- 653
- 1000
- 1000
- 1000
شهادت حضرت فاطمه (س) شب اول فاطمیه اول 98 ، حنیف طاهری
مرثیه خوانی شهادت حضرت فاطمه (س) شب اول فاطمیه اول با صدای حنیف طاهری، 1398
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
روضه - باز این چه شورش است که در خلق عالم است? ماه عزای فاطمه روح مُحرم است در فاطمیه رنگ جگر سرختر شود آتشفشان غیرت ما شعلهور شود شمشیر خشم شیعه پدیدار میشود وقتی که حرف کوچه و دیوار میشود لعنت به آنکه پایهگذار سقیفه شد لعنت به هر کسی که به ناحق خلیفه شد لعنت بر آنکه بر تن اسلام خرقه کرد این قوم متحد شده را فرقهفرقه کرد تکفیر دشمنان علی رکن کیش ما است هر کس محب فاطمه شد، قوم وخویش ما است ما بی خیال سیلی زهرا نمیشویم راضی به ترک و نهی تبرا نمیشویم قرآن و اهلبیت نبی اصل سنت است هر کس جدا ز این دو شود، اهل بدعت است ما همکلام منکر حیدر نمیشویم ?با قنفذ و مغیره برادر نمیشویم? ما از الست طایفهای سینه خستهایم ما بچههای مادر پهلو شکستهایم امروز اگر که سینه و زنجیر میزنیم فردا به عشق فاطمه شمشیر میزنیم ما را نبی ?قبیله ی سلمان? خطاب کرد روی غرور و غیرت ما هم حساب کرد از ما بترس، طایفهای پر ارادهایم ما مثل کوه پشت علی ایستادهایم شاعر : وحید قاسمی
-
روضه - در پی حفظ حریم خویشتن مرد باید پشت در آید نه زن هیچ دانی دختر خیر البشر از چه جای حیدر آمد پشت در دید مولایش علی تنها شده خانه اش محصور دشمن ها شده بر دفاع شوهرش فردی ندید بین آن نامرد ها مردی ندید گفت باید پیش امواج خطر یار بهر یار خود گردد سپر من که تنها دختر پیغمبرم پشت این در پیش مرگ حیدرم فاطمه تنها طرفدار علیست در هجوم دشمنان یار علیست آن که باشد مرد این سنگر منم اولین قربانی حیدر منم چشم پوشیدم ز جان خویشتن ای مغیره هر چه میخواهی بزن این درِ کاشانه این پهلوی من این غلاف تیغ این بازوی من کافران دست خدا را بسته اید بازوی مشکل گشا را بسته اید هر چه هتک حرمت از حیدر کنید هر چه بر او ظلم افزون تر کنید هر چه ز آن مظلوم گردانید رو هر چه ماند استخوانش در گلو من امیرالمومنین می خوانمش پیشوای مسلمین می دانمش گر شود پرپر ز جور قاتلم غنچه نشکفته در باغ دلم گر رود از ضرب سیلی هوش من گوشواره بشکند بر گوش من گر شوم با دود و آتش روبرو یا رود مسمار در قلبم فرو گر شوم در لحظه سقط جنین از جفای دشمنان نقش زمین گر رسد در پشت در جان بر لبم افتم از پا پیش چشم زینبم هر چه آید پیش زهرا با علیست اول و آخر کلامش یا علیست فاطمه ما را هدایت می کند رهبری سوی ولایت می کند دید دشمن فاطمه جان علیست بلکه با جانش نگهبان علیست دید جان مرتضی پشت در است از امام خویش هم تنهاتر است پای تا سر بغض و خشم و کینه بود کینه هایش کینه دیرینه بود بغض حیدر شعله ور در سینه داشت سنگ بود و جنگ با آیینه داشت وای من شد در حریم کبریا آیه ای از سوره کوثر جدا
-
زمینه - آسمونو دود می بینم یاس کبود می بینم میون نامحرم ها بود و نبود می بینم چه خبر شده تو کوچه چه صدایی می پیچه صدای سیلی اومد تو کوچه غوغا حق علی رو خوردن با دست بسته بردن مولای عالم دیگه تنهای تنها وآی از ادل مولا تو کوجه افتاد حضرت زهرا ای سینه شکسته مادر خسته ی خسته مادر گریه کن تنهایِ دستای بسته مادر قاتل تو شده اشکِ روی گونه ی حیدر حال و هواتون خانوم چه عاشقونه ست راه گلوتو بسته بغض غریب این شهر منشا اشک و گریه ت آتیش خونه ست وآی یک تنه تنها سنگ صبوری برای مولا وآی از ادل مولا تو کوجه افتاد حضرت زهرا
-
زمینه - مثل علی مثل الکعبه اذ تُوْتی وَ لَا تَأْتِی مروه و صفا مشعر و منا کعبه امام است قبله امام است عشق تمام است کعبه ی فاطمه امام علی علیه السلام به درگه شاه دین ما همه عبد و غلام مَثلُ علی مَثَلُ الْکعْبَهِ اذ تُوْتی وَ لَا تَأْتِی
-
شور - محاله که بذاریم خون رتو هدر شه حتی اگه تن ما بدون سر شه منتظریم برای انتقام خونت منتظریم که این شب عاقبت سحر شه به انتقام خون تو ما قدسو آزاد می کنیم به انتقام خون تو بقیعو آباد می کنیم اونجا تو رو یاد می کنیم با اینکه قلب ما شده بی تابت تو رفتی توی بغل اربابت تو رفته بودی واسه آخرین زیارت یه عمره تو دلت بود حسرت شهادت تو شب جمعه رفتی پابوسی ارباب یادت نره ماها رو لحظه ی شفاعت برای دیدنت داریم گریه و زاری می کنیم برای دیدنت داریم لحظه شماری می کنیم خونتو یاری می کنیم با اینکه دنیا بعد تو تاریکه ایشالا بعد از این فرج نزدیکه جون تو بعد عمری شد فدای ارباب آخر سر سرت بود روی پای ارباب شکر خدا تن تو عاقبت کفن شد جون همه فدای بوریای ارباب هیجا تو این دنیا نشد شبیه گودال حسین هیچ بدنی نشد مثل پیکر پامال حسین لبای بی حال حسین چی شد خدایا زیر سم مرکب هیچکی ندید چیزی که دیده زینب
-
شور - ای یوسف بی پیرهن ای کشته ی دور از وطن صدپاره تن عریان بدن ای وای من گرگا می ریزن دور و برت خنجر می ذارن رو حنجرت پاره پاره می شه پیکرت وای ای وای غوغا می شه دشت کربلا می پیچه ناله ی یا اخا دارن از راه میان مرکبا وای ای وای وای ای شاه یر بریده زهرا از راه رسیده با قامت خمیده از بعد تو نامحرما ریختن میون خیمه ها سیلی زدن به بچه ها هم بر سینه می زنم هم به سرم غارت می شه معجر اهل حرم از داغ برادرم خون جگرم حیرون و آواره شده رباب این غصه می ده عالمو عذاب دارن ما رو می برن بزم شراب وای بعد تو خواهر تو همراه با سر تو پیرم کرده کسی که برده انگشتر تو وای ای وای
تاکنون نظری ثبت نشده است.