منو
ولادت امام رضا (ع)، محمد حسین پویانفر

ولادت امام رضا (ع)، محمد حسین پویانفر

  • 7 تعداد قطعات
  • 7 دقیقه مدت قطعه
  • 359 دریافت شده
مدیحه سرایی ولادت امام رضا (ع) با صدای محمد حسین پویانفر، سال 1396

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 7:05
    روبروی گنبد تو خم میشم من با یه نگاه تو آدم میشم بیا شب ولادتت امضا کن دارم آماده ی محرم میشم حرم تو کربلای ایرانه اذن دخول ذکر یا حسین جانه اسمت علی و ضریحت زیبات مثل ضریح مولا شعف میده ایوون بلند طلایی تو بوی ایوون طلای نجف میده پرچم تو روی قله ی عرشه بال ملک زیر پای تو فرشه می دونی که کرمتو دوس دارم خاک زیر قدمتو دوس دارم نماز صبح توی گوهرشادت سحرهای حرمتو دوس دارم زائر تو از تبار خورشیده خاک پاهات آبرو به ما میده السلام عالیجناب عالی مقام علی علی علی علی موسی الرضا السلام اول کلام آخر کلام علی علی علی علی موسی الرضا علی مولا یا علی علی علی مولا
  • 5:47
    روزی که نام عشق باز آن را نوشتند این قوم را مجنون تو را لیلا نوشتند آنگاه ملک عاشقی تقسیم کردند این سرزمین را مال تو آقا نوشتند زهرا به هر سویی سفیری را فرستاد نام تو را صد شکر سهم ما نوشتند ایران چه کم دارد دیار اهل بیت است یک سو علی یکسوی آن زهرا نوشتند این سرزمین را از همان اول خریدند مدیون خانواده ی موسی نوشتند با حب تو هر شیعه ای اثنی عشر شد یعنی کنار نامتان الا نوشتند از بعد از آنکه ضامن آهو شدی تو عشاق را آواره ی صحرا نوشتند تا عکس تو در چشمان آهو افتاد در زیر ابرویش دو تا شهلا نوشتند تو سفره دار عالمی مشکل گشایی آقای ما سلطان علی موسی الرضایی اشکی چکید و باب صحبت با تو وا شد ناگاه دیدم صحن تو عرش خدا شد آنقدر وا کردی گره از کار مردم تا پنجره فولاد تو دارالشفا شد اصلا نمی دانم ز کی بردی دلم را اصلا چگونه این دلم جای شما شد یک نیمه شب افتاد راهم در حریمت دیگر نمی دانم که با حالم چه ها شد من اولین باری که بوسیدم ضریحت از داغی آن بوسه قلبم مبتلا شد تا آمدم لب وا کنم آقا آقا آمد ندا برخیز حاجاتت روا شد پای ضریحت عاشقی با گریه می گفت در این حرم امضا برات کربلا شد غیر از تو من با هیچکس کاری ندارم اصلا بدون تو خریداری ندارم تا روبروی گنبد تو ایستادم دار و ندارم را همه نذر تو دادم با چشم گریان راه افتادم بسویت یک لحظه دیدم بر در باب الجوادم اذن دخولم اشکهای دیده ام شد صورت به خاک گرم صحن تو نهادم
  • 4:42
    احساس کردم بین آغوش تو هستم مانند طفل گمشده از پا فتادم دلشوره هایم را خودت آرام کردی دستان پر مهرتو تسکین الفوادم کل زیارت نامه ام شد عشق بازی گفتم غلامم نوکرم من خانه زادم گفتم که یک دنیا برایت حرف دارم اما ببخش این جمله های بی سوادم بی قیمتم اما گرفتار تو هستم با دست خالی بر سر راهت نشستم آقا منم من مرغ بی بال و پر تو با دست خالی آمدم در محضر تو از دل دعا کردم که از عزت نیفتی خالی نباشد از گدا دور و بر تو سلطان گدای ریزه خور بسیار دارد نامم شده جزء سیاهی لشکر تو روزی ما را از همان اول خدا داد دست تو دست کریمه خواهر تو دلشوره ی ماه محرم دارم آقا چون قول دادم من به زهرا مادر تو ایران ما زان روز شد وادی گریه که آشنا گردید با چشم تر تو در سینه ی ما کوهی از اندوه و غم ریخت یابن الشبیب تو دل ما را بهم ریخت در پیشگاهت عشق را ابراز کردم من روضه را با نام تو آغاز کردم هدیه به زهرا گریه کردن بر حسین است با تکیه بر گریه به عالم ناز کردم شبهای جمعه تو خودت هم کربلایی من هم بسوی کربلا پرواز کردم آقا ببخش گر روضه ات را باز کردم آخر چه شد جد غریبت آب دادند؟ یاد لبانش سوز دل را ساز کردم شنیدم یک نفر فریاد می زد نیزه نزن بند زره را باز کردم
