وفات حضرت زینب (س) حسن خلج،سال 1390

هیچ گلی ندیده خندیدنت/به غیر لحظه ی حسین دیدنت/نیست فلک به قدر، هم پایه اش/سایه ی تو ندیده همسایه اش/هزار سال گذشت از حکایت زینب/هنوز مهدی صحرانشین سیه پوش است

دو تا سرباز آوردم/تا بشن بلاگردون تو/دو تا شیر دلاور/دو تا عاشق و مجنون تو/یه نگاه کن به گریه های خواهرت/یه نگاه کن به این دو تا کبوترت/پسرای منم به جای اکبرت/راه دل منو سد نکن/هدیه زینبو رد نکن/تا بشه حاجت من روا/یا حسین یا حسین یابن الزهرا/کربلا کربلا کربلا/یا حسین یا حسین یابن الزهرا/اینا آروم ندارن/مثه چشمای گریون من/تا به پات خون بریزن/به نیابت از خون من/تو به فکر عزای خواهرت نباش/بعد تو هیچ کسی نمی مونه براش/بالاتر از سیاهی رنگی نیست داداش/وقتی که نویت زینبه/نوبت غیرت زینبه/حیرون ما میشه کربلا/یا حسین یا حسین یابن الزهرا/کربلا کربلا کربلا/یا حسین یا حسین یابن الزهرا

زینبت میمیره با صدای هل من ناصرت/تو غریب و تنها باشی مگه مرده خواهرت/خم شده سر دو تا صنوبرم به پای تو/نوه های دختری مادرم فدای تو/این دو تا کفن به قامت به لب شهادتین/راهی میدون شدن با بوسه بر دست حسین/در خیمه هر چه کشیدم انتظار تو/دیدم خبر نمی رسد از کارزارتان/وقتی نیامدی سرآسیمه آمدم/اما شرمنده ام که دیر رسیدم کنارتان/گلبرگهای پرپرتان می دهد خبر/رد گشته است لشگر خار از کنارتان/سرنیزه ها به غارتتان برده اند و نیست/چیزی به روی خاک به غیر از غبارتان/یک تن به روی مرکب و یک تن به شانه ام/خم گشته ام به زیر غم بی شمارتان/نزدیک خیمه ایم چگونه به خواهرم/آخر بگویم این خبر ناگوارتان