منو
ولادت امام حسن عسکری (ع) 1396 - حسین سازور

ولادت امام حسن عسکری (ع) 1396 - حسین سازور

  • 3 تعداد قطعات
  • 13 دقیقه مدت قطعه
  • 164 دریافت شده
مدیحه سرایی ولادت امام حسن عسکری (ع) با صدای حسین سازور، 1396

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 13:14
    مدح - ای شرفت فوق ثنا گستری داد خدایت به جهان برتری شمس و قمر دور رخت مشتری کرده زخلق دو جهان دلبری خاک کف پات سر سروری قدر، بود رشته ای از موی تو بدر بود آیتی از روی تو خُلق عظیم نبوی خوی تو مهدی موعود ثناگوی تو مهر تو بر چرخ کند محوری سیّدنا یا حسن العسکری نخل وجودت ثمر فاطمه بحر عنایت گهر فاطمه شمس ولایت قمر فاطمه صد چو مسیح ای پسر فاطمه از تو گرفته دم جان پروری سیّدنا یا حسن العسکری یازدهم آینه ی سرمدی نام، حسن خود بری از هر بدی پیر خرد درس تو را مبتدی نطق تو را موعظه ای احمدی تیغ تو را معجزه ی حیدری سیّدنا یا حسن العسکری بر سه محمّد ثمری یا حسن چار علی را پسری یا حسن مصلح کلّ را پدری یا حسن فوق ثنای بشری یا حسن کرده خدا بر تو ثنا گستری سیّدنا یا حسن العسکری جود زتو لطف و عنایت زتوست حکمت و توحید و ولایت زتوست آنچه شنیدیم روایت زتوست رهبری و علم و هدایت زتوست بر تو برازنده بود رهبری سیّدنا یا حسن العسکری نور هدی یا حسن بن علی بحر عطا یا حسن بن علی روی خدا یا حسن بن علی هست روا یا حسن بن علی حُسن تو را لاف خدا منظری سیّدنا یا حسن العسکری ای همه جا وصف تو نُقل دهن مهر تو خوشتر بود از جان به تن وای به من مدح تو و طبع من کار نیایید زبیان و سخن گر چه کند لعل لبم گوهری سیّدنا یا حسن العسکری راه خدا، راه نبی، راه توست سرّ ازل در دل آگاه توست عرش برین پایه ای از جام توست بنده ی شرمنده ی درگاه توست حور بود، یا که ملک، یا پری سیّدنا یا حسن العسکری محنت دوران به تو همراه بود هر نفست یک شرر آه بود همدم تنهای شبت ماه بود عمر تو هر چند که کوتاه بود تا ابد الدّهر کنی سروری سیّدنا یا حسن العسکری حیف که قدر تو فراموش شد نیش بلا بر جگرت نوش شد نغمه ی توحیدِ تو خاموش شد مهدی موعود، سیه پوش شد کرد نفس در دل او آذری سیّدنا یا حسن العسکری ای جگر غم زغمت چاک چاک ای بدنت پاک تر از جان پاک وای من از این الم دردناک با چه گنه شد حرمت تَلِّ خاک ای حرمت بار گه داوری سیّدنا یا حسن العسکری تو گُلی و من همه خار توام در وطنم دُور دیار توام اشگ فشان گِرد مزار توام ?میثم? دلخسته ی دار توام بر تو کنم بر تو ستایشگری سیّدنا یا حسن العسکری
  • 9:01
    سرود - شبِ می و مستی و باده همه دلا مسرور و شاده بابایِ امامِ زمانُ نو? قشنگِ جوادِ .... این پسر محشرِ ... واقعاً دلبره ... میباره از ابرا بارونِ اقاقی و سنبل میارن ملائک برا ارادت دسته گل من غرقِ شور و شادی ام مسکینِ ابنُ الهادی ام ... مولا ، امام عسکری ... مثلِ عقیق که یَمَنش چیزِ دیگری ست این خانواده ، حسَنش چیزیِ دیگری ست تویی مَه شبهایِ تارم به خدا تو هستی بهارم اگه ببینم سامراتُ دیگه حاجتی من ندارم بر همه سروری ... اَیها العَسکری ... غلامِ تو هستم همیشه برام افتخارِ از امشب تو صحنت گدایِ حرمت بی شمارِ ... هستم دخیلِ سامرا آقا بده عیدی به ما ... مولا ، امام عسکری ... آسمونِ ری بیقرارِ شادی تو دلا ماندگارِ تو حرمِ آقا هزارتا ستار? دنباله دارِ هر کسی زائرِ ... شاهدُ و ناظرِ ... رسیده گلی که نو? امامِ کریمِ بدونید که اسمش حضرتِ عبدالعظیمِ امشب تبم رویِ صدِ آقایِ شهرم اومده ... یا سیدی ، عبدالعظیم .... شکر خدا همسایَتم عمری به زیرِ سایَتم ...
  • 17:38
    مدح - این خانواده که همه آقای ما شدند روزی رسان سفره شب های ما شدند وقتی که پا به عرصه خلقت گذاشتیم آغوش باز کرده پذیرای ما شدند ماها یکی یکی همه مجنونشان شدیم این ها یکی یکی همه لیلای ما شدند نوکر شدن همان و سلیمان شدن همان این ها دلیل رتبه والای ما شدند دنیا و کل لذت آن مال دیگران این خانواده لذت دنیای ما شدند چیزی به جز محبت این ها نخواستیم در هر شبانه روز تمنای ما شدند حرف از عذاب و آتش دوزخ نیاورید این خانواده شافع فردای ما شدند مثل عقیق که یمنش چیز دیگریست این خانواده هم حسنش چیز دیگریست می آیی و نشاط به عالم میاوری با هر نفس بهار مجسم میاوری دل میبری ز عالم و آدم بدون شک تا عطری از پیمبراکرم میاوری حبل المتین خلق خدایی و بی گمان راهی برای توبه آدم میاوری بالای دست هر چه کریم است دست توست نانی برای سفره حاتم میاوری دور خودت گدا همه شب جمع میکنی با سفره خانه ای که فراهم میاوری راضی نمیشوی که مرا کم محل دهی ابن الرضایی و به حسابم میاوری از سجده سحر احدی با خدا نشد با بچه های فاطمه گر آشنا نشد بی آفتاب روی تو دنیا به کام نیست خورشید بی اجازه تو روی بام نیست سر تا به پا حسینی و پا تا به سر حسن جز تو کسی که مظهر حسن تمام نیست از جود مجتبی چقدر ارث برده ای هر سفره دار با کرمی که به نام نیست عالیجناب پروری تو زبان زدست در خانه تو حرف کنیز و غلام نیست زائر در انتظار علیک السلام توست بیهوده گرم گفتن عرض سلام نیست روزی سه بار کعبه تو را می کند طواف جز محرم نگاه تو بیت الحرام نیست باید به خاک پای تو دل بست آخرش وقتی که درد های مرا التیام نیست در زیر چتر لطف تو آسوده خاطرم هر سایه ای که بر سر من مستدام نیست نسل تو آخرین گل باغ ولایت است جز طفل مکتب تو حسن ختام نیست باید به نسل اطهر تو احترام کرد باید به پای مهدی قائم قیام کرد یوسف اگر ملیح تو هستی ملیح تر از بین انبیا به محمد شبیه تر باید نوشت از برکات وجود تو از نوح مهربان تر از عیسی مسیح تر تنها تو با زبان خدا حرف میزنی ای لهجه تو از همه عالم فصیح تر دنیا ندارد از تو فقیهی بزرگ تر عقبا ندارد از تو بزرگی فقیه تر راه رسیدن به تو را برگزیده ام با توست راه سیر و سلوکم صحیح تر یادش بخیر در حرمت خاک بوسی ام از اشک چشم های ترم شد ضریح تر ضریح تر رنگ رواق های تو را شاد میزنم در مشهد تو پنجره فولاد میزنم

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی