- 676
- 1000
- 1000
- 1000
شب ششم محرم 99، میثم مطیعی
مرثیه سرایی به مناسبت شب ششم محرم و شهادت حضرت قاسم بن الحسن (ع) با صدای میثم مطیعی، سال 1399
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
گریه بود اولین صدا، آری، روز اول که چشم وا کردیم کشته ی اشک ما هم اسم تو را با همان اشک ها صدا کردیم از همان شیرخوارگی مادر، کاممان را به تربتت وا کرد روضه ی شیرخوارگان رفتیم، گریه بر طفل کربلا کردیم داشت کم کم سه سالمان می شد، چقدر یک سه ساله شیرین است ناز کردیم و در دل بابا خودمان را چه خوب جا کردیم سیزده ساله اهل درد شدیم، با تو بار آمدیم و مَرد شدیم تانک ها شاهدند، فهمیدیم عهد را و به آن وفا کردیم علیِ اکبرت به ما آموخت، پای این عشقِ پاک باید سوخت سوختیم و جوانی خود را پای عشق شما فدا کردیم افتخار سیاه پوشی را از غلامِ سیاهتان داریم این دل آن خاک تیره بود که بعد، با نگاه شما طلا کردیم هر کجا بوی سیب می آید حتماً اسم "حبیب" می آید پیر گشتیم، خسته اما نه، سر پیری ببین چه ها کردیم سر پیری پیاله نوش شدیم، در حرم ها علم به دوش شدیم از جوان ها جوان تریم حسین، با غمت شورها به پا کردیم تا که دیدیم ربنایت را زیر باران تیرها خواندی در حضورت نمازِ بی دردِ همه ی عمر را قضا کردیم هر زمان بی قرار یار شدیم، زار از زخم انتظار شدیم کمی از تربت تو بوییدیم، دردمان را کمی دوا کردیم
-
-
خیلی بی قراره شوق جبهه داره قاسم یادگارِ حسن حسن دُردونه ی با غیرتِ شیر جمل بود تو نوجوونا غیرتش ضرب المثل بود پیشش شهادت بهتر از طعم عسل بود تو سن سیزده سالگی مرد عمل بود قاسم، مثل حیدر قاسم، یه دلاور قاسم یادگار حسن حسن خیلی بی قراره شوق جبهه داره قاسم یادگارِ حسن حسن *** با هیچکی تعارف نداره قاسم پای امام و عقیده دنیا هنوزم تو نوجوونا شبیه قاسم ندیده مرتبه ای رو که پیرمردا تو خوابشونم ندیدن خوشا به حال حضرت قاسم تو نوجوونی رسیده جونم به فدای ایثار و وفای قاسم یادگار حسن حسن خیلی بی قراره شوق جبهه داره قاسم یادگارِ حسن حسن *** عین علی آماده ی خروشه خون حسن توی رگش می جوشه پرورده ی تربیت عموشه یاری دین رویا و آرزوشه جرات، تو صداشه غیرت، تو رگاشه قاسم یادگار حسن حسن خیلی بی قراره شوق جبهه داره قاسم یادگارِ حسن حسن *** می خوام مثل قاسم منم مردِ خطر شم از نقشه ی گنج سعادت باخبر شم دنیا علیه حق تبر شد، من سپر شم می خوام یکی از سیصد و سیزده نفر شم مثلِ یه رفیقه دلسوز و شفیقه قاسم یادگار حسن حسن خیلی بی قراره شوق جبهه داره قاسم یادگارِ حسن حسن *** تو سرزمینِ ما نوجوونا دیگه قبول نیست بهونه نقشه ی گنج و کلید قلعه تو دست یه نوجوونه اگه بیفتیم دنبال قاسم ما رو به اون می رسونه فقط همینو بگم یه جایی حوالی آسمونه دستِ ما رو قاسم می گیره مداوم قاسم یادگار حسن حسن خیلی بی قراره شوق جبهه داره قاسم یادگارِ حسن حسن *** تو بین اون حرفای عاشقونه یه اسم رمزه اون فقط می دونه هر کی می خواد از قصه جا نمونه امشب اینو همراه ما بخونه ارباب منو دریاب ارباب منو دریاب ارباب منو دریاب حسین حسین
-
زاده ی زهرا اباعبدالله قبله ی دل ها اباعبدالله دنیا و عقبی اباعبدالله من کی ام، خاک پایت حسین جان من که هستم، گدایت حسین جان جان من قابلت را ندارد جان عالم فدایت حسین جان گرچه دور از تو گم کرده ام راه روضه خواندم تو را هر سحرگاه مثل هر صفحه ی مقتل تو خیسم از اشک و می سوزم از آه زاده ی زهرا اباعبدالله قبله ی دل ها اباعبدالله دنیا و عقبی اباعبدالله *** عبدم و عبد نعم الامیرم از تولای تو ناگزیرم وای اگر بی غمت زنده مانم کربلا را نبینم بمیرم جز هوای تو در سر ندارم بی غم تو نفس برنیارم تا وفاداری ام را ببینی جان خود را به تو می سپارم زاده ی زهرا اباعبدالله قبله ی دل ها اباعبدالله دنیا و عقبی اباعبدالله *** مثل حُرت به من اعتنا کن با شهیدان مرا آشنا کن جان زهرا برای شهادت یک سحرگَه مرا هم دعا کن ای سلیمان اباعبدالله تحت فرمان اباعبدالله رفتی قربان اباعبدالله
-
دارم روی خاکا تو رو می کشونم چقدر قد کشیدی گل نوجوونم کجایی کجایی ببینی برادر چه مردی شده نوجوون تو حالا یه روزه چه قدّی کشیده، بمیرم الهی بمیرم از این قد و بالا نمی دونی با من چه کرده تماشای برگشتن تو بمیرم که چیزی نمونده از پیرهن تو بمیرم برای غم تو برا سن و سال کم تو *** تنت دیگه داره جدا میشه از هم مثل یه عمامه که وامیشه از هم سرتو گذاشتی روی سینه ی من دارم می شنوم خس خس حنجرت رو نمیزارم اما تو این آخرین دم بذاری روی خاک غربت سرت رو مبادا سر محتضر رو بذارن رو خاک وقت رفتن که سنگین بشه سینه وقت جون سپردن بمیرم برای غم تو برا سن و سال کم تو
تاکنون نظری ثبت نشده است.