منو
شب ششم محرم 1400 - محمود کریمی و حنیف طاهری

شب ششم محرم 1400 - محمود کریمی و حنیف طاهری

  • 7 تعداد قطعات
  • 8 دقیقه مدت قطعه
  • 957 دریافت شده
مرثیه خوانی شب ششم محرم با صدای محمود کریمی و حنیف طاهری، 1400

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 8:12
    روضه - بیا که بر در هر تکیه پرچم حسن است شب ششم شده یعنی محرم حسن است هزار شکر که زهرا خرید ما را باز که جمع ما همه در جنس درهم حسن است بد است پیش کریمان که بیش و کم خواهیم که کار و بار دو عالم از عالم حسن است قسم به گریه کنانش که زود می بینیم قرار ما همه در صحن اعظم حسن است چه غم که قفل زیاد است از قضا و قدر کلید رفع بلا ذکر اعظم حسن است چقدر فاطمه می خواهدش کسی را که کنار داغ حسینش غمش غم حسن است فقط نه مرهم انبوه زخم های حسین که اشک چشم عزادار مرهم حسن است همین که روضه ی لایوم را حسن فرمود دمیده اند شروع عزا دم حسن است نه اینکه اول ماه صفر نه آخر آن محرم و صفر ما محرم حسن است فقط نه کوچه و دیوار و آتش و سم بود تمام کرب و بلا مقتل غم حسن است
  • 9:51
    زمینه - دم آخر، صدا زد شاه عطشان حسن‌جانم؛ حسن‌جانم؛ حسن‌جان همه همّ و غمت، غم حسینه همه وقف محرّم حسینه کرمت تا خدا و حرمت کربلا و علمت پیش پرچم حسینه نوحه‌ی عالمین یا حسن؛ یا حسین تویی مجموعه‌ی عشق و حماسه عطر سبزت، حضور عطر یاسه مادرت می‌گه با چشمای گریان حسن‌جانم؛ حسن‌جانم؛ حسن‌جان سند روضه‌ی زهرای اطهر مرهم و محرم اسرار مادر تو داری بین سینه، خاطرات مدینه عزاداری براش تا صبح محشر نوحه‌ی عالمین یا حسن؛ یا حسین ای که با نامه‌ی تو میشه عازم تووی کرب‌وبلا، جهاد قاسم می‌گه هر ذرّه‌ی اون خاک سوزان حسن‌جانم؛ حسن‌جانم؛ حسن‌جان راه خونه‌ات، صراط مستقیمه ذکر قلبم کریم‌بن‌الکریمه تو شدی مقتدا و قاسمت شد فدا و خدا گریونه اون ذبح عظیمه نوحه‌ی عالمین یا حسن؛ یا حسین کرب‌وبلا، صفّین، مولام حسین من حسنی هستم؛ آقام حسین بعد پدر بوده بابام حسین آقام حسین؛ مولام حسین میدون، میدون جمل تیغم مصداق اجل نایم نای مجتبی مرگم، احلی من عسل دارم نشونی روی تیغ و کفن با بال خونی شده پرواز من إن تنکرونی فأنا بن‌الحسن من پسر سبط پیغمبرم بغض علی دارید؛ من حیدرم بعد علی‌اکبر، من اکبرم من حیدرم؛ پیغمبرم جدّم صاحب کتاب دامادش ابوتراب بابا و عموی من هر دو سیّد شباب بیاید بجنگید مثه مرد، تن به تن یلی بیارید که حریفم بشن إن تنکرونی فأنا بن‌الحسن از عطش عشقت، بی‌تاب شدم از کرم بابام، سیراب شدم من به فدای تو ارباب شدم بی‌تاب شدم؛ سیراب شدم از نسل کرامتم سرباز ولایتم با این فرق غرق خون دنبال شهادتم فرقم از ثقل حدید تا ابرو به خون تپید این زخما کمه برام ای لشکر؛ هل من مزید همه پسرها مثه بابا میشن بیاید بتازید به روی این بدن إن تنکرونی فأنا بن‌الحسن کرب‌وبلا، صفّین، مولام حسین من حسنی هستم؛ آقام حسین بعد پدر بوده بابام حسین آقام حسین؛ مولام حسین میدون، میدون جمل تیغم مصداق اجل نایم نای مجتبی مرگم، احلی من عسل دارم نشونی روی تیغ و کفن با بال خونی شده پرواز من إن تنکرونی فأنا بن‌الحسن من پسر سبط پیغمبرم بغض علی دارید؛ من حیدرم بعد علی‌اکبر، من اکبرم من حیدرم؛ پیغمبرم جدّم صاحب کتاب دامادش ابوتراب بابا و عموی من هر دو سیّد شباب بیاید بجنگید مثه مرد، تن به تن یلی بیارید که حریفم بشن إن تنکرونی فأنا بن‌الحسن
  • 11:03
