منو
شهادت امام جعفر صادق (ع) 94 - میثم مطیعی و ابوذر بیوکافی

شهادت امام جعفر صادق (ع) 94 - میثم مطیعی و ابوذر بیوکافی

  • 7 تعداد قطعات
  • 25 دقیقه مدت قطعه
  • 441 دریافت شده
مرثیه خوانی شهادت امام جعفر صادق (ع) با صدای میثم مطیعی و ابوذر بیوکافی، 1394

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 25:54
    روضه - تیره ای از تبار تاریکی آبروی مدینه را بردند پا برهنه بدون عمامه دست بسته...تو را کجا بردند!؟ باز تکرار می شود در شهر قصه ی کوچه... خانه... آتش... در وسط شعله پور ابراهیم روضه می خواند ؛ روضه ی مادر خواب دیدم که پشت پنجره ها و به روی بقیع گریانم پا به پای کبوتران غریب در پی آن مزار پنهانم گریه در گریه با خودم گفتم جان افلاک پشت پنجره هاست آی مردم تمام هستی ما در همین خاک پشت پنجره هاست فصل غم آمده زمان عزاست کنج سینه شراره ها دارم رخت ماتم به تن نمودم و باز بین چشمم ستاره ها دارم آسمان نگاه غم بارم رنگ و بوی مدینه را دارد هر چه قدر آه هم اگر بکشم از تب سینه باز جا دارد آن که یک عمر پای مکتب خود روضه می خواند و عاشقانه گریست گریه هایش شبیه باران بود آن امامی که صادقانه گریست ظلم تاریخ باز جلوه نمود وقت تکرار قصه شومی ست با تبانی آتش و هیزم جاری از چشم ، اشک مظلومی ست آتش دشمنان به پا شده در خانه ای در میان یک کوچه می رود بی عمامه مردی در غربت بی امان یک کوچه داغیِ سینه می کند باور با نفس هاش آه سردی را خاک این کوچه ها نمی فهمند غربت اشک پیر مردی را پیر مردی که سوز آتش را ساکت و بی کلام حس می کرد پیرمردی که درد غربت را مثل جدّش مدام حس می کرد پیرمردی که تا زمین می خورد نفسش در شماره می افتاد دست خود می کشید بر روی خاک یاد آن گوش واره می افتاد یاد یک گوش واره ی خونین یاد اشک نگاه طفلی بود یاد آن مادری که زود گرفت دست خود را به روی چشم کبود نیمه شب تا که دشمن آقا را می کشید او به ناله می افتاد یاد یک کاروان و یک کودک یاد اشک سه ساله می افتاد یاد آن کودکی که حس می کرد زخمِ زنجیرِ داغِ قافله را شوری اشک او چه می سوزاند زخم صورت... و جای آبله را شاعر : وحیدقاسمی
  • 6:40
    روضه - ابوذر بیوکافی
  • 8:31
    زمینه - ابوذر بیوکافی - ازین زمونه سیرم ای مدینه دلگیرم غم تو کرده پیرم وای وای مدینه شهر دردی چه بی بهار و سردی داغمو تازه کردی راهی ام پیش مادر شهیده مثل قامتش قامتم خمیده خاک راهشو می کشم به دیده وای ای وای وای ای وای به قلب تو آذر زد همین که با پا در زد تو سینه دل پرپر زد رمق نبود تو زانوت درد می پیچید به پهلوت پریده شد رنگ روت وای وای یاد فاطمه قلبتو شکستن مثل مرتضی دستاتو که بستن اهل خونه گریون به پات نشستن وای ای وای وای ای وای ...
  • 4:38
    شور - یا حسین کاری کن یار تو باشم مایه ی فخر شما شم عاشورا توو همین هیأت اربعین کربلا باشم از عشقت بی‌تابم مولا یابن الزهراء شب هارو می‌شمارم تا شب عاشورا السلام على ساکن کربلا ساکن کرب و بلا یا حسین، از عشقت، زار و مضطرّم کن قلب من از سنگه، تو خودت دُرّم کن اسیر این دنیام یا حسین حُرّم کن یا حسین ثارالله، یا حسین ثارالله ای بقیع می سازم ایوون طلاتو گنبد و گلدسته‌هاتو با اذن حضرت زهرا صحن باب المجتباتو قلب من از عشقت می‌تپه توو سینه یه بغض غریبی توو گلوم میشینه سال دیگه ایشاالله وعده مون مدینه وعده مون توو مدینه یه حرم، می سازیم، با جون و دل عجین یه منبر، به نامِ سید الساجدین سقاخوونه پیشِ قبر امّ البنینیا مهدی ادرکنی، یا مهدی ادرکنیشاعر: محسن رضوانی
  • 3:02
    شور - ابوذر بیوکافی - تو شبای بی قراری وقتی اشکام سرازیره تا که اسمتو میارم دل من آروم می گیره دلم برات نوکری می کنه نگاه تو دلبری می کن دلم خوشه با عنایت تو زهرا برام مادری می کنه عبد شاه کربلا هستم تو سپاه کربلا هستم توی راه کربلا هستم ثارالله توی شبهای مصیبت تا ببینه این گدا رو به تو و اهل بیتت من قسم می دم خدا رو ایشالا تا آخرین نفسم همیشه واسه تو سینه زنم ایشالا آخر شبیه شما شهید بی سر و بی کفنم ...
  • 7:46
    شور - مژده ی یوسف به کنعان آمده بر کویر تشنه باران آمده زنده شو ای شهر دل مرده که باز کاروانی از شهیدان آمده ای شکسته استخوان ها السلام السلام ای قهرمان ها السلام از شما چشم زمین روشن شده راهیان آسمان ها السلام با شما اینک، می وزد عطر مدینه در خیابان ها آه و واویلا، سوی چشم مادران را برده باران ها (ای دل می رسند از راه، فرزندان روح الله) شد چراغان کوی و برزن با شما می رود هر دم دل من با شما یادتان در جان ما جا مانده است ای همه معنای بودن با شما ای عزاداران عزاداری کنید از غم ما پرده برداری کنید استخوانی آمده از یوسفش مادر غم دیده را یاری کنید ذکر یازهراست، بر لب چشم انتظاران شما اینک در خزان شهر آمده گویا بهاران شما اینک (ای دل می رسند از راه، فرزندان روح الله) ما و اینک یاد یاران حسین ما به قربان شهیدان حسین بر سر مولای ما سید علی شکرُ لله بوده دستان حسین ای شهیدان خدا آماده ایم رهبر آزاده ما آماده ایم ای مدینه،! مکه! ای شام و حلب ای نجف! ای کربلا! آماده ایم کربلایی ها، ای خدا آماده جان دادند اینجا با نوای یا کربلا آماده جان دادند اینجا (ای دل می رسند از راه، فرزندان روح الله)
  • 3:30
    غزل - ابوذر بیوکافی - از فراقت چشم هایم غرق باران می شود عاشق هجران کشیده زود گریان می شود درد غفلت یک طرف، درد جدایی یک طرف مشکلاتم یک به یک دارد فراوان می شود از خودم ناراضی ام از بس که دنیایی شدم دل اگر شد جای غیر از یار، ویران می شود داروی این درد بی درمان فقط در دست توست درد من با بوسه بر پای تو درمان می شود یابن الزهرا چاره ای کن مرگ دارد می رسد آفتاب روی تو پس کی نمایان می شود؟شاعر : محمد فردوسی

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی