منو
شهادت امام علی، محمد رضا بذری

شهادت امام علی، محمد رضا بذری

  • 7 تعداد قطعات
  • 6 دقیقه مدت قطعه
  • 622 دریافت شده
مرثیه خوانی به مناسبت شهادت امام علی (ع) با صدای محمد رضا بذری، سال 1397

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 6:37
    تو رفتی و من موندم و در و دیوار خونه ی من تو رفتی و من موندم و نم بارون، رو گونه ی من من و دل زارم من و دل خسته ام یه چادر خاکی که مونده رو دستم خدا می دونه چشم به راه تو هستم نگاه کن عزیزم چه جوری شکستم شکسته حیدر رد طناب مونده هنوز رو دست حیدر دل خسته حیدر با چادرت زخم سرش رو بسته حیدر غریبه حیدر این دم آخر گریه هاش عجیبه حیدر وای از مدینه غصه ی کوچه شده بود نصیب حیدر غریبه حیدر علی غریبه، علی غریبه، علی غریبه، علی غریبه تو رفتی و من موندم و دل پر از بهونه ی من تو رفتی و من موندم و غم و آه شبونه ی من غم تو غم بی نشونه ی من بود شبی که یه تابوت رو شونه ی من بود مگه می ره یادم جلو خونواده ام مغیره با چکمش تو خونه ی من بود خدا گواهه حواس من پیش یه چکمه ی سیاهه پاشو گذاشته رو سینه ی کسی که توی قتلگاهه کیه تو گودال؟ می شناسمش حسینه که افتاده بی حال نشناختی زینب؟ از بس به زیر دست و پا شده لگد مال علی غریبه، علی غریبه، علی غریبه، علی غریبه تو رفتی و من موندم و نیمه شب چاه و بونه ی من تو رفتی و من موندم و غم دنیا رو شونه ی من دارم می بینم اشکای حسنم رو رو دستای زینب ببین کفنم رو میاره بازم روضه هاشو به یادم حسین داره می بوسه پیرُهنم رو کفن نداره به روی خاک افتاده پیرُهن نداره کفن نداره تنی که سربریدنش زدن نداره گلو بریده مثلِ تو کشته ای غریب کسی ندیده بیچاره زینب کی اومده موی سر تو رو کشیده؟
  • 4:48
    ای جانم علی جانانم علی قرآنم علی ایمانم علی معیارم علی میزانم علی پیدایم علی پنهانم علی علی قبله ی دلمایوونه نجف شارع و رسول بارونه نجف قانونه دلم قانونه نجف لیلا تو منم مجنون نجف حیدر حیدر صد و ده دونه تسبیح صد و ده ذکر حیدر تو خیالم منم با ضریح بکر حیدر اگه مجنون ندیدی انا مجنون الحیدر توی بیداری تو خواب من و فکر حیدر علی مولا یا حیدر سرداری علی سالاری علی بر خلق جهان معماری علی ذکر رو لب تمّاری علی فارس العرب کراری علی دین با حب تو شد کامل علی حلال زاده به تو مایل علی داری به عدو فضائل علی حلال همه مسائل علی حیدر حیدر راه ارض و سماء رو فقط حیدر می دونه بیاد علی تمومه اینو لشگر می دونه باید از عبدودیا تو زِ مرحب بپرسی زور بازوشو بهتر در خیبر می دونه علی مولا یا حیدر سر لشگر، تویی آب و آور، تویی پیغمبر، حسین هست حیدر، تویی زیبا یوسفِ زیباتر، تویی پناه حسین نام آور،تویی ماته لشگری از پس تو، یلی شاگرد حسن شیر جملی هاشمی نسب بین المللی مو نمی زنی عباس با علی عباس عباس انگار این حیدره که داره رجز می خونه بعد حمله اش نباید سری رو تن بمونه می گه بی بی رقیه عمه دیدم علی رو کور بشه چشم لشگر که عموم پهلوونه بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر غریب کربلا از حرم تا قتله گه زینب صدا می زد حسین
  • 6:08
    ابری نمیشه هیچ وقت این آسمون آبی سینه زن حسینه جَوون انقلابی ما پای انتخابمون انقلابون می مونیم ما پای اعتقادمون اتحادمون می مونیم ما پای یا حسینمون وا حسینمون می مونیم من اهل کشوری ام که اسمش فخر مشرقینه هر شهرش بری یه گوشه هر شب روضه حسینه حسین، آقام، آقام، آقام، آقام خیلیا پدرامون جانبازن و شهیدن با یه تابوت چوبی به کربلا رسیدن با پای رهبر و ولی منبر علی می مونیم ما پای ناجی جهان صاحب الزمان می مونیم من اهل کشوری ام که پرچمدار اربعینه زیباترین جای اذانش اسم امیرالمؤمنینه حسین، آقام، آقام، آقام، آقام نفس تو سینه داره میزنه باز مرتب جونم فدای ارباب جونم فدای زینب از وقتی سینه زن شدم هموطن شدم با ارباب پای این بیرق و علم باز قدم قدم تا ارباب دم و بازدمِ نوکریم یا حسن شده یا ارباب من اهل کشوری ام که نوکر پرور حسینه پای گریه های هیئت هر شب محضر حسینه حسین، آقام، آقام، آقام، آقام
  • 3:21
    بازم آلوده تر از هفته های پیش اومدم برای امون گرفتنِ از آتیش اومدم مگه میشه تو نخوای بنده ای بخشیده بشه می بینی که واسه ی فرارِ از خویش اومدم به تو پناه آوردم پناه دست های یخ زده ام باش به تو پناه آوردم بیا پناه آدم بده ام باش به تو پناه آوردم امیدِ نا امید اومده ام باش ای خدای رحمان بحق الحسین یا قدیم الاحسان بحق الحسین همه دنیامو بگیر اشکای چشمامو نگیر همه هستیم رو بگیر روضه ی آقامو نگیر همه اعمال من این گریه و سینه زنیه تو رو جون مادرت سینه زدن هامو نگیر به تو پناه آوردم پناه بی کسی های منم باش به تو پناه آوردم بیا پناه این سینه زنم باش به تو پناه آوردم کنار من دم جون دادنم باش آمدم پشیمان بحق الحسین یا قدیم الاحسان بحق الحسین
  • 4:17
    علی مولانا علی مولانا هو هو الاول و هو الاخر هو،هو الباطن،هو،هو الظاهر هو،هو الامین، هو،هو الامام هو،هو الحرم، هو،هو المقام هو،هو الکعبه، هو،هو الکعبه هو،هو المحرم، هو،هو القبله، هو،هو الزمزم ماییم اسیر حیدر و عالم اسیر ماست تنها امیر مُلک ولایت امیر ماست شب های قدرمون همه مشغول حیدریم اصلا علی علی خود جوشن کبیر ماست علی مولانا، علی مولانا هو،هو المروة، هو،هو الصفا و هو المعشر، هو،هو المنا هو،هو السلیم، هو،هو السلام هو،هو الکلیم، هو،هو الکلام هو،هو الرئوف، هو،هو الرحیم هو،هو الجواد، هو،هو الکریم از هرچه بگذریم سخن دوست خوش تر است پیغام آشنا نفس روح پرور است سعدی وجود حاضر و غائب شنیده ام من در میان جمع و دلم صحن حیدر است علی مولانا، علی مولانا گر گرفتاری، بی کس و کاری غم نخور ای دوست، حیدرو داری خوار و رسوا شد، از کمر تا شد دشمن حیدر عاق زهرا شد شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود فریاد بی صدا غم دل بود و آه بود دانی چرا جبین علی را شکافتند؟ زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود علی مولانا، علی مولانا
  • 9:37
    دست من خالیست و چشمانی پر اشک و گناه آوردم از خودم هم فراری ام امشب من به اینجا پناه آوردم چیز بهتر نداشتم با خود غیر از این چشم های گریانم گریه ام قاطی ریا شده است اشک خالص که نیست می دانم با خودم فکر می کنم گاهی بی حیا این هزارمین بار است می کند در دلم کسی نجوا که بیا او خدای غفار است سال ها بنده ی خودم بودم هی خودم را فریب می دادم همه چیزم به پای نفسم رفت جان مولا برس به فریادم بار من ریخته است و وقت کم است عمر من رفت و مرگ نزدیک است گفتم از قبر، خانه ی قبر تنگ و تاریک است چشم پوشیدی و نگاه اصلا سمت پرونده ام نکردی تو من بد را کنار خوبانت باز شرمنده ام نکردی تو می چشم پای سفره ی رمضان طعم خوب رفاقت با تو به کسی جز تو احتیاجی نیست همه ردم کنند الا تو شب قدر است و باز آمده ام مطمئنم مرا تو می بخشی این گدای ذلیل و مسکین و بین ره مانده را تو می بخشی گفتی ?ادعونی? و تو را خواندم یا کثیر العطاء جواب بده مزد هر روز در زدن هایم کربلایی علی الحساب بده خاک این جا به ما نمی سازد طرف کربلا مرا ببرید لیلة القدر اگر که بخشیدی عرفه، کربلا مرا ببرید لطف کن در مقدرات من دل بیدار و چشم تر بنویس سفر کربلا، نجف، مشهد جان ارباب بیشتر بنویس قُسَمَت می دهم تو را حق خانه ای که درش در آتش سوخت قسمت می دهم به آن مردی که پَرِ همسرش در آتش سوخت به همان ذوالفقار تنها که سپرش را مقابلش کشتند به همان که دو دست او بستند همسرش را مقابلش کشتند
  • 9:46
    یا الهی به حق آن اشک و گریه های درون چاه علی آه مرد غریب می گیرد قسمت می دهم به آه علی روسیاهم خدا و حق من است به رویم درب بسته مانده اگر روضه می خوانم و یقین دارم گره ام باز می شود آخر به حسن خیره می شود گاهی یاد کوچه و می رود از حال به حسینش نگاه می کند و روضه می خواند از ته گودال از کوچه ی ما برو، برو دیگه نبینم تو رو نزن برای فدک کتک لگد نگیر چادرو، برو مثل مرد ایستاده ام درسته بچه ام ولی حیدر زاده ام من پسر بزرگ خونواده ام خونم به جوش سینم سپر صداتو واسه مادرم بالا نبر **** کسی یا رب چو تو بخشش ندارد تن من طاقت آتش ندارد الهی من بدم اما تو خوبی یقین دارم که ستار العیوبی **** خدا نگهدار شبای کوفه بغض غریب هوای کوفه خدا نگهدار کیسه ی نونم خالیه جای تو روی شونه ام می رم ز کوفه اما دل من پیش شبای خرابه هاشه خدا نیاره طفل یتیمی بین خرابه گرسنه باشه میاد یه روزی طفل حسینم توی خرابه عذا بگیره گرسنه باشه دلش نمی خواد از دست نامرد غذا بگیره از ناقه با چشم تَرِش می افته دستی به موهای سرش می افته شبیه مادر شما راه میره دست می گیره به کمرش می افته خدا نگهدار آه ای مدینه خدا نگهدار ای آه سینه ای خاطرات شهر مدینه خدا نگهدار حرفام بمونه این خاطراتو حسن می دونه یادم نرفته درِ شکسته ساختن تابوت، آتیش خونه یادم نرفته خونِ رو دیوار اون تار موی سوخته تو شونه یادم نرفته دیدم که زهرا وسط کوچه نقش زمینه یادم نرفته محسن و داغش به فضه می گفت علی نبینه اون قد لگد زدن به در، در افتاد در کنده شد از جا و پیکر افتاد

مشخصات

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی