منو
فاطمیه دوم 96 - شب اول - محمود کریمی

فاطمیه دوم 96 - شب اول - محمود کریمی

  • 7 تعداد قطعات
  • 6 دقیقه مدت قطعه
  • 594 دریافت شده
مرثیه سرایی به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) با صدای حاج محمود کریمی، سال 1396

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 6:37
    می دانم اینجایی و من را زیر پَر داری اِشراف بر حال دلم از هر نظر داری من بارها با چشم خود دیدم هوایم را از هر که حتی والدینم بیشتر داری گفتی خودم پیگیر وضع رعیتم هستم گفتی خودت با من بگو حرفی اگر داری حالا رعیت با تو عرضی مختصر دارد البته می دانم خودت بهتر خبر داری آقا تقاضا می کنم یک بار یادم کن در آن قنوتی که در سحر با چشمِ تر داری ای کاش با دست خودت تا آخر روضه این کوه غم را از روی این سینه برداری من راضیم، من قانعم، من هر چه می خواهی قربان آن چه تو برایم زیرِ سر داری
  • 10:16
    خانه ای که شده خاک سه امامش جبریل خانه ای که نرسد بر سر بامش جبریل خانه ای که به سویش بود قیامش جبریل خانه ای که به درش بود سلامش جبریل تا که قوتی ببرد از سر شب می آمد صبح ها بعد پیمبر به ادب می آمد آری آن خانه که جبریل گرفتارش بود دست بر سینه همیشه پسِ دیوارش بود بوسه می زد به در و باز خریدارش بود نگران پدر و گریه ی بیمارش بود دائما از در این غمکده خواهش می کرد اهل آن را به درِ خانه سفارش می کرد گفت خانم دو سه روزی ست مریض احوال است چند وقتی ست که از گریه کمی بی حال است پدرش رفته و سهمش غم و آه و ناله است گفت با در ولی این در چه بد اقبال است چقدر زود غم آمد شب غربت را دید وای در از طرف کوچه جماعت را دید تازه فهمید همان روز، سفارش ها را تازه دانست دلیل همه خواهش ها را دید در یک طرفش هیزم و آتش ها را بعد از آن دید در آن بین کشاکش ها را طرفی آتش و هیزم، طرفی فاطمه بود طرفی ضربه ی چندم، طرفی فاطمه بود چند ضربه که به در خورد ز جایش افتاد فاطمه خم شد و از درد صدایش افتاد در آتش زده روی سر و پایش افتاد پدری آب شد از شانه عبایش افتاد رحم بر آن تن بی تاب نیاورد کسی چادرش شعله ور و آب نیاورد کسی رفت در کوچه ...
  • 1:46
    یا ام الحسنین، یا ام الحسنین یا وجیهة عندالله، اشفعی لنا عندالله ای روح حرم، ای روح بقیع روح سامرا، روح مشهدی ای روح نجف، روح کربلا روح کاظمین، ام الحسنین یا وجیهة عندالله، اشفعی لنا عندالله
  • 4:47
    کسی که درهای بسته رو فتح کرد کسی که سنگر کافرو فتح کرد کسی که بت های کعبه رو خُرد کرد کسی که قلعه ی خیبرو فتح کرد داره می باره چشاش داره می لرزه صداش که می بینه جلو پاش افتاد زهراش حُرمت حیدر چی بود، چی شد یاس پیمبر چی بود، چی شد صورت مادر چی بود، چی شد کسی که لشکر کفرو به باد داد به همه درس سداد و جهاد داد کسی که لحظه ای حتی نترسید به همه اصل شجاعتو یاد داد حالا با اون جبروت رو لباش مُهر سکوت می بینه فاطمه شو مات و مبهوت مقام مولا چی بود، چی شد همه ی دین خدا زیر دِینه صولت تیغ ابالحسنینه مدیون دست شکسته ی زهرا مدیون سرخیِ خون حسینه می ریزه خون خدا رو تن کرب و بلا زیر بارون عطش گودال، دریا رأس مطهر چی بود، چی شد قامت اکبر چی بود، چی شد گلوی اصغر چی بود، چی شد
  • 3:13
    هیزم رسید و آتشی از در بلند شد ای وای من که ناله ی مادر بلند شد مامور شد به صبر علی، از سکوت او سوء استفاده کرد ستمگر بلند شد با جمعی از اراذل و اوباش ریخت و پایش برایِ کُشتنِ مادر بلند شد در را شکست او، کمر شیعه را شکست طوری که وای وایِ پیمبر بلند شد طوری زدند خاطرشان جمعِ جمع شد طوری زدند ناله ی حیدر بلند شد با این همه همین که علی بین کوچه رفت دیوار را گرفت و از آن در بلند شد دستش رسید دامن مولا ولی شکست از بس غلاف تیغ، مکرر بلند شد زینب شنید گریه ی در، آه میخ را زینب گریست، دادِ برادر بلند شد این راه فاطمه است که سر بر ولی دهیم اینگونه بود شیعه اگر سربلند شد
  • 5:31
    سلام ای جوابِ سلامِ خدا ظهورت طلوعِ تمام خدا تویی آفتابِ بلند زمین تویی سایه ی مُستدام خدا تویی که به تعظیم تو امر کرد تویی صاحب احترام خدا تو نهج البلاغه تو قرآن وحی کلامی بگو همکلامِ خدا صدایت، صدایش به معراج بود حدیثت، حدیث مدام خدا مرا کعبه ی سینه چاکم کنید فقط پای حیدر هلاکم کنید علی یا علی یا علی یا علی علی ابتدا وعلی انتهاست علی مصطفی و علی مرتضی ست علی اول است وعلی آخر است علی در ظهور و علی در خفاست علی در معارج علی در بُراق علی اِنَما و علی وَالضُحی است علی با حق است و علی بر حق است علی کعبه است و علی در حَرا ست علی نیست آن و علی نیست این علی نه جدا و علی نه خداست علی را بگو هر چه گویی کم است که زهرا علی و علی فاطمه است علی یا علی یا علی یا علی اگر تیغ تو سایه گستر شود همان ابتدا کار یکسر شود غلط گفتم آقا ندارد نیاز که تیغ شما خرج لشگر شود محال است جمع سلاطین دهر که با قنبر تو برابر شود زمان شروع رجزخوانی ات زمین شُل شود، آسمان کَر شود خدا دوست دارد دم ذوالفقار دمی از دم ظلم ترتر شود ببندی اگر دستمال نبرد نباشد کسی را خیال نبرد نگه دار ما را برای خودت فقط بین مهمان سرای خودت مرا آینه کُن به دردی خورم در آغوش ایوان طلای خودت برای پدر مادرم کافی است نخی، ریشه ای از عبای خودت اگر پا گذارم به جاپایِ تو مرا می بری تا خدای خودت مرا می برد گوشه ای از بقیع فقط ردِ پا ردِ پای خودت سرت مانده بر شانه ی نخل ها بگو با من از ماجرای خودت چرا استخوان در گلو مانده ای که با روضه های مگو مانده ای
  • 5:31
    حی علی الصلاة، محرابم رویت ای رونهاده ماه بر خاک کویت هوهوی باد و شور گیسویت سیلاب دلها پرتاب مویت شور شیرینت نور ایمانم آرام جانم بی تو صحرایم، با تو بارانم، ای جانم حسین آقا جان، حسین آقا جان، حسین آقا جان، ای آقا جان دنبالم آمدی پیدایم کردی تا نوکرت شدم آقایم کردی دل بردی از من، شیدایم کردی من قطره بودم، دریایم کردی می خوانمت با اشک چشمانم با تو طوفانم، آزاد آزادم از هر زندانم، ای جانم حسین آقا جان، حسین آقا جان، حسین آقا جان، ای آقا جان گشته عزای تو بال پروازم در پای پرچم سر می اندازم تا سر بر پیکر دارم سربازم جانم در این بازی می بازم با هرچه دارم پای پیمانم با تو می مانم، ای رویای من، روح و ریحانم حسین آقا جان، حسین آقا جان، حسین آقا جان، ای آقا جان

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    عالی

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی