- 1005
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) حسن خلج
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) با صدای حسن خلج، 5 دی سال 1399
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
غم بود و داغ بود و وداع سپیده بود خورشید هم زشرم به مغرب خزیده بود رد می شدند مادر و طفلی سیاه موی از کوچه ای که وقت غروبش رسیده بود حتی فرشته بال نمی زند به گردشان حتی نسیم هم رخشان را ندیده بود مثل همیشه بر سر این راه جبرئیل از رد پای خاکی شان بوسه چیده بود آئینه ای که طاقت آهی نداشت آه این چند روز زخم ترک را چشیده بود حالا غریبه ای سر این راه مانده است یک دست را برای کشیده، کشیده بود نامحرمی که کینه ی این خانواده داشت حالا دوباره نام علی را شنیده بود طفلک دوید تا نگذارد ولی نشد دستی حرام بر رخ محرم رسیده بود دیوارهای سنگی این کوچه شاهدند افتاده بود مادر و رنگش پریده بود ضربی ز روی و ضربه ای از پشت دست خورد بر هر دو گونه جای کبود کشیده بود رد می شدند مادری و طفلی سفید موی از کوچه ای که قامتشان را خمیده بود
-
تو آن دعای رسولی که مستجاب شدی برای خانه خورشید آفتاب شدی یگانه دختر پیمبر شدن مراد نبود برای اُم ابیهایی انتخاب شدی تو عادلانهترین فیضی و دوتا نه سال نصیب روح نبی و ابوتراب شدی علی به پای تو شد ذره ذره آب و سپس تو هم به پای علی ذره ذره آب شدی
-
ای نور قلب عاشقم، شمع این خانه تویی زهرا زهرا مرو مرو،لطف کاشانه تویی ای مرغ پر شکسته ی افتاده کنج قفس از فرط غصه فاطمه درسینه مانده نفس ممنونم اگر نروی ، می میرم اگر بروی ، زهرا مرو مرو زهرا توپناه منی گرمی ده آه منی زهرا مرو مرو زانوی بوتراب به خاک آشنا نبود بر خاک التماس نشستم مرو مرو ای نخل بریده ثمر، ای مادر کشته پسر لاله ی پرپر شده ام زهرا برخیز من هم بی مادر شده ام زهرا برخیز
تاکنون نظری ثبت نشده است.