- 383
- 1000
- 1000
- 1000
شب نهم محرم 97 - میثم مطیعی - تاسوعا
مرثیه خوانی شب نهم محرم با صدای میثم مطیعی، 1397
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - نه در توصیف شاعرها نه در آواز عشاقی تو افزون تر از اندیشه فراوان تر از اغراقی وفاداری و شیدایی علمداری و سقایی ندارند این صفت ها جز تو دیگر هیچ مصداقی به خوبی تو حتی معترف بودند بدخواهان یزید آنجا که می گوید الا یا ایها الساقی تمام کودکان معراج را توصیف می کردند مگر پیداست از بالای دوش تو چه آفاقی چنان رفتی که حتی سایه ات از رفتنت جا ماند رکاب از هم گسست از بس برای مرگ مشتاقی فرار از تو فراری می شود در عرصه ی میدان چنان رفتی که بعد از آن بخوانندت هوالباقی بدون دست می آیی و از دستت گریزانند پر از زخمی هنوز اما برای جنگ قبراقی به سوی خیمه ها یا ” عدتی فی شدتی ” برگرد که تو بی مشک سقایی که تو بی دست رزاقی شنیدم بغض بی گریه به آتش می کشد جان را بماند باقی روضه درون سینه ام باقی شاعر : سید حمیدرضا برقعی
-
مقتل
-
واحد - پناه خیامم، تو بودی دلاور برادر برادر برادر برادر شدم بعد تو بییاور، شدم بعد تو بیلشکر همه پشت و پناه من، برادر سکینه شده بیطاقت برگرد مرا می کشد این غربت برگرد ببین دشمن بیغیرت، برگرد (اباالفضل علمدارم برگرد) دو چشمم پر از خون، که ماندی تو عطشان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان ببین حال پریشانم، که شرمند? طفلانم زده غربت تو آتش، به جانم گره وا نشد از کار سقا تو تنها و من افتاده از پا أخا أدرک اخا یابن الزهرا (أخا أدرک اخا یابن الزهرا) تمام سپاهم، تو بودی سپهدار علمدار علمدار علمدار علمدار حسین آمده ای سردار، سر از خاک بلا بردار تو بودی کس و کار من، علمدار شده چشم حرم دریا برخیز شده خواهر تو تنها برخیز شکسته قد من سقا برخیز (اباالفضل علمدارم برخیز)شاعر : یوسف رحیمی
-
شور - نمیتونم، از تو و حرم تو نخونم مث عابس تو میزنم داد آخه مجنونم روزا توو حرم کربلاتم شبا گنبدتون جلو چشمام لحظهی جون دادن کنارم باش تمومه با تو همه آرزوهام ای بی کفن حسین جان ارباب من حسین جان مجنونم، به تو و روضه هات مدیونم به تو و غم تو وابسته اس دل پرخونم غم تو شده آب و گل من حرم تو پناه دل من یه نِگا به من از کرمت کن عشق توئه همهی حاصل من دور از وطن حسین جان ارباب من حسین جان سرم آقا، فدای تو و حضرت سقا بدون غم تو می ارزه مگه این دنیا؟ منم اون که میمیره رو دستات تو که آقای عشقی و احساس دوس دارم که بشم زائر تو دل منو ببری صحن عباس دریا تویی اباالفضل سقّا تویی اباالفضل شب جمعه، مادری تو حرم گریونه با قد خم و پهلوی زخمی داره میخونه پسرم فدای لب تشنهت مادرت برای تو بمیره لحظهی دست و پا زدن تو از پیش چشای زهرا نمیره صدپاره تن حسین جان ارباب من حسین جان
تاکنون نظری ثبت نشده است.