  • 5:21
    امام رضا قربون کبوترات یه نگاهی ام بکن به زیر پات من آمدم پیش تو زانو زدم خودمم خوب می دونم چقدر بدم قرارمی صاحب اختیارمی واسه من همین بسه کنارمی خبر دارم از همه دل می بری دلای شکسته رو خوب می خری می خوام بگم که تویی پناه من کرمت بیشتره از گناه من بذار تا یک دل سیر نگات کنم اومدم از ته دل صدات کنم فرق عباس کجا و عمود آهن خسرو ناز کجا و این همه دشمن دیگر سراغ ابروی پیوسته ام مگیر ضرب عمود تا دل ابرو دریده است
  • 3:58
    شمع و پروانه منم یار پیمانه منم رسوای زمانه منم دیوانه منم تو ای خدای من شنو نوای من زمین و آسمان تو می لرزد به زیر پای من مه و ستارگان تو می سوزد ز سوز آه من ذکر مستانه رضا شمع کاشانه رضا آرامش قلب من دیوانه رضا نگار هشتمین به عرش حق نگین حریم با صفای تو اربابم بهشت رو زمین تویی تو حج ما تویی آقاجون امید آخرین آرامش قلب من دیوانه رضا شمع و پروانه منم یار پیمانه منم رسوای زمانه منم دیوانه منم مستم آقا به هوات محتاج نیمه نگات مرغ دل، پر میزنه تا صحن و سرات منی که نوکرم گدای این درم به دور گنبد طلائیت آقا مث کبوترم فقط برا یه بار آقا راهیم کن منو با مادرم آرامش قلب من دیوانه رضا شمع و پروانه منم یار پیمانه منم
  • 5:38
    ای نامت از دل و جان در همه جا به هر زبان جاری عطر پاک نفست سبز و رها از آسمان جاری نور یادت همه شب در دل ما چو کهکشان جاری تو نسیم خوش نفسی من کویر خار و خسم گر به فریادم نرسی من چو مرغی در قفسم تو با منی اما ... من از خودم دورم چو قطره از دریا من از تو مهجورم با یادت ای بهشت من آتش دوزخ کجاست عشق تو در سرشت من با دل و جان آشناست چگونه فریادت نزنم چرا دم از یادت نزنم در اوج تنهایی اگر زمین ویرانه شود جهان همه بیگانه شود تویی که با مایی منو رها نکن آقا خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد که تا ز خال تو خاکم شود عبیرآمیز پیاله بر کفنم بند تا سحرگه حشر به می ز دل ببرم هول روز رستاخیز فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی که جز ولای توام نیست هیچ دست آویز ز تمام بودنی ها تو فقط از آن من باش که به غیر با تو بودن دلم آرزو ندارد در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد کس جای در این خانه ی ویرانه ندارد دل را به کف هر که سپردم پسم داد کز تاب نگهداری دیوانه ندارد من مست می عشقم هشیار نخواهم شد وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد از رهگذر خاک سر کوی شما بود هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد ای وای بر آن کس که به این دره در افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
  • 2:31
    ای آهوان که سوی حرم می روید باز من خسته ام ولی به شما یار می شوم مقصد زیارت است شفاعت بهانه است با این امید آهوی دربار می شوم غبار مرقد تو عطر زعفران دارد چرا که تو ز نسل حسین عطشانی با نگاهش حرفها میزد حسین پیش زینب دست و پا می زد حسین

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی