منو
شهادت امام جعفر صادق (ع)، محمدرضا بذری

شهادت امام جعفر صادق (ع)، محمدرضا بذری

  • 5 تعداد قطعات
  • 9 دقیقه مدت قطعه
  • 589 دریافت شده
مرثیه خوانی به مناسبت شهادت امام جعفر صادق (ع) با صدای محمد رضا بذری، سال 1396

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 9:57
    به غیر غصه ندارد مخالف بانو غمی به سینه ندارد موافق زهرا برای اجر محبّین او بهشت کم است چه هدیه ای ست سزاوار عاشق زهرا به جز علی به کَس رو نمی زنم هرگز قسم به حُرمت قرآنِ ناطق زهرا حسین فاطمه بسیار سینه زن دارد منم اسیر و عزادار "صادق" زهرا "بِجَعفَرِ بنِ محمد" نوای هرشب ماست چه خوب "حضرت صادق" رئیس مذهب ماست همین که ایزد منّان قلم به دستش داد فقط قلم که نه بلکه عَلَم به دستش داد خدایی اش نه ولی اختیار عالم را خدای عزّ و جل دست کم به دستش داد برای اینکه ببارد مدام بر سرمان کریم خواندش و ابر کَرَم به دستش داد به گردنم پدرم بست طوق نوکری اش و اختیار مرا مادرم به دستش داد خوشا به حال کسی که نگفته آقایش میان روضه برات حرم به دستش داد دخیل بسته ی کُنج ضریح پُرگره ام نگاه حسرت افتاده پشت پنجره ام به پا کنیم دوباره بساط هیئت را مگر صدا بزنیم اهل بیت عصمت را به یمن همنفسی با "امام صادق" مان چشیده ایم همه لذّت صداقت را به حق حضرت زهرا نگیرد از دل ما خدای عزّ و جل نعمت ولایت را اگر که دشمن او پشت گوش خود بیند به روز حشر ببیند بهار جنّت را قسم به حُرمت نامش نبرده ایم از یاد نگاه محترم و قلب بامحبت را به آسمان مدینه دوباره پَر بزنیم در آوریم ز غربت بقیع خلوت را مسلّم است به اشک و به ناله سر بکنیم کنار حضرت زهرا دم شهادت را شب عزای ولی خداست گریه کنیم کنار حضرت زهرا بناست گریه کنیم شبی که سایه ی ابلیس بر حرا افتاد گمان کنم پر پروانه زیر پا افتاد "امام صادق" ما یادی از محرم کرد میان حجره عزیزش به گریه تا افتاد کسی که از نفسش عطر "ربّنا" رویید چرا لبان ثناخوانش از نوا افتاد بزرگ شهر، عزیز دل رسول خدا به پیش چشم همه بین کوچه ها افتاد کسی ندید میان شلوغی خانه عزیز فاطمه عمّامه اش کجا افتاد شبیه عمه ی مظلومه اش که خورد زمین میان کشمکش کوچه بی هوا افتاد شبیه تشنه لب نینوا گلویش سوخت نگاه مضطر او سوی کربلا افتاد به تکّه تکّه گلیمی که سوخت، خیره شد و سپس به سینه زد و یاد بوریا افتاد دل شکسته، قد خم، نگاه تر دارد چقدر روضه ی گودال زیر سر دارد
  • 5:18
    خم شدم دست خودم نیست، اسیری سخت است معجر از غارتی مست بگیری سخت است روی نی دیدن یک بچه ی شیری سخت است جای عباس کُند شمر امیری سخت است حسین، زینب و اسارت باور نکن خیمه رفته غارت باور نکن
  • 5:50
    شنیدم نیمه ی شب چقدر هیزم آوردن امام موسپید رو میون کوچه بردن تو شعله داره باز در می سوزه یه آقا با چشم تر می سوزه از این آه که از سینه ش در اومد گمونم داره مادر می سوزه بارون ببار، درِ خونه تو آتیشه بارون ببار، داره باز در کَنده میشه بارون ببار، بارون ببار ای وای آقام، ای وای آقام می بردن پیرمرد رو، نفس هاش در شماره این آقا بود پیاده، همه بودن سواره گمونم گریه می کرد به اشکای رقیه زده تاول کف پاش مثل پای رقیه نزاشتن کمی آقا بشینه ندیدن عرق روی جبینه یه نامرد به مادر ناسزا گفت الهی که روز خوش نبینه گریه کنید آقا رو بی یاور بردن گریه کنید اونو مثل حیدر بردن گریه کنید، گریه کنید ای وای آقام، ای وای آقام با اون دستای بسته چقدر حالش خرابه کی گفته این آقا جاش توی بزم شرابه توی این مجلس شوم نه تشت و نه سری هست ولی تو شام به جز تشت، حراج روسری هست بمیرم یه روزی تو دل شام با زنجیر ترک به استخون خورد بمیرم برای اون آقایی که لب هاش به چوب خیزرون خورد ای وای حسین، چه جوری دلش میومد ای وای حسین، روی لب ها چوب رو میزد ای وای حسین، ای وای حسین
  • 7:23
    اشک چشمامه دونه دونه، داره می ریزه روی گونه اومده انگار فاطمیه، گرفته آتیش باز زبونه دوباره دل پریشونه، حالم یه حال داغونه دوباره عده ای نامرد میان دم درِ خونه یه پیرمرد رو می برن، وای وای وای وای تا حرمتش رو بشکنن، وای وای وای وای جلو چشمای بچه هاش، وای وای وای وای با تازیونه می زنن، وای وای وای وای ای وای امون ای وای، از این زمون ای وای دل شده خون ای وای، ای وای امون ای وای نمی فهمن یه پیرمرده، یه پیرمرد خسته ی درده قدش کمونه، عصا به دسته، روضه شنیده، گریه کرده روضه ی تلخ کوچه ها، چهل نامرد بی حیا مگه ندیدن مادرو افتاده زیر دست و پا به مولا دست رد زدن، وای وای وای وای درو که با لگد زدن، وای وای وای وای لعنت به هر چی بی حیاست، وای وای وای وای مادر ما رو بد زدن، وای وای وای وای ای وای امون ای وای، اشکش روون ای وای نداره جون ای وای، ای وای امون ای وای روز آقامون شب سیاهه، نوای لب هاش ناله و آهه تو کاخ منصور قدم گذاشت و گریز روضه به قتلگاهه دوباره حرف خنجر و یه گیسوی پریشونه دوباره سینه می سوزه، دوباره چشما گریونه خنجر اومد به حنجری، وای وای وای وای داره می بینه مادری، وای وای وای وای تنها میون نامحرما، وای وای وای وای یه خواهر موند و لشگری، وای وای وای وای می دید توی گودال داداش میره از حال تنش میشه پامال، تنش میشه پامال جانم حسین جانم، جانم حسین جانم
  • 3:27
    خدا کند که تقرب از آن طرف باشد به جای صد قدمم راضی ام به یک وجبش ز لطف حلقه ی در را به گوش من کردند همیشه خیر ببیند مسببش، سببش برای من سر وصل عید قربان است شب وصال نمردم اگر یکی طلبش دلش به ما عجمی زادگان مایل بود اگرچه دلبر ما را نوشته اند عربش اگر نسوخت دلم پا به پای تو هر شب خودم به دست خودم صبح می کنم ادبش

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی