- 316
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) شب دوم فاطمیه اول 99 ، میثم مطیعی
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب دوم فاطمیه اول با صدای میثم مطیعی، 1399
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - مرا ببین و برای سفر شتاب مکنبیا و بر سر من خانه را خراب مکنتمام حرف دلت را غروب با من گفتو شرح سرخی خود را چه خوب با من گفتحضور ساده احساس عشق بودی تومدار چرخش دستاس عشق بودی توپس از تو ثانیه هایم به چنگ دستاس استو دانه های دلم زیر سنگ دستاس استغمت چو دانه که فردا جوانه خواهد زدهزار مرتبه ام تازیانه خواهد زدهنوز هم به شفایت امید دارم منمیان شام عزا صبح عید دارم منقبول کن که ز تنهاییم خبر داریدلم به همره تو رفت همسفر داریمگر ز داغ پیمبر چقدر می گذردکه باغ سبز تو را این شب خزان ببردمگر قرار نشد غمگسار من باشیمیان معرکه ها ذوالفقار من باشیمگر نه قبل ورودم قیام می کردیو گاه پیشتر از من سلام می کردیز جای خیز جواب سلام می خواهمنگاه نیمه تمامت تمام می خواهمنگاه بی رمق و دست بی رمق آریشباهتی چه صمیمیانه با شفق دارداگر چه قصه فتح علی شنیدنی استشکست تازه امروز نیز دیدنی استچه شد که زندگی ات را ز سر نمی گیریو مرغکان مرا زیر پر نمی گیریفضای سینه من غرق دود و آه شدستبسان بازوی تو روز من سیاه شدست
-
سینه زنی - در کتابمان خواندم، خوب و مهربان هستیمادرم بمن گفته، مادر جهان هستینمره ام اگر پایین، نمره ام اگر بالاخوب یا بدم مادر! دختر توام حالاچادرت جا دارد، تمام دخترها رااز آسمان ها داری، هوای مارااز آن اوج آسمان، گاهی هم برایماناز آن آیه ها بخوان مادرمادر، مادر، مادر، مادربا تو هستم تا آخردانه دانه تسبیحت، تا همیشه در مشتمبا تو ذکر می گوید، بند بند انگشتمبین ما اگر بودی، این جهان خدایی بودمثل فضه ات، ما هم، رنگ مان طلایی بودآن زمان بودم کاش، کنار تو پشتِ درکنار تو در مسجد، کنار حیدرما را هم ببر اُحُد، زیر سایه بان خودمثل دختران خود مادرمادر، مادر، مادر، مادربا تو هستم تا آخرنام تو بها داده، استقامت زن راخاک چادرت برده، آبروی دشمن راتا همیشه در ذهنِ، مسجد النبی ماندهخطبهی فدک با آن، جمله های کوبندهخطبهی تو جوشید، درون جانِ زینببه کوفه جاری شد بر، زبانِ زینبظلمِ شام و کوفه را، زینب کرده بر ملابعد از داغ کربلا؛ مادر!مادر، مادر، مادر، مادربا تو هستم تا آخرشاعر: دکتر محسن رضوانی
-
شور - حسین هست یعنی زندگی هست، حسین هست یعنی عاشقی هستحسین هست یعنی تو دلم باز، نسیمی از کرب و بلا هستغم تو پایانبخش غمهاس، برای هر دردی مداواستو هستی، یعنی که توو عالم، هنوزم یه مشکلگشا هستبهرغم این دوری راه، بهرغم این فاصلههاشنیدیم ای خون خدا، صدای فریاد تو را«حسین هست، یعنی زندگی هست»به جز تو مأوایی نداریم، پناهی تو دنیا نداریمتوی هر غربت دلخوشیم که، کنار ما یه آشنا هستکسی که به عشقت دچاره، دیگه هیچ بن بستی ندارهچرا که میدونه حسینجان، تو هستی یعنی که خدا هستخدارو حالا میشه دید به لطف خورشید حسینبیاید به امید خدا بریم به امید حسین«حسین هست، یعنی زندگی هست»*قسم به سردار سپاهت، قسم به طفل بیگماهتدل ما هرجایی که باشیم، به داغ عشقت مبتلا هستفدای موی غرق خونت، فدای روی لالهگونتچراغ روضهی تو ارباب، همیشه روشن تو دلا هستمیدونم کارم شده زار، زمین خوردم باز تو مسیرمیدونم میبینی منو، حسین جان! دستامو بگیر«حسین هست، یعنی زندگی هست»میدونم تنهامون نذاشتی، همیشه هوامونو داشتیاگر که بنده بیوفا شد، ولی باز مولا باوفا هستاگرکه بستن جادههارو، گرفتن از ما کربلارودل ما تا صبح قیامت، مقیم دشت نینوا هستصدام کن تا راهی بشم، که از جاموندن خجلمحرم رو بستن اگه باز، میام من با پای دلم«حسین هست، یعنی زندگی هست»شاعر: حسن صنوبری
-
زمزمه - شبیه باغ پاییزه، این خونه بی لبخند مادرفقط سکوت سرد غم، میباره از دیوار و از دربابا بگو که مادرم، خوب میشه آخراین قلب کوچیک، از هم میپاشه، اگه یه روزی، مادر نباشهخورشید خونه، ای مهربونم، مادر خوبم، دردت به جونمامشب برا نماز شب، هر جور شده منو صدا کنشبیه هر شب تو قنوت، همسایه هامونو دعا کنبعدش تو رو خدا، دعا، برا شفا کنعجل وفاتی، نگو دوباره، بابا که جز تو، یاور ندارهخورشید خونه، ای مهربونم، دورت بگردم، دردت به جونمحس میکنم بابا چقد، تنگه دلش برای گریهگریه نمیکنه ولی، داره نگاش هوای گریهتا پشت پلکاش اومدن، موجای گریهچیزی نمیگه، تا که مبادا، بشکنه بغضش، جاری شه اشکاخورشید خونه، ای مهربونم، دورت بگردم، دردت به جونمشاعر: محمد مهدی سیّار
تاکنون نظری ثبت نشده است.