- 790
- 1000
- 1000
- 1000
شب پنجم محرم 1400 - میثم مطیعی
مرثیه خوانی شب پنجم محرم با صدای میثم مطیعی، 1400
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - مینشاند بر لب عشاق تو لبخندها «بأبی أنت و أمی» گفتن فرزندها «یا حسین» بچهها در روضههای خانگی آب کرده در دل مادر پدرها قندها از پدرها به پسرها میرسد میراث عشق شورها، شمشیرها، تکبیرها، سربندها ای خوشا آن مادرانی کز محبت کردهاند یک به یک نذر حسین فاطمه، دلبندها تا که سرو خویش را از زیر قرآن رد کنند سوخته دلهایشان در آتش اسفندها مادرانی که به دخترهایشان آموختند درس ایمان و حیا در مهد غیرتمندها نسل پشت نسل ما اهل وفاییم اهل عشق از محمد وز خدیجه مانده این پیوندها شاعر : دکتر محمدمهدی سیار
-
زمزمه و مقتل - میبینی عمه، توو قتلگاه افتاده به زیر دست و پای سپاه افتاده من عبداللهمو واللهِ بابای من اباعبداللهس آخه این رسمشه؟ من زندهام، ولی اون تنهاس! دارم میام یه ذره دیگه صبر کن عمه با گریه داره میگه صبر کن ولی من میرم دووم بیار یه خرده دیگه بابا تا من نیومدم نزن دست و پا برات میمیرم «اگر که من شهید نشم میمیرم، شهیدت میشم» دارن شمشیرا بالا و پایین میرن مدام رو زخمای قبلی جا میگیرن پاشو با هم بجنگیم بازم اومده پسرِ کوچیکت دستام میشه شبیه عباس، سپرِ کوچیکت دستای من فقط به یه مو بنده دشمن به نالههای من میخنده عموی خوبم منو توو آغوشت بگیر و ناز کن در شهادتو به رو من باز کن عموی خوبم «اگر که من شهید نشم میمیرم، شهیدت میشم» دارم میبینم بابا حسن رو اینجا کنارش رو خاک مادربزرگم زهرا بابام خیلی هواشو داره گرفته زیر شونههاشو یاد کوچه به مادر میگه، از رو خاک پاشو... هرچی تا حالا قصهشو میشنیدم دم شهادتی به چشمام دیدم دارم میسوزم هنوز خمیده قامتش وای مادر هنوز کبوده صورتش وای مادر دارم میسوزم «اگر که من شهید نشم میمیرم، شهیدت میشم» برادر زاده داشت با عمو حرف میزد که با تیری راه حنجرش بند اومد حرمله با یه تیر ذبحش کرد خونش پاشید به روی مولا دست و پا زد توو آغوش عشق، رسید به بابا جسمش رو با نیزه کنار زد دشمن دوباره به جون حسین افتادن حسین زجرکش شد... دیگه چیزی باقی نموند از اون تن آقای مارو ذره ذره کشتن حسین زجرکش شد... «برای تنهاییت بمیرم مولا، بمیرم واست» شاعر : سید مهدی سرخان
-
زمینه - خوش به حال تو، که سری داری تو سرا به منم بگو، چی میگفتن بزرگترا چی شده داداش، اینقدر خوشحالی چرا؟ مگه عمو چی گفت؟ چرا همهمه برپا شد؟ مگه عمو چی گفت؟ که چشای تو دریا شد مگه عمو چی گفت؟ که سر از پا نمیشناسی مگه عمو چی گفت؟ تو چی گفتی که غوغا شد؟ بیشتر از تو، تنگه دلم برا بابام بیشتر از اون، دوری ازت سخته برام گفته باشم، هر جا بری منم میام چطوری بگم، میون خیمه غوغا بود صحبت عمو، از شهیدای فردا بود اسم اصغرم، توی اسم شهیدا بود من که میگم تو هم، پر و بال سفر وا کن به عمو دل بده، بیا و دلو دریا کن اگه یه وقت عمو، تک و تنها شد عبدالله هر جوری که شده، راه رفتنو پیدا کن فردا باید، آبروی بابا بشیم فردا باید، هر دوتامون فدا بشیم فردا باید، شهید کربلا بشیم
-
