منو
دعای عدیله

دعای عدیله

  • 1 تعداد قطعات
  • 14 دقیقه مدت قطعه
  • 622 دریافت شده
خواننده/دعاخوان : میثم مطیعی
شیوه اجرا : محفلی
با صدای میثم مطیعی

در دعای عدیله، خواننده عقاید خود را در حالت سلامت نزد پرودرگارش به امانت می گذارد و از خدا می‌خواهد این امانت را زمان مرگ به او بازگرداند تا با ایمان درست از دنیا برود. بنابراین دعای عدیله دعایی است که یک دوره عقاید شیعه در آن بیان شده است. به اعتقاد حاجی نوری این دعا از معصومین روایت نشده ولی از نوشته‌های علماست که خواندن آن به امید ثواب و تثبیت اعتقادات حق مستحب است. این دعا در مفاتیح‌الجنان مرحوم شیخ عباس قمی آمده است

دعای عدیله یکی دیگر از دعاهای مشهور است:

متن و ترجمه:

شَهِدَ اللَّهُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ، وَالْمَلائِکَةُ وَاُولُوا الْعِلْمِ قآئِماً بِالْقِسْطِ،

گواهى دهد خدا که همانا معبودى جز او نیست و فرشتگان و دانشمندان نیز گواهى دهند که عدل و داد بدو پایدار است


لااِلهَ ‏اِلاَّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ، اِنَّ الدّینَ عِنْدَ اللَّهِ ‏الْإِسْلامُ، وَاَنَا الْعَبْدُ الضَّعیفُ الْمُذْنِبُ‏

و معبودی جز او که عزیز و فرزانه است نیست و همانا دین نزد خدا اسلام است و من بنده ناتوان گنه کار


الْعاصِى الْمُحْتاجُ الْحَقیرُ، اَشْهَدُ لِمُنْعِمى‏ وَخالِقى‏ وَرازِقى‏ وَمُکْرِمى‏،

نافرمان نیازمند کوچکم گواهى دهم براى نعمت دهنده و آفریننده و روزى ده و اکرام کننده ‏ام


کَما شَهِدَ لِذاتِهِ، وَشَهِدَتْ لَهُ الْمَلائِکَةُ، وَاُولُوا الْعِلْمِ مِنْ عِبادِهِ،

چنانچه‏ او براى خود گواهى داده و فرشتگان و دانشمندان از بندگانش براى او گواهى داده ‏اند


بِاَنَّهُ‏ لا اِلهَ اِلاَّ هُوَ، ذُو النِّعَمِ وَالْإِحْسانِ، وَالْکَرَمِ وَالْإِمْتِنانِ، قادِرٌ اَزَلِىٌّ،

که معبودى نیست جز او آن صاحب نعمت و احسان و کرم و بخشش و توانا ازلى


عالِمٌ اَبَدِىٌّ، حَىٌّ اَحَدِىٌّ، مَوْجُودٌ سَرْمَدِىٌّ، سَمیعٌ بَصیرٌ، مُریدٌ کارِهٌ،

داناى جاویدان زنده یگانه موجود همیشگى شنواى بیناى با اراده با کراهت


مُدْرِکٌ‏ صَمَدِىٌّ، یَسْتَحِقُّ هذِهِ الصِّفاتِ، وَهُوَ عَلى‏ ما هُوَ عَلَیْهَ فى‏ عِزِّ صِفاتِهِ،

درک کننده ‏اى‏ که نیازمند نیست و شایسته این اوصاف است و او در عین آنکه بى نیاز از این صفات است‏


کانَ‏ قَوِیّاً قَبْلَ وُجُودِ الْقُدْرَةِ وَالْقُوَّةِ، وَکانَ عَلیماً قَبْلَ ایجادِ الْعِلْمِ وَالْعِلَّةِ،

پیش از پیدایش نیرو و قدرت نیرومند بوده و پیش از ایجاد علم و علت‏


لَمْ یَزَلْ سُلْطاناً اِذْ لا مَمْلَکَةَ وَلامالَ، وَلَمْ یَزَلْ سُبْحاناً عَلى‏ جَمیعِ الْأَحْوالِ،

دانا بوده هنگامى که نه کشورى بوده و نه مالى او سلطنت و پادشاهى داشته همیشه در همه احوال منزه و بى ‏نیاز بوده‏


وُجُودُهُ قَبْلَ الْقَبْلِ فى‏ اَزَلِ الْأزالِ، وَبَقآئُهُ بَعْدَ الْبَعْدِ مِنْ غَیْرِ اِنْتِقالٍ‏

هستى او پیش از هر پیشى در ازل ازلها بوده و ماندنش بعد از هر بعدى است بدون تغییر و زوال‏


وَلا زَوالٍ، غَنِىٌّ فِى الْأَوَّلِ وَالْاخِرِ، مُسْتَغْنٍ فِى الْباطِنِ وَالظَّاهِرِ،

بى‏ نیاز است در آغاز و انجام و مستغنى است در نهان و آشکار


لا جَوْرَ فى‏ قَضِیَّتِهِ، وَلامَیْلَ فى‏ مَشِیَّتِهِ، وَلا ظُلْمَ فى‏ تَقْدیرِهِ،

هیچ ستمى‏ در داوریش نیست و هیچ انحراف و اعوجاجى در مشیتش نخواهد بود و هیچ ظلمى در اندازه ‏گیرى او وجود ندارد،


وَلا مَهْرَبَ مِنْ‏ حُکُومَتِهِ، وَلا مَلْجَاَ مِنْ سَطَواتِهِ، وَلا مَنْجا مِنْ نَقِماتِهِ،

راه گریزى از حکمش و پناه گاهى در برابر حملات و یورشش نیست و وسیله نجاتى از انتقام و غضبش وجود ندارد


سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ‏ غَضَبَهُ، وَلایَفُوتُهُ اَحَدٌ اِذا طَلَبَهُ، اَزاحَ الْعِلَلَ فِى التَّکْلیفِ،

رحمت او برغضبش پیشى گرفته و هر که را بخواهد از دستش بدر نرود در تکالیف خود موانع را از پیش پا برداشته


وَسَوَّى‏ التَّوْفیقَ بَیْنَ الضَّعیفِ وَالشَّریفِ، مَکَّنَ اَدآءَ الْمَاْمُورِ،

و در توفیق انجام آنها میان ناتوان و توانا را یکسان کرده به هر چه دستور داده قدرت انجام آن را داده


وَسَهَّلَ سَبیلَ‏ اجْتِنابِ الْمَحْظُورِ، لَمْ یُکَلِّفِ الطَّاعَةَ اِلاَّ دُوْنَ الْوُسْعِ والطَّاقَةِ،

و هر چه را قدغن کرده راه اجتنابش را آسان کرده و تکلیفى نکرده جز به مقدار وسع و طاقت


سُبْحانَهُ ما اَبْیَنَ کَرَمَهُ، وَاَعْلى‏ شَاْنَهُ، سُبْحانَهُ ما اَجَلَّ نَیْلَهُ، وَاَعْظَمَ اِحْسانَهُ،

منزه باد او که‏ چقدرکرم‏ و بزرگواریش‏ آشکار و شأن‏ و مرتبه‏ اش بلند است منزه باد که چه اندازه عطایش ارجمند و احسان‏ و بخشش‏ بزرگ است‏


بَعَثَ‏ الْأَنْبِیآءَ لِیُبَیِّنَ عَدْلَهُ، وَنَصَبَ الْأَوْصِیآءَ لِیُظْهِرَ طَوْلَهُ وَفَضْلَهُ،

پیمبران را فرستاد تا عدل و دادش را آشکار سازد و اوصیاء را به جانشینى آنها منصوب داشت تا کرم و فضلش را ظاهر کند


وَجَعَلَنا مِنْ اُمَّةِ سَیِّدِ الْأَنْبِیآءِ، وَخَیْرِ الْأَوْلِیآءِ، وَاَفْضَلِ الْأَصْفِیآءِ، وَاَعْلَى الْأَزْکِیآءِ،

و (از فضل او است که) ما را از امت سید پیمبران و بهترین اولیاء و برترین برگزیدگان و والاترین پاکیزگان‏


مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، امَنَّا بِهِ وَبِما دَعانا اِلَیْهِ، وَبِالْقُرْآنِ الَّذى‏ اَنْزَلَهُ عَلَیْهِ،

محمد صلى اللّه علیه و آله و سلم قرار داد ایمان آوردیم به او و به آنچه ما را بدان خواند و به قرآنى که ‏خدا بر او نازل فرمود


وَبِوَصِیِّهِ الَّذى‏ نَصَبَهُ یَوْمَ الْغَدیرِ، وَاَشارَ بِقَوْلِهِ هذا عَلِىٌّ اِلَیْهِ،

و به وصیش که در روز غدیر او را (به جانشینى خود) منصوب فرمود و به گفتارش که فرمود: «این على است» و به او اشاره کرد


وَاَشْهَدُ اَنَّ الْأَئِمَّةَ الْأَبْرارَ، وَالْخُلَفآءَ الْأَخْیارَ بَعْدَ الرَّسُولِ الْمُخْتارِ،

و گواهى دهم که امامان نیکوکار و جانشینان برگزیده پس از پیامبر مختار عبارتند از:


عَلِىٌ‏ قامِعُ الْکُفَّارِ، وَمِنْ بَعْدِهِ سَیِّدُ اَوْلادِهِ الْحَسَنُ بْنُ عَلِىٍّ، ثُمَّ اَخُوهُ السِّبْطُ

«على» زبون کننده کافران و پس از او بهترین فرزندانش حسن بن على سپس برادرش سبط


التَّابِعُ لِمَرْضاتِ اللَّهِ الْحُسَیْنُ، ثُمَّ الْعابِدُ عَلِىٌّ، ثُمَّ الْباقِرُ مُحَمَّدٌ،

رسول گرامى پیرو آنچه موجب خوشنودى خدا بود حسین، سپس(آن‏امام) عابد على،سپس(حضرت)باقرمحمد،

ثُمَ‏ الصَّادِقُ جَعْفَرٌ، ثُمَّ الْکاظِمُ مُوسى‏، ثُمَّ الرِّضا عَلِىٌّ، ثُمَّ التَّقِىُّ مُحَمَّدٌ،

سپس (امام) صادق جعفر، سپس (حضرت) کاظم موسى، سپس امام رضا على، سپس تقى (که نامش) محمد است،

ثُمَ‏ النَّقِىُّ عَلِىٌّ، ثُمَّ الزَّکِىُّ الْعَسْکَرِىُّ. الْحَسَنُ، ثُمَّ الْحُجَّةُ الْخَلَفُ الْقآئِمُ‏

سپس‏ على النقى، سپس زکى عسکرى (حضرت) حسن سپس فرزند خلف او حجت قائم‏


الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِىُّ، الْمُرجَى الَّذى‏ بِبَقائِهِ بَقِیَتِ الدُّنْیا، وَبِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرى‏،

منتظر مهدى آن مایه امیدى که به بقاى او دنیا باقى مانده و به برکت او خلق روزى خورند


وَبِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَالسَّمآءُ، وَبِهِ یَمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً،

و به وجود او زمین و آسمان پابرجا مانده و بدست او خداوند زمین را پر از عدل و داد کند


بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً، وَاَشْهَدُ اَنَّ اَقْوالَهُمْ حُجَّةٌ، وَامْتِثالَهُمْ فَریْضَةٌ،

پس از آنکه از ظلم و ستم پر شده باشد و گواهى دهم که گفتارشان (براى ما) حجت و دلیل است و فرمانبرداریشان واجب


وَطاعَتَهُمْ مَفْرُوضَةٌ، وَمَوَدَّتَهُمْ لازِمَةٌ مَقْضِیَّةٌ، وَالْإِقْتِدآءَ بِهِمْ مُنْجِیَةٌ،

و پیرویشان فرض و محبت و دوستیشان لازم و حتمى است و اقتداء کردن به ایشان موجب نجات‏


وَمُخالَفَتَهُمْ مُرْدِیَةٌ، وَهُمْ ساداتُ اَهْلِ الْجَنَّةِ اَجْمَعینَ، وَشُفَعآءُ یَوْمِ‏ الدّینِ،

و مخالفتشان سبب هلاکت است و آنهایند بزرگان و آقایان همه اهل بهشت، و شفیعان روز جزا


وَاَئِمَّةُ اَهْلِ الْأَرْضِ عَلَى الْیَقینِ، وَاَفْضَلُ الْأَوْصِیآءِ الْمَرْضِیّینَ،

و پیشوایان مردم روى زمین بطور قطع و یقین و هم چنین برترین اوصیاء پسندیده ایشانند


وَ اَشْهَدُ اَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ، وَمُسآئَلَةَ الْقَبْرِ حَقٌّ، وَالْبَعْثَ حَقٌّ، وَالنُّشُورَ حَقٌّ،

و گواهى دهم که مرگ حق است و سؤال و جواب در قبر حق است و برانگیخته شدن حق‏ است‏ و زنده‏ شدن‏ پس‏ از مرگ حق است‏


وَالصِّراطَ حَقٌّ، وَالْمیزانَ حَقٌّ، وَالْحِسابَ حَقٌّ، وَالْکِتابَ حَقٌّ، وَالْجَنَّةَ حَقٌّ،

و صراط حق است و میزان حق است و حساب حق است و کتاب (نامه اعمال) حق است و بهشت حق است


وَالنَّارَ حَقٌّ، وَاَنَّ السَّاعَةَ اتِیَةٌ لارَیْبَ فیها، وَاَنَ‏اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِى‏الْقُبُورِ،

و دوزخ حق است و براستى قیامت آمدنى است و شکى در آن نیست و حتماً خداوند در میان گورها مردگان را برانگیزد


اَللّهُمَ‏ فَضْلُکَ رَجآئى‏، وَکَرَمُکَ وَرَحْمَتُکَ اَمَلى‏، لا عَمَلَ لى‏ اَسْتَحِقُّ بِهِ الْجَنَّةَ،

خدایا فضل تو را امید دارم و کرم و رحمتت آرزوى من است عملى که بدان سزاوار بهشت‏ باشم ندارم


وَلا طاعَةَ لى‏ْ اَسْتَوْجِبُ بِهَا الرِّضْوانَ، اِلاَّ اَنِّى اِعْتَقَدْتُ تَوْحیدَکَ وَعَدْلَکَ،

و نه طاعتى که بدان مستوجب رضوان گردم جز آنکه من به یگانگى و عدل و داد تو معتقد هستم‏


وَارْتَجَیْتُ اِحْسانَکَ وَفَضْلَکَ، وَتَشَفَّعْتُ اِلَیْکَ بِالنَّبِىِّ وَآلِهِ مَنْ اَحِبَّتِکَ،

و به احسان و فضل تو امیدوارم و شفیع گردانم به درگاهت پیغمبر و خاندانش را که محبوب توأند


وَاَنْتَ اَکْرَمُ الْأَکْرَمینَ، وَاَرْحَمُ الرَّاحِمینَ، وَصَلَّى اللَّهُ عَلى‏ نَبِیِّنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ‏ اَجْمَعینَ، الطَّیِّبینَ الطَّاهِریْنَ،

و تو بزرگوارترین کریمانى و مهربان ترین مهربانانى و درود خدا بر پیامبر ما محمد و آل‏ پاک و پاکیزه‏ اش همگى باد

وَسَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً کَثیراً، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِىِ‏ الْعَظیمِ،

و سلام مخصوص او بسیار بسیار و جنبش و نیرویى نیست‏ جز به خداى والاى بزرگ

اَللّهُمَّ یااَرْحَمَ‏ الرَّاحِمینَ، اِنّى ‏اَوْدَعْتُکَ یَقینى‏ هذا، وَثَباتَ‏ دینى‏،

خدایا اى مهربان ترین مهربانان من این یقینم را (که عرضه داشتم) و استقامت‏ در دینم را نزد تو به ودیعت نهادم


وَاَنْتَ خَیْرُ مُسْتَوْدَع ٍ، وَقَدْ اَمَرْتَنا بِحِفْظِ الْوَدآئِعِ، فَرُدَّهُ عَلَىَّ وَقْتَ‏

و تو بهترین امانت دارانى و خودت ما را به امانت‏ دارى دستور داده ‏اى پس اى خدا این امانت را هنگام‏


حُضُورِ مَوْتى‏ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ

مرگ به من برگردان به رحمتت اى مهربانترین مهربانان

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 14:45

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

  • کاربر مهمان
    عالی

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی