منو
ولادت امام زمان (عج) - محمدحسین پویانفر

ولادت امام زمان (عج) - محمدحسین پویانفر

  • 2 تعداد قطعات
  • 7 دقیقه مدت قطعه
  • 243 دریافت شده
مدیحه سرایی ولادت امام زمان (عج) با صدای محمدحسین پویانفر، 1395

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 7:27
    سرود - العجل مسیح دنیا، العجل قرار دلها، العجل دل ما بیقرار توست، العجل عزیز زهرا، العجل بقیه الله جهان در انتظار توست، یابن الحیدر به ساحت تو روز و شب سلام به دست تو شمشیر انتقام منی که هستم بی قرار تو الهی باشم در کنار تو یکی شبیه مهزیار تو یا ربیع الانام آقام آقام آقام روی تو نیاز عشقم سوی تو نماز عشقم بوی تو میاد شبای جمکران موی تو کلاف عشقم سوی تو طواف عشقم سوی تو سه شنبه های جمکران یابن الزهرا سرور قلبی فی زیارتک یابن الزهرا دعا به وفقنی به طاعتک همیشه کارت مهربونیه با اسمت عالم گدا به دنبال نشونیه مهدی یا سلام آقام آقام آقام
  • 9:50
    مدح - در این سینه تیرِ محبت نشسته و چشمم به امیدِ اُلفَت نشسته بهشت آرزویِ گدایی نباشد که در سایه ی طاقِ نُصرت نشسته بگیر از رُخت پرده را تا ببینند که یوسف هم اینجا به زحمت نشسته به رویِ پَر و بالِ هم در مسیرت فرشته فرشته به حیرت نشسته هوایی ندارد بجز سجده بر تو بر آن سَر که گرد محبت نشسته دل ما رمیده ,اگر پَر کشیده شرابی چشیده, به شوقی تپیده دویده دیده بسویت که دیده که عطری وزیده که نوری دمیده که آقا رسیده و با دامنی پُر عنایت نشسته بیا تا که زهرا به قابَت بگیرد بیا تا که زینب گلابَت بگیرد علی پیشت آیاتِ قرآن گرفته بخوان تا دمِ مستجابت بگیرد بیا تا که عباس پشتت بتازد بیا تا که اکبر رکابت بگیرد که عالم ببیند حسین آمد امروز حسینی ترین انقلابت بگیرد بیا تا که ایوان طلای نجف هم صد و ده سَبو از شرابت بگیرد تو آبی جوابی حساب و کتابی تو معمارِ صحنِ بقیعِ خرابی, شهابی شرابی تو پایان خوابی نفسهای نابی تو رسواگر چشمه های سَرابی به دل گفته ام نذر حال خرابت بگیرد بزن تکیه بر کعبه با ذوالفقارت بزن تا که چرخد زمین در مدارت عَلَم را بکش رویِ دوشَت نفس زن که طوفان شود موقع تار و مارت زمان تقاصت عمو را صدا کن که حض می کند لحظه تار و مارت خنک می شود سینه ها و جگرها پس از کعبه باشد مدینه قرارت عجب گرد و خاکی کند انتقامت که جبریل سرمه کشد از غبارت تو مفتاح مایی تو عین البقایی ظهور خدایی تو وقت کَرَم مجتبایی تو قت رجز مرتضایی توتیغ رهایی نفس های کربلایی تو بانگ رسایی که میریزد از سر به پا اقتدارت چه جای شگفتی که کافر گریزد که شیرِ نر از هولِ حیدر گریزد علی هستی و وقتِ هو هویِ تیغت سپاهی نداند که بی سر گریزد علی هستی قبل از آن که بیایی زِ ِبرق نگاه تو لشکر گریزد مگر می شود آنکه رو بر علی نیست که از تیغ ساقی کوثر گریزد فدای امیر سپاهت که دشمن ز یک نعره ی مالک اشتر گریزد تو رمزِ قدیری تو ما را امیری,سعادت مسیری تو روح کویری تو آیات حق را نظیری, تو بر ناکثین مارقین قاسطین زمهریری شاعر : حسن لطفی

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی