ولادت حضرت علی اکبر (ع) 96 - مهدی سلحشور

شور - لیلی لیلا اومد خبر از آسمونا اومد تاج سر جوونا اومد آقا اومد پای قدمش خیر و برکات دیدن رخش داره حسنات توی وجنات توی سکنات مثل نبیه کل حرکات یه جور شبیه که حسین با دیدنش فرستاد صلوات مولانا مولانا مولانا یا علی بن الحسین بارون نعمت رسید ضرب المثل غیرت رسید این بار علی به بعثت رسید برکت رسید چه حال خوبی توی حوالیه چه پا قدمی و چه سالیه به چه سالیه خوب و عالیه تو دل همه شور و حالیه همه هستن و جای فاطمه مادربزرگش خالیه مولانا مولانا مولانا یا علی بن الحسین حواله امضا شده مدینه کرب و بلا شده روزی مون پایین پا شده غوغا شده چه تماشا داره گل به چمن ملائک ازش دل نمی کنن دل نمی کنن از عرش اومدن هی به صورتش بوسه می زنن چقدر قشنگ می خنده تا نگاش می افته به عمو حسن مولانا مولانا مولانا یا علی بن الحسین

مدح - ای خوش قد و بالای بابا ماه لیلا چشم امید و روشنی راه لیلا از تو که مولودی منزه تر نباشد طفل عزیز و نوگل دلخواه لیلا با اولین لبخندهای دلنشین ات مهرت نشسته در دل آگاه لیلا وقتی که هستی در کنارش غم ندارد ای هم زبان و همدل و همراه لیلا در شهر با تو مادرت را می شناسند ای بانی عز و جلال و جاه لیلا بس که پیمبرگونه تو رفتار کردی باید بخوانیمت رسول الله لیلا از خاک پای تو تبرک جسته مادر باشد قدمگاهت زیارتگاه لیلا مدّاح تو ما نه ، خداوند جلیل است دستان ما کوتاه و خرما بر نخیل است حس تغزّل را نگاهت باب کرده از تو نوشتن ، شعر ما را ناب کرده شب تا سحر را گرم توصیف تو هستیم هر شاعری را عشق تو بی خواب کرده شیرین زبانی های تو از روز اول قند دل آقای مان را آب کرده روح اذانی و نگاه حاکم تو لحن ” مؤذن زاده ” را جذاب کرده صدها سعید و مسلم و عابس فدایت وقتی تو را حق سرور اصحاب کرده جدت علی با قلعه ی خیبر نکرده کاری که چشمت با دل ارباب کرده هم شاهزاده عین نور و نور عینی هم یا علی ابن الحسن ، ابن الحسینی با دوستان آرزومندی که داری مستیم از ذکر خداوندی که داری بوی امیرالمومنین از تو می آید با ذوالفقار و نقش سربندی که داری تو فتح خیبر می کنی و ورد لب هاست اعجاز بازوی تنومندی که داری دشمن توان جنگ رو در رو ندارد با ضربه های بی همانندی که داری خرج تو قطعاً می شود ای شیر میدان تکبیر خواهرهای دلبندی که داری تنها رجز خواندی و دشمن زهره ترکاند در حیرتم از لحن سوگندی که داری در معرکه همواره سر می ریزد آقا از هر سر انگشت هنرمندی که داری پیش تو اصلا قد علم کردن حرام است هرکس که بدخواه تو شد کارش تمام است در جان تو صورت و سیرت می درخشد در دست هایت ابر رحمت می درخشد آیینه ی پیغمبری خَلقاً و خُلقاً از چهره ات نور نبوت می درخشد مانند خورشیدی فروزان بر سر تو عمامه ی سبز سیادت می درخشد ...

شور - شبه پیغمبره از تبار حیدره علی اکبره عیسی محو حرم درونش داوود شده مست اذونش رخت چون بر و روی احد نشونی قشنگ و سرآمد غدیرو نشون داد همین که علی بود و شکل محمد یوسف هم اسیر و مسته خم ابروشه به عشقش ضریح مولا شده شش گوشه علی علی علی علی ذکر من تا ابد مثل بارون بی عدد ابوفاضل مدد چشمش قاب عکس حسینه خشمش خشم روز صفینه شجاع و دلیره ابوالفضل به عالم امیره ابوالفضل ابوالفضل اسیر حسینه دل من اسیر ابوالفضل کاری کن که بشم مثل تو عزیز زینب صاحب علم تویی آقا بوی یاس دوباره پیچید همین که نام تو اومد بر لب کاری کن که من هم آقا بشم مثل تو عزیز زینب صاحب این علم تویی عزیز و محترم تویی همیشه با شکوهی و مدافع حرم تویی ابوالفضل ای غرور آفرین ای شجاعت را نگین یل ام البنین قلبم مونده سر راه تو دنیا ماته روی ماه تو می خونم به شوق تو هر دم همیشه دوایی به دردم یه آمین می خوام از لب تو الهی که دورت بگردم