شور - دخیله دلم به پرچم تو خوشم که چشام شده دریای غم تو تا این که شنیدم، صدا تو دویدم تو کوچه به سمت محرّم تو امام و امیر! مولا! حسین یا حسین منو بپذیر آقا! حسین یا حسین غریبی بسه، جدایی بسه خدا کنه قصه? ما به تو برسه قسم به غم تو، به جز حرم تو تمومیِ عالم، برام قفسه امام و امیر! مولا! حسین یا حسین منو بپذیر آقا! حسین یا حسین سیاهیپوشم تو غربت تو به یاد اونا که بودن تو هیئت تو محرم پارسال، چه اشکا که ریختن به پای نهال محبت تو امام و امیر! مولا! حسین یا حسین منو بپذیر آقا! حسین یا حسین منی که یه جو وفا ندارم چجوری دوباره پس اسمت رو بیارم ببین چه خیالی، با دستای خالی پیش تو میخوام باز پاپیش بذارم امام و امیر! مولا! حسین یا حسین منو بپذیر آقا! حسین یا حسین شاعر : حسن صنوبری
-
واحد تند - جاده میخواند هماره، گام بعدی را بردار چله ای طی کن دوباره، گام بعدی را بردار ای سپاهیان منتقم به پیش یک قدم به فتح قدس مانده است جبرئیل از آسمان رسیده و مژده ظهور را رسانده است این نبرد آخِر الزمان است به رهبری حسین این صفوف رزم عاشقان است به رهبری حسین این مبارزه چه فاتحانه است به رهبری حسین «لبیک یا منتقم، یا بقیةالله» مقصد ماست فتح خیبر، گام بعدی را بردار خط شکن مانند حیدر، گام بعدی را بردار قطره قطره جمع گشته ناگهان رود میشود نجف به کربلا وهم نیل تا فرات غرق میشود در هجوم سیل پر خروش ما آمده سپاه شاه کرار به رهبری حسین زیر موج بیرق علمدار به رهبری حسین میزند به قلب دشمن این بار به رهبری حسین «لبیک یا منتقم، یا بقیةالله» بگذر از نیل همچو موسی، گام بعدی را بردار وعده ماست صبح فردا، گام بعدی را بردار میرسد صدای الفرارشان از نهیب لشکری که عازم است دفن میشوند زیر پای ما این تقاص خون حاج قاسم است خشم و قهر آفریدگاریم به رهبری حسین رعد و برق تیغ ذوالفقاریم به رهبری حسین بر یزیدیان شرر بباریم به رهبری حسین «لبیک یا منتقم، یا بقیةالله» شاعر : سید مهدی سرخان
-
دم پایانی - ای شروع بندگی، ضربان زندگیهمهی هستم حسین، به تو دل بستم حسینای روضهات به پا تا شام ابددل من همراهت میماندعشقت دمی از این دل کم نشوددل من همراهت میماندتا ابد به دو عالم، دل ما هم، به تو تکیه خواهد دادخوش به حال کسیکه، روز اول، مسیرش به حسین افتادبا توام به نگاه تو قسمتا به قافلهی تو برسم«سیدنا المظلوم، سیدنا العطشان»با نسیم پرچمت، زیر باران غمتدلم از زوار توست، عطشم دیدار توستای ماه آسمان عاشقیامبنگر دلتنگیهایم راچشم ترم نشان عاشقیامبنگر دلتنگیهایم رابه نگاه خود ای کاش، بپذیری، دل سرگردانم رابه سپاه خود ای کاش، بپذیری، من و فرزندانم راتو بخوان سوی لشگر وفامن و نسل حسینی مرا«سیدنا المظلوم، سیدنا العطشان»آه، به حق آه عشق، که رسد خونخواه عشقشده عالم غرق نور، ز علامات ظهورای آخرین مناجات شهدابه لب آمد جان بیطاقتنذر تو شد جوانیها به خدابه سر آمد صبر عشاقتمن و آه دمادم، من و این غم، من و عشق و همعهدیمن و حسرت دیدار، به ره یار، من و ذکر یامهدیکه فدایی راه تو شومکه شهید نگاه تو شوم«ای یوسف زهرا، سیدی ادرکنا»شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
-
نجوا با امام زمان (عج) - تقصیر ماست آقا از تو خبر نداریم حتی به خیمه تو راه گذر نداریم شرمنده ایم اگر که در محضرت فقیریم چیزی برای عرضه جز چشم تر نداریم ما را ببخش این قدر بی تو خوشیم و خوشحال اصلا برای دوری خونِ جگر نداریم تو همنشین مایی ما همنشین اغیار حال گناه داریم اشک سحر نداریم دستی بکش سر ما هر چند رو سیاهیم ما غیر خانه تو جایی دگر نداریم مانند کودکی که دستش به دست باباست تا به خود قیامت دست از تو بر نداریم این روزها شدیدا دلتنگ کربلاییم اما هزار افسوس اذن سفر نداریم آه از همان زمان که خواهر به روی تل گفت ما را ببین برادر معجر به سر نداریم شاعر : سید پوریا هاشمی
تاکنون نظری ثبت نشده است.