13 جمادی الثانی، وفات حضرت ام البنین، مهدی رسولی

لال و مبهوت شدم، ناله ی شبگیرم کنشده ام خوابِ پر از واهمه، تعبیرم کنای نم اشک که از چشم ترم می افتدینزد الله، پشیمان شده تصویرم کنراه درمان شدنم دست خودم نیست، طبیبشده ام دردِ معما شده، تدبیرم کنیا مرا زود بغل کن جلوی چشم همهیا بیا پیش نگاه همه تحقیرم کنننگ بر من به کسی غیر علی رو بزنماز همه جز اسد الله، خدا سیرم کنسر و پا معصیتم، باز به دستان علیبه مناجاتِ شب فاطمه تطهیرم کناز همان کودکی ام نذر حسینیه شدمبین دربار حسین بن علی پیرم کنگر دلم نیّت طوفِ حرمی دیگر کردپای من را بشکن، در غل و زنجیرم کنپا برهنه ببرم کرب و بلا، بعد از آنوسط صحن ابالفضل زمین گیرم کن ***مَشک من را زده اند آبرویم ریخته استدست تقدیر بیا زود پُر از تیرم کنمن قمر بودم و مُنشَق شدم از ضرب عمودآسمان، روی سنان سوره ی تکویرم کنشاعر : محمد جواد شیرازی

شنیده ام که اهل کین صف زدنکنا جسم بی سرت کف زدن***من و این یک نفس بشتاب مادرمرا این لحظه ها دریاب مادرشدم مثل رباب این روز آخرعذابم می کند این آب مادرتو را بست ازسرگیسو به نیزهمگر تابت دهد هر سو به نیزهالهی بشکند دستان خولیتو را محکم زد از پهلو به نیزهسرت بر خاک بود و درد سر شدکه سرگرمی چندین رهگذر شدسرت برگشت بر نیزه ولیکنشکاف ابروی تو باز تر شدچقدر آن قافله شرمنده ام کردنشان سلسله شرمنده ام کردتو را نه کاش مشکت را نمیزدبمیرد حرمله شرمنده ام کردببین این روزهای آخری راشنیدم روضه انگشتری راخداوندا سنان از من گرفتهتمام لذت نامادری راشاعر: حسن لطفی

باور ندارم بی دست و بی مشک نقش زمین شیباور ندارم سرو رشیدم با خاک عجین شیسخته برا من باور کنم که بی بال و پر شیدستت رو دادی تا افتخارام البنین شیبا عطش خیمه ها بی تاب شدی عباسمساقی بچه های ارباب شدی عباسماما خبر رسیده که مشکت رو تیر زدنتو علقمه از خجالت آب شدی عباسمآه من بعد با غصه هم نشینمآه من ام البنین بی بنینموَیلی وَیلی عَلی شِبلی اباالفضل****بعد از تو عباس یک شب نشد که راحت بخوابمفکر عمود و فرق تو مادر میده عذابمشمعم که ذره ذره غم تو میکنه آبمتا روز محشر من شرمسار از روی ربابمبه دنیا اومدی علمدار بشی ای رود وبرا حسین یار وفادار بشی ای رود وای شیر مرتضی ندارم باور یک روزیزخمی چنگ گرگ و کفتار بشی ای رود وآه میسوزم با آه حزینمآه من ام البنین بی بنینموَیلی وَیلی عَلی شِبلی اباالفضل

حرم آتیش دلم آتیشهاگه برگردی مگه چی میشه پاشو از روی خاکا ای سقای حرمپاشو ای اربا اربا تر از اکبرمپاشو نگذار پاشیده تر شه لشگرمصدای مادرم زهراسعلی العباس حسین تنهاسای وای کس و کارموای سپهدارمای وای ابالفضل علمدارم