وفات حضرت ام البنین (س) 95 - حنیف طاهری

روضه - حرم یعنی نگاه آبی دریا و طوفانشتویی طوفان آن دریا تویی موج خروشاناگر باران سنگ از آسمان بارید، چترش باشکه حتی نشکند در سنگ باران بغض گلدانشپسر می رفت و مادر با طنین آیةالکرسیسپرد او را به آغوش رسول الله و قرآنشقد و بالای او را دید چندین بار با حسرتفقط می گفت زیر لب: به قربانش به قربانشپسر رفت و فضای خانه را عطر حرم پر کردو مادر ماند و عکسی در میان دست لرزانشخبر آمد، ولی مادر از احوال حرم پرسیدنپرسید از پسر هرگز میان بغض پنهانشپسر برگشت و مادر از حرم می خواند و می دانستنشسته عمه ی سادات در شام غریبانش

روضه - مثل یه رؤیای توی بیداری شبیه یه خواب شیرین می مونه من اومدم کنیز این خونه شم زینب اگه منو قابل بدونه علی صدام می زنه تا فاطمه شرم می افته توی چشمای من اسممو عوض می کنم مبادا بچه ها یاد فاطمه بیفتن دور سر زینب همش می گردم بوده حواسم به حسن همیشه با اینکه عباسمو دوست دارم اما کسی برام حسین نمی شه زینب برام از خوبی تو می گه سنگ تموم گذاشتی تو کربلا الهی خیر ببینی مادر آبرومو خریدی پیش زهرا دیگه بهم ام البنین نمی گن خبر آوردن مادر شهیدم اما بالاتر از غم حسینم تو زندگیم هیچ غمی رو ندیدم خوشبحال هر مادری که می ده جون جوونشو برای زینب دیروز اگه جمع توی کربلا بود امروز توی دمشقه و تو حلب نگام به اون راهی که رفتی مونده بهم بگو نور دو عینم چی شد سرش سلامت همه چیزم فداش بشیر بهم بگو حسینم چی شد حسین من تشنه کنار فرات آبش ندادن الهی بمیرم خودم به جای ماردش فاطمه تا زنده ام روضه براش می گیرم ...

زمینه - شنیدم دو تا دستاتو بریدن شنیدم چی سر پیکرت اومد شنیدم سرت از نیزه می افتاد شنیدم چه بلایی سرت اومد میدونم که چطوری جون سپردی می دونی چی به روز من آوردی می گن مثل بقیه تشنه موندی شنیدم که یه قطره آب نخوردی هر قطره ی شیرم حلالت باشه ای شیر نرم مدیون لبهای ترک خوردتم ای پسرم ای گلم واویلا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل ای گلم شنیدم که به خیمه برنگشتی می دونم چه خجالتی کشیدی شنیدم به حسین گفتی برادر می دونم که به آرزوت رسیدی نبودی که به خیمه شد جسارت نبودی که رقیه رفت اسارت ندیدی تو آتیش خیمه ها و فرار دخترا رو وقت غارت چشماتو که بستی چی اومد به سر اهل حرم مدیون لبهای ترک خوردتم ای پسرم واویلا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل ای گلم شنیدم پیش تو هلهله کردن بمیرم که غرورتو شکستن شنیدم ولی باورم نمی شه که دیگه سرتو به نیزه بستن دیگه تنهام تو این روزای پیری دیگه داری جون منو می گیری آخه مادر چطور آوردی طاقت که ناموس علی بره اسیری ای ساقی تشنه شبیه مشک تو شد جگرم مدیون لبهای ترک خوردتم ای پسرم ای گلم

واحد - دیده ای از اشک تر دارم تماشا کردنی دو صدف صدها گوهر دارم تماشا کردنی فاطمه ام البنین لا تدعوا الله آه واژه هایی در نظر دارم تماشا کردنی باغبان بذر آهم راهی باغ بقیع گریه ها از رهگذر دارم تماشا کردنی فاطمه یا فاطمه یا فاطمه ام البنین فاطمه یا فاطمه یا فاطمه ام البنین لاله هایی چیده شد از گلشنم بس دیدنی داغ هایی بر جگر دارم تماشا کردنی آسمان در خود ندیده آنچه در من دیده است سه ستاره یک قمر دارم تماشا کردنی روزگاری بر لب خود این ترنم داشتم مادرم جندین پسر دارم تماشا کردنی یک عصا در دست من نگذاشت دست سرنوشت حال دستی بر کمر دارم تماشا کردنی فاطمه یا فاطمه یا فاطمه ام البنین فاطمه یا فاطمه یا فاطمه ام البنین بی خبر از قصه ی عباس و اصغر نیستم از خجالت زان خبر دارم تماشا کردنی شب ز راه دور با یاد رخ عباس خود بوسه ها از ماه بردارم تماشا کردنی رفت از کنعان چشمم یوسف زهرا حسین ماه مصری در سفر دارم تماشا کردنی ای بین خانه دور از چشم امیرالمومنین دیده بر دیوار و در دارم تماشا کردنی