- 3390
- 1000
- 1000
- 1000
ای مدینه بنگر بر سوز و بر گدازم
مرثیه خوانی شهادت امام جعفر صادق (ع) با صدای محمود کریمی، سال 1387
متن شعر:
ای مدینه بنگر بر سوز و بر گدازم
باید از غریبی بسوزم و بسازم
یاد آن نمازی که نیمه شب شکستند
یاد بازویی که در بین خانه بستند
پیر مو سفیدم . بریدم . از بس دویدم نیمه شب
دشمنم سواره . پیاده . چه ها کشیدم نیمه شب
هرچه من پر از درد . به نامرد . گفتم کمی آهسته تر
او مرا ز کینه . کشید و من هم زمین خوردم به سر
اشک غم سفته ام – روز و شب گفته ام
وای کجایی مادر من
ای مدینه دشمن با حمله شبانه
همره دل من سوزانده درب خانه
تا میان آتش نهاده ام قدم را
گوئیا شنیدم صدای مادرم را
گوئیا شنیدم و دیدم در موج آتش موج دود
مادر جوانم کمانم در پشت در افتاده بود
آنچه دیده ی دل بدیده هرگز نگردد باورم
مانده یادگاری به دیوار ردی ز خون مادرم
متن شعر:
ای مدینه بنگر بر سوز و بر گدازم
باید از غریبی بسوزم و بسازم
یاد آن نمازی که نیمه شب شکستند
یاد بازویی که در بین خانه بستند
پیر مو سفیدم . بریدم . از بس دویدم نیمه شب
دشمنم سواره . پیاده . چه ها کشیدم نیمه شب
هرچه من پر از درد . به نامرد . گفتم کمی آهسته تر
او مرا ز کینه . کشید و من هم زمین خوردم به سر
اشک غم سفته ام – روز و شب گفته ام
وای کجایی مادر من
ای مدینه دشمن با حمله شبانه
همره دل من سوزانده درب خانه
تا میان آتش نهاده ام قدم را
گوئیا شنیدم صدای مادرم را
گوئیا شنیدم و دیدم در موج آتش موج دود
مادر جوانم کمانم در پشت در افتاده بود
آنچه دیده ی دل بدیده هرگز نگردد باورم
مانده یادگاری به دیوار ردی ز خون مادرم
کاربر مهمان