13 جمادی الثانی، وفات حضرت ام البنین، حسین طاهری

قیامتی شده کنار علقمهفاطمه اومده برید کنار همهالهی عباست بمیره مادرنیزه به پهلوهات نگیره مادرشرمنده و از شرم خونی شده اشکممادر حلالم کن که پاره شد مشکمکشته منو خجالت از شیرخوارهفکر طناب و زینب آوارهحالا که اومدی مادر قد کمونحسین داره میاد یه کم دیگه بمونباید ببینه من سرم رو پاتهبازم یکی از پسرات همراتهحالا که روضه شد، روضه مو به مودست رو شونم بذار یه یا علی بگورو گونه جای دست اون بی دین بودبشکنه دستش چقدر ....

ابالفضلی ام دلم دخیل علمهابالفضلی ام ام البنین مادرمهروز افتتاح جنت البقیعبرامون روز مبارکی میشهحرم ام البنین با حرمآقامون امام حسن یکی میشهقسم به قطع الیمین سفره ام البنینمجربه واسه زیارت اربعینام البنین ام بی بنین****ابالفضلی ام شفیع تو محشرمهابالفضلی ام ام البنین مادرمهشب جمعه هایی میرسه که مااز ضریحت نمیشه دل بکنیمصحن ساقی العطاشا تو حرممیسازیم و سقا خونه میزنیمگره گشای همه سیدتی فاطمهصحن و سرای تو یه شعبه از علقمهام البنین ام بی بنین****ابالفضلی ام آقام خدای کرمهابالفضلی ام ام البنین مادرمهمادر عشق و وفا و ادبینوکر ماه بنی هاشمتیمبه علمدار حرم بگو اگهبرسه پاش همه حاج قاسمتیمهوا هوای حسین نوا نوای حسینمثل تو میگم همه کسم فدای حسینام البنین ام بی بنین

…أولادی وَ مَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسینمن بی می ناب زیستن نتوانمبی باده کشید بار تن نتوانم من بنده آن دمم که ساقی گویدیک جام دگر بگیر و من نتوانم من***ساقی هر آن‌ چه جام بلا دادیَش به دستدست از برای ساغر دیگر، دراز کردمردم زتحیر به لب انگشت گرفتند کاین جا همه مستند و شرابی به میان نیستمن در پی تو هستم و مردم پی بهشتایمان شهر کفر مرا در می آورد

دل و دین و عقل و هوشم همه را بر آب دادیز کدام باده ساقی بمن خراب دادیتو به ز من سر کویت هزارها داریولی بدان که گدایت فقط تو را داردهمه عمر بر ندارم سر از این خمار مستیکه هنوز من نبودم که تو در دلم نشستیتو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتددگران روند و آیند تو همچنان که هستیسحر آمدم به کویت به شکار رفته بودیتو که شگ نبرده بودی به چه کار