منو
روز شهادت حضرت فاطمه (س) 97 - محمود کریمی

روز شهادت حضرت فاطمه (س) 97 - محمود کریمی

  • 4 تعداد قطعات
  • 10 دقیقه مدت قطعه
  • 895 دریافت شده
مرثیه خوانی روز شهادت حضرت فاطمه (س) با صدای محمود کریمی، 1397

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 10:03
    روضه - اگر بال و پرم بخشند بی زهرا نمی خواهم و گر جان و سرم بخشند بی زهرا نمی خواهم اگر روز قیامت از عطش جانم به لب آید شراب کوثرم بخشند بی زهرا نمی خواهم اگر آب بقا ریزند بی حیدر نمی نوشم و گر چشم ترم بخشند بی زهرا نمی خواهم اگر سلمان شوم بی مهر زهرا نامسلمانم خلوص بوذرم بخشند بی زهرا نمی خواهم اگر چون نخل خشکی باشم و از روضه ی رضوان همه برگ و برم بخشند بی زهرا نمی خواهم اگر در روضه ی رضوان هزاران حوری و غلمان دمادم ساغرم بخشند بی زهرا نمی خواهم اگر با آن همه فیض منی در ماه ذیحجّه وقوف مشعرم بخشند بی زهرا نمی خواهم اگر با دست جبریل امین پروانه ی جنّت به صبح محشرم بخشند بی زهرا نمی خواهم اگر از کلّ سادات ملک بر قلّه ی گردون مقام برترم بخشند بی زهرا نمی خواهم اگر بر مسند شاهی به بام عرش بنشینم هزاران کشورم بخشند بی زهرا نمی خواهم اگر از کثرت اشگ سحر در خلوت شب ها در دریا گوهرم بخشند بی زهرا نمی خواهم اگر دائم بمیرم وز نفس های مسیحایی روان بر پیکرم بخشند بی زهرا نمی خواهم اگر با جام خضر از چشمه ی آب بقا، هر دم حیات دیگرم بخشند بی زهرا نمی خواهم کی ام من ?میثمم? عمری گدای کوی زهرایم و گر صد افسرم بخشند بی زهرا نمی خواهم
  • 9:53
    روضه - کفنم ‌را ببر ولی طفلِ بی کفن را بیاور‌ ای فضه از میان امانتی هایم پیرهن را بیاور ای فضه روز آخر کنار بستر خود میزنم بوسه نور عینم را با همین بازوی ورم کرده بغلش میکنم حسینم را گفتم امروز نان درست کنم آمدم خسته باز پای تنور ناگهان تا تنور روشن شد یادم افتاد روضه های تنور یادم افتاد خانه خولی حق بده سینه ام‌کباب شود خانه او‌کجا حسین کجا کاشکی خانه اش خراب شود به علی گفته ام برای حسین سایه در آفتاب بگذارد نیمه شبها کنار بالینِ پسرم ظرف آب بگذارد پسرم تشنه آمده دنیا پسرم تشنگی ش آبم کرد شیر من خشک شد دلم‌خون شد اناالعطشان او‌کبابم‌کرد داده ام دست دخترم زینب نذر اصغر ، لباس محسن را برسانید بعد من به رباب گاهوار و اثاث محسن را از خدا خواستم هزاران بار پیکرم زیر دست و‌پا برود که مبادا حسین بی کفنم سینه اش زیر چکمه ها برود رنج بسیار برده را آنکه غم بسیار خورده میفهمد درد سرنیزه خورده را تنها زخم‌مسمار خورده می فهمد فضه به زینبم عروس‌که شد جای من گوشواره هدیه بده سینه ریز عروسی من را به عزیز دلم‌رقیه بده بخدا بی وضو در این مدت نزدم شانه ای به گیسوی او آه باور نمیکنم روزی برسد دست شمر بر موی او
  • 7:01
    زمینه - نفس به سینه مادر به پیش دیده حیدر بریده بریده مادر جون به لب رسیده با ناله ای که علی شنیده میخونه برات بمیره مادر حسین شهید بی سر شده شهادتینم حسین غریب مادر توی نماز نشسته با یک قنوت شکسته نمیتونه پاشه دیگه سفر تنها دواشه ولی نگرون بچه هاشه میخونه جونم رسیده بر لب بیا کنارم امشب عزیز دل مادر حسین سالار زینب برا جوون خمیده شب جدایی رسیده تو نیمه شبها مادر رو به قبله ما وصیتاشو میگه به بابا میخونه رسید شبای آخر سفر نزدیکه حیدر قرار ما تو گودال کنار تن بی سر الهی مادرم زهرا جوان است چرا پس قامتش هم چون کمان است الهی بشکنه دست مغیره میون کوچه ها بی مادرم کرد یک طفل اما مریمش طفل دبستان یک غنچه اما رونق هر باغ و بُستان یک جسم اما روح را روح مجسم کشتی صد ها نوح را نوح مجسم گر بازتاب وجه رب العالمین است آیینه قدی امیر المومنین است رزمندگان عشق میگفتند با هم وقتی که اشک شوق میسُفتند با هم پای تو خاکستر شدن عشق است عشق است قربانی حیدر شدن عشق است عشق است
  • 3:14
    شور - غریب مادر حسین

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    مادر
  • کاربر مهمان
    عالی

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی