- 1131
- 1000
- 1000
- 1000
شب وصال مولاست این شب بی نهایت
مرثیه خوانی شهادت حضرت علی (ع) با صدای محمود کریمی، سال 1389
متن شعر:
شب وصال مولاست این شب بی نهایت
یه حسی داره انگار می خواد بِره زیارت
شب وصال مولاست این شب بی نهایت
یه حسی داره انگار می خواد بِره زیارت
تو حیاطِ دخترش قدم زد
سرنوشت عالم و رقم زد
راهی مسجد شد و باز مثل قدیمـــــــا
سوره ی کوثر رو لبش به یاد زهــــــرا
علی یه عمره شب ها آماده ی رفتنه
یه عمره بعد زهرا اسیر موندنه
دیگه می دونه زینب شب، شب دل کندنه
مهمونِ مهربونم درد و بلات به جونم
عجبه منت گذاشتی افطار اومدی به خونه ام
با چشای پر ستاره سفره رو کردی نظاره
سر تکون دادی که سفره ات جز نون و نمک نداره
علی یه عمره شب ها آماده ی رفتنه
یه عمره بعد زهرا اسیر موندنه
دیگه می دونه زینب شب، شب دل کندنه
شده مثل مدینه حال و هوای کوفه
شبی که روی خورشید آماده ی خسوفه
تویِ گوش آسمون اذون گفت
اشهدش رو رو به آسمون گفت
علی یه عمر تنهاست یه عمره دلواپسه
دلواپسِ شبی که به آرزوش می رسه
علی بدون زهرا غریب و بی کسه
گفتی با حالتِ غمبار شیرو از تو سفره بردار
زیر لب می گفتی انگار واسه قاتلم نگه دار
ای که رفته خواب ز چشمات چرا خوندی مناجات
اِنّا لله و اِلیه راجعون به زیر لبهات
علی یه عمره شب ها آماده ی رفتنه
یه عمره بعد زهرا اسیر موندنه
دیگه می دونه زینب شب، شب دل کندنه
علی یه عمره شب ها آماده ی رفتنه
یه عمره بعد زهرا اسیر موندنه
دیگه می دونه زینب شب، شب دل کندنه
متن شعر:
شب وصال مولاست این شب بی نهایت
یه حسی داره انگار می خواد بِره زیارت
شب وصال مولاست این شب بی نهایت
یه حسی داره انگار می خواد بِره زیارت
تو حیاطِ دخترش قدم زد
سرنوشت عالم و رقم زد
راهی مسجد شد و باز مثل قدیمـــــــا
سوره ی کوثر رو لبش به یاد زهــــــرا
علی یه عمره شب ها آماده ی رفتنه
یه عمره بعد زهرا اسیر موندنه
دیگه می دونه زینب شب، شب دل کندنه
مهمونِ مهربونم درد و بلات به جونم
عجبه منت گذاشتی افطار اومدی به خونه ام
با چشای پر ستاره سفره رو کردی نظاره
سر تکون دادی که سفره ات جز نون و نمک نداره
علی یه عمره شب ها آماده ی رفتنه
یه عمره بعد زهرا اسیر موندنه
دیگه می دونه زینب شب، شب دل کندنه
شده مثل مدینه حال و هوای کوفه
شبی که روی خورشید آماده ی خسوفه
تویِ گوش آسمون اذون گفت
اشهدش رو رو به آسمون گفت
علی یه عمر تنهاست یه عمره دلواپسه
دلواپسِ شبی که به آرزوش می رسه
علی بدون زهرا غریب و بی کسه
گفتی با حالتِ غمبار شیرو از تو سفره بردار
زیر لب می گفتی انگار واسه قاتلم نگه دار
ای که رفته خواب ز چشمات چرا خوندی مناجات
اِنّا لله و اِلیه راجعون به زیر لبهات
علی یه عمره شب ها آماده ی رفتنه
یه عمره بعد زهرا اسیر موندنه
دیگه می دونه زینب شب، شب دل کندنه
علی یه عمره شب ها آماده ی رفتنه
یه عمره بعد زهرا اسیر موندنه
دیگه می دونه زینب شب، شب دل کندنه
تاکنون نظری ثبت نشده است.