منو
وفات حضرت ام البنین (س) 98 - محمود کریمی و حسین عرب

وفات حضرت ام البنین (س) 98 - محمود کریمی و حسین عرب

  • 5 تعداد قطعات
  • 18 دقیقه مدت قطعه
  • 214 دریافت شده
مرثیه خوانی وفات حضرت ام البنین (س) با صدای محمود کریمی و حسین عرب - 1398

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 18:39
    روضه - حسین عرب - تا وقت قرار منتظر خواهم ماند تا دیدن یار منتظر خواهم ماند در غیبت تو مرا اگر دار کشند بر چوبه ی دار منتظر خواهم ماند ***دلش سرشار از نور یقین استامیرالمؤمنین را همنشین استدوای درد دل‌های پریشانبلاشک سفر? امّ‌البنین است***ای شده محرم به ولای ولی فاطم? دوّم بیت علیاختر تابند? برج ادبشیر زن خیل زنان عربامّ بنین امّ ادب امّ نورچشم بد از قدر و جلال تو دوراختر تابند? برج شرفهمسر ارزند? شاه نجفیار علی مادر صدق و صفامرّوج مکتب عشق و وفاباغ گل یاس، سلامٌ علیکمادر عبّاس، سلامٌ علیکفخر تمام شهدا کیست توشیر زن شیر خدا کیست تومعرفتت زبانزد عالم استهر چه بگویند به وصفت کم استمقاوم و صابر و آزاده ایچار پسر بهر علی زاده ایچار پسر نه، چار قرص قمرچار ستاره چار نور بصرای به علی پس از وفات بتولهمچو خدیجه در سرای رسولدرود بر سه سرو بستان توبر گل عبّاسی دامان توتو گفته ای، ای گل باغ عفافبا پسر فاطمه شام زفافکی همه جا چشم و چراغ همهمنم کنیز مادرت فاطمههمدم نور احدی فاطمهعروس بنت اسدی فاطمهتو بانوی بیت ولی گشته ایدور حسین ابن علی گشته ای
  • 5:27
    روضه - گداى خوشه چینم تا قیامت خرمن او راکه حسرت می کشد فردوس عطر گلشن او راچنان مشکل گشا ، باب الحوائج ، کاشف الکرب استگرفتند اولیا الله عالم دامن او راندیدم سربلند و سرفرازى را مگر اینکهبدیدم محضر ام البنین خم گردن او رامعیّن گشته مزد فاطمیه دست این بانوستکه معنا کرده سفره دار زهرا بودن او راامیرالمومنین همسر ، ابوفاضل پسر ، به بهبنازم این مقام و جاه و شأن احسن او راعباى مرتضى را وصله که میزد همه دیدندکه نخ می کرد جبرائیل بعضاً سوزن او رازیارت می کنم جاى رباب و نجمه و زینب …مزار اطهر او را ، معلّا مدفن او رااگر دیروز جارو کرد زیر پاى زینب راکنون جارو کشند اینسان ملائک مسکن او راچنان جانسوز مرثیه میان کوچه سر می دادکه می دیدند مردم گریه هاى دشمن او رابه او گفتند عباست … صدا میزد حسینم کو ؟نشانش داد زینب پاره ى پیراهن او رااگر چیزی جز این می ماند از عباس ، می دادندفقط دادند دستش تکه تکه جوشن او راعمود آهنین ، تیر سه شعبه ، نه نه این ها نه …فقط شرم از رباب انداخت بین خون تن او رارباب از در که می آمد دل ام البنین می ریختغم لالایی اش می برد بالا شیون او راشاعر : محمدجواد پرچمی
  • 7:52
    زمینه
  • 4:51
    جفت
  • 8:24
    شور - نیزه را سرور من بستر راحت کردیشام را غلغل? صبح قیامت کردیبر لب تشنه ‌ات آن روز حکایت می‌ کردخاتمی را که در انگشت شهادت کردیعقل می‌ خواست بمانی به حرم اما عشقگفت بر نیزه بزن بوسه اجابت کردیبانگ لبیک که حجاج به لب می ‌آرندآیه‌ هایی است که بر نیزه تلاوت کردیاکبر و قاسم و عباس کجایند کجاعشق کی این همه را بردی و غارت کردیچیست در تو همه امروز تو را می‌ جویندای تن بی سرو و پوشش چه قیامت کردیباز من ماندم و صد کوفه غریبی هیهاتگرچه آزاد مرا تو ز اسارت کردیشاعر: محمد علی عجمی

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی