شهادت حضرت فاطمه (س) 98 - حسین سازور

زمینه - السلام السلام بضعه المصطفیالسلام السلام هستی مرتضیحُب تو شفیع محشرمدل خوشم تویی تو مادرمپناه بی پناهانی تو تکیه گاه ایرانیفدای نام تو زهرا سپاهی از سلیمانیحبیبه خدا زهرافاطمه فاطمه بین دیوار و دردر دفاع علی سینه ات شد سپرشعله ها چه کرده با تنتحمله شد برای کشتنتصدا زدی بیا فضه به زیر ضربه ها فضهببین که محسن افتاده به زیر دست و پا فضهحبیبه خدا زهرا

واحد - من در آشوبم نما رحمی به حالم فاطمهردی از هجران نبوده بین فالم فاطمهخواب دیدم رفته ای و جان ندارم در تنمطاقتش حتی ندارم در خیالم فاطمهخوب میدانی که بعد از تو ندارم یاوریدر غریبی در مدینه بی مثالم فاطمهالتماست می کنم یک چند وقتی را بمانبعد تو تنهایمو غرق ملالم فاطمهدیدن در بسترت قامت کمانم کرده استخلق می خندد بر این قد دالم فاطمهپیر کرده مرتضی را خون روی میخ دردر جوانی پیرگشتن شد وبالم فاطمهدست من شد بسته و در پیش من خوردی زمینهر چه شد تقصیر من شد کن حلالم فاطمهتا که در افتاد رویت گیسویت آتش گرفتبر سرم باید بریزم خاک عالم فاطمهبی حیاها رد شدند از روی درب خانه امپشت در بودی چگونه من ننالم فاطمه