- 1560
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) شب اول فاطمیه دوم 98 - میثم مطیعی
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب اول فاطمیه دوم با صدای میثم مطیعی، 1398
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - قرار من چه کسی بعد تو قرار علیستپس از تو بانوی خانه! که خانه دار علیستتو جسم و جان منی بین قبر خوابیدیو این مزار، مزار تو نه مزار علیستدلیل خیسی این خاک، اشک نیست فقطکمی هم از عرق روی شرمسار علیستتو یاس بودی و در باغ، پرپرت کردندعجیب نیست اسیر خزان، بهار علیستپس از تو آنچه سپید است گیسوی حسن استپس از تو آنچه سیاه است روزگار علیستغذای دیشبمان دستپخت زینب بودچنان تو و پدرت، دخترت کنار علیستدری که سوخته، دارد هنوز می سوزدچرا که مستمع روضه های یار علیستمنم که ماندم و لبخند و طعنه ی یک شهروگرنه خانه ی تو نزد کردگار علیستشاعر : محمد علی بیابانی
-
واحد تند - آی مردان خدا! یا لثارات الحسینعاشقان کربلا! یا لثارات الحسینآی سیلیخوردگان! زندگان و مردگان!وقت طوفان شد، هلا! یا لثارات الحسینبغضهای ناتمام! تشنگان انتقام!گریههای بیصدا! یا لثارات الحسینمردو زن! خرد و کلان! زمر? پیر و جوان!اهل شهر و روستا! یا لثارات الحسینما غریبانیم، آه! ما یتیمانیم، آه!در هجوم ابتلا، یا لثارات الحسیندر نبرد خیر و شر، کشته شد بار دگرنور چشم مصطفی، یا لثارات الحسینباز عباس علی، آن علمدار ولیدستهایش شد جدا، یا لثارات الحسینباز هم پورحسن، قاسمِ گلپیرهناربا اربا شد فدا، یا لثارات الحسینرستمِ جنگآورم، باز سوی کشورمآمده خونینردا، یا لثارات الحسینمیرِ هنگ و ارتشم، پهلوانم، آرشمتیر و جان کرده رها، یا لثارات الحسینباز آمد شرزهشیر، آن سیاووش دلیراز میان شعلهها، یا لثارات الحسینچند دم از غم زنم؟ چند غمگین دم زنم؟اینچنین در انزوا، یا لثارات الحسینوقت پیکار است، هان! داغ سردار است هان!ای دلیران! الصلا! یا لثارات الحسین!موسمِ خونخواهی است، هر که با ما راهی استیاعلی مرتضی! یا لثارات الحسین!شاعر: حسن صنوبری
-
شور - دل می تپد این شب ها با یاد تو یا زهرابا آیه تطهیر و با سوره أعطیناشد نذر غم تو این اشک دمادمریحانه حیدر مظلومه عالمشور و شرری دارد باز این دل شیداییبا یاد شهیدان این نهضت زهراییبا صبر و بصیرت با شوق شهادتمشتاق جهادیم در راه ولایتما می گذریم از جان رهبر چو دهد فرمانوالله که می مانیم مردانه در این میدانهرگز نهراسیم از فتنه و تحریمما مرد نبردیم نه سازش و تسلیمیا فاطمه کاش از ره فرزند تو باز آیدآوای أنا المهدی از سوی حجاز آیدعالم به ظهورش زیبا شود آخرآن تربت گمنام پیدا شود آخرشاعر: محمد مهدی سیار
-
روضه - قرار بود که عمری قرار هم باشیمکه بیقرار هم و غمگسار هم باشیماگر زمین و زمان هم به هم بریزد بازمن و تو تا به ابد در مدار هم باشیماگر تمام جهان دشمنی کند با مامن و تو یار هم و جاننثار هم باشیمکنون بیا که بگرییم بر غریبی همغریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیمدر این دیار اگر خشکسالی آمده استخوشا من و تو که ابر بهار هم باشیمنگفتیام ز چه خون گریه میکند دیوارمگر قرار نشد رازدار هم باشیمنگفتیام ز چه رو رو گرفتهای از منمگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیمبه دست خستهی تو دست بستهام نرسیدنشد که مثل همیشه کنار هم باشیمشکسته است دلم مثل پهلویت آریشکستهایم که آیینهدار هم باشیمشاعر: دکتر محمدمهدی سیار
تاکنون نظری ثبت نشده است.