- 390
- 1000
- 1000
- 1000
ولادت حضرت اباالفضل (ع) 96 - حسین سازور
مدیحه سرایی ولادت حضرت اباالفضل (ع) با صدای حسین سازور، 1396
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
مدح - صد گره بر هر گره در کار اگر داری کم است یا که صدهاحاجتِ دشوار اگر داری کم است یا که قدَّ آسمان آوار اگر داری کم است یا که در قلبت غمی بسیار اگر داری کم است غم جگر دارد بیاید گفتهام در هر غمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی حالِ ما را تا که دوریِ حرم بد میکند کربلا را قسمت ما راهِ مشهد میکند یک دوراهی هست ما را هِی مُردد میکند در میانِ دو حرم دل رفت آمد میکند مثل اینکه شهریار آنجاست میخواند : هَمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی این حسن یا این حسین این یا که تکرارِ علیست؟ حیرت آئینه یعنی وقت دیدار علیست تیغ او تیغ علی و کار او کار علیست جان عزائیل در دست علمدار علیست بیرقی دارد که نقشش شد شعارِ عالمی یِل یاتارطوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی تا زره را میکشد بر شانه مُحکم میکند تا که اَبرو را زمان رزم در هم میکند چیست لشکر کوه از هولش کمر خم میکند یا که عزرائیل را پیشش مجسم میکند آمده تا جابجا گردند هر زیر و بَمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی یک قدم کوبیدی و هفت آسمانها ریختند یک علم کوبیدی و هِی کهکشانها ریختند ضرب شصت توست یا آتشفشانها ریختند مصرعی خواندی رجز , سیف و سنانها ریختند این به مولارفته دارد ضربه های محکمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی جذب تو جبرئیل تا شد شهپرش بر باد رفت خواست نزدیکت شود خاکسترش بر باد رفت هر سلحشوری که آمد یا سرش بر باد رفت… یاکه تیغت چرخ خورد و لشکرش بر باد رفت شاهباز کربلایی شهریار القمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی تا که گیسو را کمی در پیچ و تاب انداختی شام را گویا به جانِ آفتاب انداختی بِرکهای رفتی و عکست را به آب انداختی یا که عکس مرتضا را بِینِ قاب انداختی ماه بی تکرار ما تکرار اسم اعظمی یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی شانهات نازم که جایِ دستهای زینب است تا تویی , بالاترین مَحمل برای زینب است روی زانوی تو , تنها ردِّ پایِ زینب است هر دلی که گفت یاعباس جایِ زینب است
-
شور - ابوالفضل ابوالفضل شب قدر عاشقاست امشب دل ما تو کربلاست امشب چشم دنیا به گل روی بچه شیر مرتضی ست امشب ماهه عین یک طاووسه مولا دستاشو می بوسه ابوالفضل ابوالفضل اومده آیینه ی ایثار پهلوون عرصه پیکار وقتی میجنگه مرور میشه خاطرات حیدر کراربین همه اهل کوفه خیلی ادبش معروفه ابوالفضل ابوالفضل به علی علی البدل بوده نور صورتش زحل بوده همه دوره جوونیش رو پیش سردار جمل بوده مدحش سوره ی صافاته عباس عموی ساداته ابوالفضل ابوالفضل همه دردا رو شفا میده برات کربلا میده همه جای حرمش عطر حرم امام رضا میده وقتی به علی اولاده چشماش پنجره فولاده
تاکنون نظری ثبت نشده است.