها را شمر می ریزد زمین /دید عبدالله عمو را داد زد /زیر لب می گفت یا زهرا مدد /ای عمو تنها نمان بین سپاه /مجتبی دارد می آید قتلگاه /یازده سال است دنیای منی /جای بابایم تو بابای منی /گرچه شمشیری ندارد نوکرت /دست دارم می دهم پای سرت
  • 2:45
    کجا رفته بودی بدون من، شنیدم تو کوچه تو رو زدن /دعا کن عزیزم برا حسن آروم بگیره /چه کابوس تلخی دیده حسن، همش میگه نامرد بسه نزن /همش میگه ای وای مادر من داره می میره /هیچکی نبود بگه این گل که پرپره، این زن که می زنید ناموس حیدره /از عمد مادر رو پیش پسر زدن، از عمد با لگد محکم به در زدن***مرا مغیره چو بیند به خنده می گوید /حسن سلام مرا خدمت پدر برسان /من صف اول هر غزوه به میدان رفتم /ولی اندازه ی تو زخم ندارم زهرا

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی