منو
شب سوم فاطمیه اول، حاج سعید حدادیان و محمدحسین حدادیان

شب سوم فاطمیه اول، حاج سعید حدادیان و محمدحسین حدادیان

  • 5 تعداد قطعات
  • 12 دقیقه مدت قطعه
  • 447 دریافت شده
مرثیه سرایی به مناسبت شب سوم فاطمیه اول با مرثیه خوانی حاج سعید حدادیان و محمدحسین حدادیان، سال 1398

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 12:11
    نبوت ناتمام است و علی تنهاست بی زهرا ولایت کشتی گم گشته در دریاست بی زهرا چنان که بی علی زهرا ندارد کفو و همتایی علی آری علی یکتای بی همتاست بی زهرا به قدر قدر و کوثر می خورم سوگند نزد حق که قدر قدر و کوثر هر دو ناپیداست بی زهرا نه جنت را نه کوثر را نه غلمان را نه حورا را نه دنیا را نه عقبی را نخواهم خواست بی زهرا مبادا ناقه ی او پا گذارد دیر در محشر که حتی انبیا را بانگ وانفساست بی زهرا به آیات شفاعت می خورم سوگند در محشر شفاعت را نه مفهوم است و نه معناست بی زهرا به پیشانی اهل جنت این مصراع بنوشته که جنت دوزخ رنج و عذاب ماست بی زهرا محبت آب داده لاله های بوستانش را شفاعت می کشد در حشر ناز دوستانش را محمد جان جان عالم و زهرا بود جانش از آن میگفت ای جان پدر بادا به قربانش زمین و آسمان مهمان سرا و میزبان زهرا ملک در عرش و جن و انس در فرشند مهمانش چگونه کی کجا از خلق آید وصف بانویی که ذات حق ثناگو باشد و احمد ثناخوانش به قرآن می خورم سوگند بی جا نیست گر گویم محمد خاتم پیغمبران زهراست قرآنش اگر بی مهر او سلمان گذارد پای در محشر مسلمان نیستم بالله اگر خوانم مسلمانش مناز این قدر بر عیسای خود ای مادر عیسی دو عیسی آفرین پرورده این مادر به دامنش نه جن و انس و حوری و ملک گشتند مبهوتش که علم کل امیر المومنین گردیده حیرانش ثناها گفته و خواندند در امکان بسی او را به جز آنکس که خلقش کرده نشناسد کسی او را تو زهرایی، تو زهرای پیمبر پروری زهرا رسول الله را هم دختری هم مادری زهرا نبی را پاره ی تن روح مابین دو پهلویی امیرالمومنین را رکن و کفو و همسری زهرا گواهی میدهم ای روح احمد هستی حیدر که تو هم مصطفی هم فاطمه هم حیدری زهرا گهی گویم امیرالمومنین برتر بود از تو گهی بینم تو از او در جلالت برتری زهرا تو والشمسی تو والیلی تو الفجری تو والعصری تو نوری هل اتایی و الضحایی کوثری زهرا تو از مریم تو از هاجر تو از حوا تو از ساره نه تو از انبیا جز احمد مرسل سری زهرا امید رحمت للعالمین محبوبه ی داور پناه انبیاء در گیر و دار محشری زهرا تو سر ناشناس ذات پاک حق تعالایی نمی دانم که هستی آنقدر دانم که زهرایی منم گدای فاطمه جانم فدای فاطمه
  • 9:03
    چرا دیگه اشک نمیریزی، چرا دیگه رو نمیگیری چرا دیگه دست به دیوارو دست به پهلو نمیگیری نگو میخوای بری، بگو که بهترین تو سختیا فقط تو یار حیدری، آخه چرا میخوای تنها بری بمون عزیزم، دلخوشیام با رفتنت ازم میگیره اگه بری بدون تو دلم میگیره بمون عزیزم، اگه نباشی خونمون رو غم میگیره اگه بری بدون تو دلم میگیره آی خانومم، آی خانومم *** حال تو امروز بهم میگه، محاله که دیگه برگردی به یاد من باش زمانی که، محسنم رو بغل کردی بگو دعا کنه برای حال من برا برادراش علی الخصوص حسن، همش تو خواب میگه نامرد نزن بمون عزیزم با اینکه روی ماه تو هنوز کبوده برای دخترای تو یتیمه زوده، بمون عزیزم بمون عزیزم حالا که موی زینبتو شونه کردی با دستای شکسته کار خونه کردی، بمون عزیزم آی خانومم، آی خانومم *** با چشم پر اشک بهم گفتی، وصیت آخرو زهرا روضه میخوندی برای من از زینب و روز عاشورا غروب آخرو بریدن سرو، میبینی خنجرو به روی حنجرو صدای ناله ی وای مادرو ببین حسینو چه کار کنم بدون تو اشک و آهش قرار بعدیمون کنار قتلگاهه، ببین حسینو بگو به زینب، تو قتلگاهه وقتی میبینه پیکرشو ببوسه جای ما رگای حنجرشو
  • 6:07
    تنگه غروبه بالای گودال خواهری سینه میکوبه او میدویدو من میدویدم، او می رسیدو من می رسیدم او می کشیدو من می کشیدم، در پیش چشمم می بریدو می بریدم اسبا رسیدن، اسبا دویدن، کم کم تنت رو تو همه صحرا کشیدن مادر رو صدا زدی، جدم رو صدا زدم هر چی دست و پا زدی، جدم رو صدا زدم گفتم وای من حسین، گفتم وا محمدا هی تنهای من حسین، گفتم وا محمدا وا محمدا حسینو بی ردا ببین به کربلا وا محمدا سر از تنش جدا ببین به کربلا وا علیا، وا علیا دختر حیدرو سپردی به کیا واحسنا، واحسنا دارن میرن به سمت خیمه ی زنا زینب رو صدا زدی، مادرو صدا زدم رو کردم سمت نجف، حیدرو صدا زدم رو کردم سمت مدینه و گفتم وا محمدا کوبیدم به سینه و گفتم وا محمدا سیلی بی هوا زدن، جدم رو صدا زدم ما رو بد صدا زدن، خیمه شعله ور شدو گفتم وا محمدا، خولی حمله ور شدو گفتم وا محمدا، گفتم وا محمدا وا علیا، وا علیا دختر حیدرو سپردی به کیا واحسنا، واحسنا دارن میرن به سمت خیمه ی زنا به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا شد، ناله کشیدم من سر تو رو بردن، دیر رسیدم من غروب عاشورا رسید به این مرحله گریه ی طفل رباب، خندیدن حرمله غروب عاشورا سیاه تر از شب شده کار حسین تمومه، نوبت زینب شده نوحلتاً جسم یعنی دیدم لگد به پهلوت می زد با سنگ به کنج ابروت می زد با نیزه شونه به موت می زد
  • 4:39
    سلام آقا که الان روبروتونم قافله سار من کجایی ای دوای دردم پی تو هر کجا میگردم تو رو تو قتلگاه گم کردم ای بدن صد پاره رو خاک داغ این صحرایی چرا مقطع الاعضایی بگو کجا برم تنهایی رو لبم واویلا کسی ندیده توی دنیا که با لبای تشنه سقا بمیره در کنار دریا یار و علمدار من منو نذارید تنها ای کاش به فکر غصه های من باش یه کاری کن غریبم داداش بعد تو عباس من تنم میمونه زیر مرکب میره دیگه اسیری زینب نداره محرمی هم زینب پناه حرم، پاشو ببین نامحرما رو دور و برم من اون روزی که میگفتی انا العطشان یادم هست لبم خشک و شدم بی جون تو اون دوران یادم هست ولی باور نمیکردم تو رو این جور ببینم نمیاد کاری از دستم آخه مجروح سینم تا روی سینت نشست، دوباره پهلوم شکست نیزه دار از راه اومد، راه نفساتو بست فاصله کم شده کمانداری تیرها را دقیق تر می زد نیزه داری بر آن تن زخمی زنیزه اش را عمیق تر می زد
  • 4:19
    روز محشر کار ما با فاطمست نقش پیشانی ما یا فاطمست حق به محشر محور جودت کند آن قدر بخشد که خشنودت کند تو قیامت را، قیامت میکنی بر امامان هم، امامت می کنی مظلوم حسین، غریب حسین عطشان حسین، عریان حسین یا فاطمه، یا فاطمه دست من و دامان تو یا فاطمه، یا فاطمه جانم شود قربان تو یا فاطمه، یا فاطمه بنمای روا حاجات ما یا فاطمه، یا فاطمه ما را رسان به کربلا یا مرضیه یا راضیه یا فاطمه، یا فاطمه مطهره یا صدیقه زاده ی زهرا یا ابی عبدالله یکه و تنها، یا ابی عبدالله در دل صحرا، یا ابی عبدالله روز عاشورا، یا ابی عبدالله حفظ نما، رهبر ما یا ابی عبدالله

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی