شهادت امام صادق (ع) 98 - حنیف طاهری

سینه زنی - میون اون همه شاگرد تنهای تنها بودی تو تا شعله ور می شد خونه به فکر زهرا بودی تو دود پر کرده تموم خونه رو ای وای ای وای از زیر پاهاش می کشن سجاده رو ای وای ای وای هی می خوره زمین بین راه امام ما ای وای ای وای از روی مرکب نمی کشن پیاده رو بدون عبا و عمامه وسط کوچه کشیدن آقا رو با دست بسته دیدن مردم داره صدا می زنه زهرا رو قرآن ناطق نور حقایق امام صادق دوباره هیزم و آتیش دوباره آل پیغمبر میون شعله ها آقا بلند صدا می زد مادر باز یاد کوچه افتادی آقا ای وای ای وای یاد غلاف تیغ و بازوی فاطمه ای وای ای وای میاد صدای زینب بابا بیا کمک ای وای ای وای دری که سوخته افتاده روی فاطمه ای وای ای وای امون مادرم رو برده میخ در و غلاف تیغ آخر میون کوچه علی می دید داره می سوزه کل معجر ام ابیها حضرت زهرا عزیز مولا تموم حرف تو این بود هست این همه به زیر دین باید که خون گریه کنی گریه فقط برا حسین وای تکیه به نیزه ها می زد ای وای ای وای از روی غربت مادرشو صدا می زد ای وای ای وای تا که به زحمت جدا می شد سر از قفا ای وای ای وای جلوی چشم خواهرش دست و پا می زد ای وای ای وای سرتو روی نیزه می رفت کنار سر علی اصغر ببین هنوزم بی تابه داره لالایی می خونه مادر جانم حسین جان

واحد - داغ تو رو دلم می شینه پر می گیرم سمت مدینه دق می کنم وقتی که چشمام خاک مزارتو می بینه کرم داری به روی سینه کوه رنج و غم داری شبا تو خواب می بینم آقاجون تو هم حرم داری دلم خونه شب ماتم تو زمان بارونه دل تنگم داره روضه ی غربتت رو می خونه الهی بمیرم برات آقا شدم مشکی پوش عزت آقا همه زندگیمون فدات آقا هر نیمه شب با چشمای تر با یه دل غمین و مضطر وقتی می رفتی از تو کوچه روضه می خوندی واسه مادر شده نیلی گل یاس علی با ضربه ی سیلی غریب حیدر شده هابیل اسیر قوم قابیلی خوشی پوچه به یاد مادر و مصیبت کوچه پرستوی دلت آماده واسه لحظه ی کوچه رو قلبت نشسته چه زخمایی نگاهت شد امشب تماشایی میری چون که دلتنگ زهرایی بی همتایی

تک - سلام ذات خدای منان سلام احمد سلام قرآن سلام جنت سلام رضوان سلام حوری سلام غلمان سلام توحید سلام ایمان سلام دانش سلام عرفان سلام خلقت سلام خالق به جان پاک امام صادق امام آدم، وصی خاتم، کتاب محکم، خطاب مبرم رئیس مذهب، ولی عالم، به قدر، اعلا، به علم، اعلم هزار عیسی هزار مریم به او مؤید به او مکرم ششم ولی خدای سرمد، شریک قرآن وصی احمد یا جعفر بن محمد ایها الصادق یابن رسول الله نسیم جنت وزان ز کویش شراب کوثر روان ز جویش نگاه خورشید به ماه رویش درود احمد به خُلق و خویش نیاز دانش به گفتگویش وجود، بسته به تار مویش سپهر فیضش پر از ستاره پر از مفضل پر از زُراره کتاب عرفان رخ منیرش هزار برهان به یک ضمیرش بزرگواران همه حقیرش زمامداران همه اسیرش رجال دانش همه فقیرش فقیر علم ابو بصیرش جلال، خاک ره غلامش حیات عرفان، دم هشامشیا جعفر بن محمد ایها الصادق یابن رسول الله

سینه زنی - سوز بده بر سخنم، به دل سوخته خواهرت تا که بگویم سخن از، تن صد چاک علی اکبرت تا که ز غم یاد کنم ز لب خشک علی اصغرت گوهر اشکم شده ایثار تو گریه کنم یاد علمدار تو یا حسین بن علی ای پدر و مادر من به فدای لب عطشان تو نیزه و شمشیر و سنان کفن پیکر عریان تو بر سر نی جلوه کنان سر همچون مه تابان تو مرا مران مرا مران از درت به پهلوی شکسته ی مادرت یا حسین بن علی

شور - نفس نفس زدن من برای پرچمه زندگی کردن من برا محرمه همه شبام غمه همه روزام غمه غم تو رو دارم تو نفسام غمه اگه غمت نبود مرده بودم آقا زنده ام از تو و قیام کربلا لبیک یا حسین سینه زدن برای تو اوج سعادته گریه تو روضه های تو غسل شهادته شکوه و عزته همش عبادته لبیک یا حسین رمز شهادته جون منو بگیر میون هیئتت قیامتم منو دست شفاعتت لبیک یا حسین ازت دل و نمی برم شبیه زهیر میشه در خونه ی تو عاقبتم به خیر به خاطر تو که آبرو دارم ببین جوونم و من آرزو دارم بشم شهید تو یاور و یار تو بذار که تو بهشت باشم کنار تو لبیک یا حسین

شور - این کشته ی فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست امروز در بقیع به زهرا خطاب کرد وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد کی مونس شکسته دلان حال ما ببین ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین اولاد خویش را که شفیعان محشرند در ورطه ی عقوبت اهل جفا ببین آن سر که بود زینت دوش نبی مدام یک نیزه اش ز دوش مخالف جدا ببین آن تن که بود پرورشش در کنار تو غلتان به خاک معرکه ی کربلا ببین