منو
شب ششم فاطمیه اول، محمدرضا طاهری و حسین طاهری

شب ششم فاطمیه اول، محمدرضا طاهری و حسین طاهری

  • 4 تعداد قطعات
  • 4 دقیقه مدت قطعه
  • 216 دریافت شده
مرثیه سرایی به مناسبت شب ششم فاطمیه اول با مرثیه خوانی محمدرضا طاهری و حسین طاهری، سال 1398

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 4:55
    دل گرمی این روز های سرد برگرد سر سبزی این روزگار زرد برگرد آسان نگردد بی تو هر چه سخت باز آ درمان ندارد بی تو هر چه درد برگرد اشکوا الیک از جهان خالی از مرد با سیصد و با سیزده تا مرد برگرد پای تو خواهم ماند و هم چون اهل کوفه پشت تو را خالی نخواهم کرد برگرد می آیی آن روزی که شاید خاک باشم تا پر کشم بر دامنت چون گرد برگرد ای دست قهار خدا تا که بگیری کفاره سیلی آن نا مرد برگرد زینب فقط میداند آن بلوای کوچه شبها چه بر روز حسن آورد برگرد یک حرف میماند برایم یابن زهرا برگرد جان مادرت برگرد برگرد شاعر: محمد بیابانی
  • 9:32
    تا چند دسته گل شود امشب نثار تو خون گریه می کنم سر خاک مزار تو برخیز و موج چشم ترم را نگاه کن شمعی نداشتم جگرم را نگاه کن مادر ز جای خیز که مهمانت آمده مهمان دل شکسته و گریانت آمده این که نشسته است کنارت حسین توست این بی قرار گرم زیارت حسین توست برخیز و حالی از پسر کوچکت بپرس حال بقیه را هم از این کودکت بپرس رفتی و نیستی که ببینی برادرم هر روز آب می شود از غصه در برم بر سینه اش گرفته حسن چادر تو را گوید مدام زیر لب ای وای مادرم از لحظه ای که رفتی از این خانه تا کنون شانه نخورده است به گیسوی خواهرم از این که بغض کرده و خانه نشین شده ترسم که جان دهد پدرم در برابرم آیا تو بر حسین جوابی نمی دهی تشنه رسیده کاسه ی آبی نمی دهی برخیز و با حسین ز بازو سخن بگو از درد زخم سینه و پهلو سخن بگو مادر بگو که خوب شده زخم ابرویت بهبود یافته آن چشم کم سویت یادم نرفته بر در و دیوار خوردنت یادم نرفته سیلی بسیار خوردنت یادم نرفته روی زمین دست و پا زدی بابا که بود خادمه ات را صدا زدی رفتی و ماند خاطره هایت برای من زنده شود عزای تو در کربلای من یعنی که بعد ها تو می آیی به دیدنم در قتلگاه وقت سر از تن بریدنم وقتی که رفت بر سر نیزه سرم بیا وقت هجوم اسب روی پیکرم بیا فکر رباب باش که در بین سلسله است وقتی می افتد از سر نی اصغرم بیا نیمه شب است و قافله در دشت میرود افتد ز روی ناقه اگر دخترم بیا شاعر: علی صالحی
  • 9:15
    خوش اومدی عزیزم منتظر تو بودم حالم خیلی خرابه تا اومدی بابا جون بوی تنور خولی پیچیده تو خرابه شرمندم که دست و پا هم میلرزه نمیبینم ولی باز دیدن تو می ارزه دیدی گفتم شبیه زهرا میشم بازم میگم یا زهرا پای سرت پا میشم بابا حسین بابا بابا بابا جون **** مهمون دامن من خوش اومدی بابایی پس چرا چشم میبندی چشم انتظاری من دیگه تمومه بابا وقتشه که بخندی میدونم که دندوناتو شکستن انقدر نکش خجالت منم مثه تو هستم بابا ببین جای النگویی که خریده بودی واسم طناب روی دستم بابا حسین بابا بابا بابا جون **** سنگینه دستای زجر یه جوری زد رو گونم چشام سیاهی میره شدم مثه مادری که سیلی خورد و راهو هی اشتباهی میرفت جای پنجش رو صورتم نشسته هر چقدم میزنه بازم نمیشه خسته بگم چرا هی میزنه کشیده واسه اینه زورش به عمو نمیرسیده بابا حسین بابا بابا بابا جون
  • 7:05
    عزا میگیرم برای سرت باید بمیرم به پای سرت یه امشبو فکر بچت نباش سرم شکسته فدای سرت کجا بودی موهات پریشونه چی خورده که لبهات پر از خونه الهی بمیرم برات بابا که با سر رسیدی به ویرونه بابا حسین جان **** تا گفتن امشب بابا جون میاد دیدم که داره بوی نون میاد چقدر روی نیزه رفته سرت هنوز داره از گلوت خون میاد بدون رقیه چرا رفتی به اکبر با اصغر کجا رفتی ولی کاش میمردم نمیدیدم که زیر سم مرکبا رفتی بابا حسین جان **** میبینی موهام میریزه بابا همه میگن این مریضه بابا شنیدم این بازار شام جای خرید فروشه کنیزه بابا همون که سرتو برید بابا اومد چادرم رو کشید بابا یه شب از روی ناقه افتادم کسی دخترت رو ندید بابا بابا حسین جان

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی