منو
عید غدیر 93 - میثم مطیعی

عید غدیر 93 - میثم مطیعی

  • 2 تعداد قطعات
  • 9 دقیقه مدت قطعه
  • 163 دریافت شده
مداح : میثم مطیعی
مناسبت مذهبی : 18ذی الحجه، عید غدیر
شخصیت : امام علی (ع)
نوع قطعه : كل مجلس
مدیحه سرایی عید غدیر با صدای میثم مطیعی، 1393

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 9:16
    مدح - سنگ است دلم، عشق علی سنگ نوشته می سوزم از این عشق چو اسفند برشته با جوهر اشک و قلم بال فرشته بر لوح دل خسته ام این جمله نوشته: جز مهر علی در دل من خانه ندارد کَس جای در این خانه ویرانه ندارد ما از می مرد افکن این میکده مستیم شادیم که پیمانه و پیمان نشکستیم تا عشق علی هست در این میکده هستیم پس خرده مگیرید که ما باده پرستیم هشدار که نوشیدن این باده مجاز است " المنت لله که در میکده باز است" تا نام تو پیچید در آن شبه جزیره شد پاک از این خاک گناهان کبیره زد چنگ به دامان تو هر ایل و عشیره شد ثابت و سیّار در اوصاف تو خیره جز ساقی کوثر ز کسی جام نگیریم "ما زنده به آنیم که آرام نگیریم" زان باده که در روز غدیریه به خم بود پیدای تو شد هر که در آن حادثه گم بود فریاد ملائک"بابی انتَ و اُم" بود زان راز که در آیه اکملتُ لکم بود بیتی است امامت، درِ این خانه تویی تو "امروز امیر درِ میخانه تویی تو" آن بازوی خیبر شکنش رفت چو بالا با دست شریف پدر امّ ابیها دادند دو دریا چو به هم دست تولّی شد ولوله و غلغله در عرش معلّی گفتند ملائک همگی عید مبارک این عید به هر پیرو توحید مبارک ای عقل در اوصاف تو حیران و مردّد وصف تو نگنجیده به هفتاد مجلّد عالم همه گم گشته آن موی مجعّد محبوب ابولقاسم محمود محمد (ص) نامش همه جا هست، بگویید کجا نیست؟ "کَس نیست که آشفته آن زلف دوتا نیست" هر کس که ز حبّ تو به لب ناد علی داشت در جان و دل خویش صفایی ازلی داشت آسودگی از شرک خفی شرک جلی داشت گمراه نگردید هر آن کس که ولی داشت از نام علی کاخ ستم در خطر افتاد "با آل علی هر که در افتاد ور افتاد" "تا صورت پیوند جهان بود علی بود" یعنی هدف از عالم موجود علی بود تسکین دل آدم و داود علی بود از آیه انفاق چو مقصود علی بود ای محو جمال رخ تو صاحب خانه " مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه" ای کاش شوم میثم و سلمان تو باشم تا روز جزا دست به دامان تو باشم در هر دو جهان ریزه خور خوان تو باشم کافر شوم از خویش و مسلمان تو باشم کردیم نثار قدم تو دل و دین را "تقدیم تو کردیم هم آن را و هم این را" شاعر : عباس احمدی
  • 3:54
    مدح - چه در هیبت، چه در غیرت، چه در عشق اولین هستی میان بهترین اولاد آدم بهترین هستی جهان عمریست درمانده است در تردید و شک، اما، تو خود علم الیقین، عین الیقین، حق الیقین هستی من از فتح در خیبر به دستان تو فهمیدم که تو دست توانمند خدا در آستین هستی سر در چاه را باور کنم یا ذوالفقارت را؟ که گاهی آنچنان هستی و گاهی اینچنین هستی بگو از استخوان در گلو، از خار در چشمت که پر از خطبه های ناتمام آتشین هستی بگو چشم نبی روشن؛ بگو چشم حسودان کور، برای فاطمه تنها تو در عالم قرین هستی هلا ای عشق! ای معشوق!‌ای عاشق! هلا ای جان! تو رویایی ترین مضمون شاعر در زمین هستی از آن روزی که چشمم باز شد در گوش من خواندند: که «تو» تا لحظه ی آخر «امیرالمؤمنین» هستی شاعر : سعید تاج محمدی

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی