13 جمادی الثانی، وفات حضرت ام البنین، محمدرضا طاهری و حسین طاهری

سوز ناله هاش غوغا می کنه دائم با خودش نجوا می کنه وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباسمی خواد دوباره قیامت کنهبشینه ذکرمصیبت کنه از اون چهار تا پسرش حالایکی نمونده وصیت کنه برای عباسش تو مدینه حلالیت می خواد از سکینه وَیلی وَیلی وَیلی عباس عباس عباسپای چهار تا قبر زانو میزنه تا عمه بیاد جارو میزنه وَیلی وَیلی وَیلی زینب زینب زینب شنیده خیلی جسارت شده نصیب خانم اسارت شده شنیده اما ندیده دیگه چه معجرایی که غارت شده پرپر شد گُلاش تو باغ حسین می سوزه ولی از داغ حسین وَیلی وَیلی وَیلی حسین حسین حسین می پرسه راز پیرهنش چیه حصیری که شد کفنش چیهبگید بدونم سم مرکب و جراحتای بدنش چیه وَیلی وَیلی وَیلی حسین حسین حسین