    روضه - زمان رفتنش آمد عمو با چشم گریان در پی بوسیدنش آمد به سر عمّامه‌ی سبز حسن را بسته که زینب برای دیدنش آمد و استادش، عمو عبّاس برای گفتگو درباره‌ی جنگیدنش آمد عقب رفتند از میدان همین‌که نعره‌ی «هل من مبارز» خواندنش آمد شبیه باد می‌تازد که عزرائیل با سرعت به سوی دشمنش آمد به رگ، خون حسن دارد دو صف مژگان بی‌شمشیر امّا صف‌شکن دارد زمین انداخت ازرق را و تیغش در هوا برده‌ است سرهای معلّق را پس از پنجاه و اندی سال دوباره زنده کرده خاطرات جنگ خندق را زبان تیغ می‌گوید به گوش دشت با هر ضربه‌ی او، حقّ مطلق را به قلب لشکر کوفه هجوم آورده که انداخته بر خاک بیرق را چنان غوغا به پا کرده که دشمن تجربه کرده‌‌است جنگی ناموفق را علیٌ حُبُّهُ جُنَّه به لب آورده در میدان احادیث موثّق را به رگ، خون حسن دارد سپاه چشم او هم، لشکری شمشیرزن دارد دهان زخم‌ها وا شد که خون مجتبای کربلا، جاری به صحرا شد یکی با نیزه‌ از نزدیک به پهلویش زده که روضه‌ی مسمار برپا شد و چندین تکّه از جسمش کنار تکّه‌هایی از علی، بر خاک پیدا شد به زیر نعل مرکب‌ها تمام استخوان‌هایش ز یکدیگر مجزّا شد به زیر نعل مرکب‌ها جوان سیزده‌ساله، قدّش مانند سقّا شد از آغوش عمو جانش پس از ده سال دوری، راهی دیدار بابا شد به رگ، خون حسن دارد و در جسمش، نشان از روضه‌های پنج‌تن دارد
  • 7:17
    واحد ترکی
  • 8:00
    واحد - حنیف طاهری - به میدان میشود عازم میان و ان یکاد و بغض و اشک و آه و اندوه بنی هاشم جناب شاهزاده حضرت قاسم و در صحرا طنین انداز شد صوت رجز هایش انا القاسم شده آماده خیر العمل قاسم پر از شوق عسل قاسم انا ابن المجتبی قاسم عزیز و یاور خون خدا قاسم تجلی حسن در کربلا قاسم کفن پوش آمده در قلب میدان بلا قاسم قیامت میشود پا میگذارد هر کجا قاسم به یغما می برد گویا سپاه کوفه را قاسم قمر قاسم ثمر قاسم حسن قاسم دلیر هر مصاف تن به تن قاسم به جای جوشن آورده کفن قاسم قدم میزد به آرامی ندارد جنگ با این نوجوان انگار فرجامی که ناگه از دل لشکر روان شد با پسر هایش به میدان ازرق شامی گرفته تیغ بران را به کف قاسم سراپا شوق غرق در شور و شعف قاسم مدد میگیرد از شاه نجف قاسم یکایک راهی آتش نمود آن دم پسر ها را به یک دم سوخت جان بی جگر ها را شبیه برگ پاییزی به خاک انداخت سر ها را غضبناک ازرق آمد در پی قاسم که ناگه نوجوان مجتبی در خشم تیغ خود سهیمش کرد و راهی جحیمش کرد به یک ضربت دو نیمش کرد سراسر کربلا آشوب طوفان شد تمام دشت لبریز از سواران شد نگاه نجمه گریان شد دل خیمه پریشان شد همین که دوره اش کردند کار لشکر بی رحم آسان شد و کوفی ها عجب رسم بدی دارند بنا بر سنگباران شد پرش زخمی تنش زخمی سرش زخمی تمام پیکرش زخمی و پهلویش شبیه مادرش زخمی به زیر سم مرکب یاس آل الله پرپر شد قد و بالای قاسم مثل اکبر شد
  • 3:15
    شور - شکن در شکن شده یاس گیسوی من، یاسمن به تفسیر نور منم شمع؛ نه! ماه این انجمن شبیه علی به جز‌ء رزم، استاد فنّ و سخن دو تا حیدرم أنا بن‌الحسین و أنا بن‌الحسن امیری حسین و نعم الامیری مرا پیرهن حسن‌زاده‌ام جمل را به‌هم ریخت بابای من برای حسین منم تحت امر دو تا شیرزن عمو کن حلال که پوشیده‌ام پیش چشمت کفن بیا تیغ تیز برایت زره ساختم از بدن به ازرق بگو پسرهاش را کشته‌ام تن‌به‌تن سم اسب‌ها عسل خیز شد، تاخت چون بر بدن
  • 4:09
    شور - حنیف طاهری - حسین حسین حسین تو حسینی که همه خلق گرفتار تو اند انبیاء تا به صف حشر عزادار تو اند نفس شیعه در غم تو ناله و آه به ابی انت و امی یا اباعبدالله حسین لب تشنه بریدند سرت کاش می بود کنارت علی اکبر پسرت رگ خونین تو را فاطمه می کرد نگاه به ابی انت و امی یا اباعبدالله اهل کوفه چقدر سنگ دل و پست و بدند طفل معصوم تو را بر سر نعش تو زدند کعب نی پیکر اطفال تو را کرد سیاه به ابی انت و امی یا اباعبدالله به خداوند قسم قلب تو را آزدند حرم محترمت را به اسیری بردند شمر و خولی و سنان شد همگان را همراه به ابی انت و امی یا اباعبدالله

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    واقعاً عالیه تجرتون با آقا

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی