- 838
- 1000
- 1000
- 1000
آن قدر عاشقیم که املا نمی شود
مولودی خوانی ولادت حضرت زینب (س) با صدای مجید بنی فاطمه، سال 1388
متن شعر:
آن قدر عاشقیم که املا نمی شود
مستیِ ما که در قلمی جا نمی شود
زلف مرا به پنجره های ضریح عشق
طوری گره زدند ، دگر وا نمی شود
شکر خدا که نام مرا مبتلا نوشت
از حاجیان کعبه ی سبز شما نوشت
شکر خدا که دست قَدَر ، دست سرنوشت
نام مرا شریف ترین خاکِ پا نوشت
اعجاز بی مثال شما تا ادامه داشت
موسی ادامه داشت ، مسیحا ادامه داشت
ای بارش همیشه ی سجاده های نور
در امتداد چشم تو دریا ادامه داشت
بانو اگر به آینه ها سر نمی زدید
تاریکی همیشه ی دنیا ادامه داشت
در آسمان چهارم افلاک جا زدیم
آیات ردّ پای تو اما ادامه داشت
تا زندگیت را به تماشا گذاشتی
آن عمر جاودانه زهرا ادامه داشت
ای آفتاب روشن شب های کربلا
ای زینب مدینه و زهرای کربلا
گفتیم آسمانی و دیدیم برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم بهتری
گفتیم دختر اسد الله غالبی
ایام کوفه آمد و دیدیم حیدری
تو از زمان کودکیت تا بزرگیت
شیواترین مفسر الله اکبری
تو از کدام طایفه هستی که مستقیم
فیض از حضور علم خداوند می بری
متن شعر:
آن قدر عاشقیم که املا نمی شود
مستیِ ما که در قلمی جا نمی شود
زلف مرا به پنجره های ضریح عشق
طوری گره زدند ، دگر وا نمی شود
شکر خدا که نام مرا مبتلا نوشت
از حاجیان کعبه ی سبز شما نوشت
شکر خدا که دست قَدَر ، دست سرنوشت
نام مرا شریف ترین خاکِ پا نوشت
اعجاز بی مثال شما تا ادامه داشت
موسی ادامه داشت ، مسیحا ادامه داشت
ای بارش همیشه ی سجاده های نور
در امتداد چشم تو دریا ادامه داشت
بانو اگر به آینه ها سر نمی زدید
تاریکی همیشه ی دنیا ادامه داشت
در آسمان چهارم افلاک جا زدیم
آیات ردّ پای تو اما ادامه داشت
تا زندگیت را به تماشا گذاشتی
آن عمر جاودانه زهرا ادامه داشت
ای آفتاب روشن شب های کربلا
ای زینب مدینه و زهرای کربلا
گفتیم آسمانی و دیدیم برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم بهتری
گفتیم دختر اسد الله غالبی
ایام کوفه آمد و دیدیم حیدری
تو از زمان کودکیت تا بزرگیت
شیواترین مفسر الله اکبری
تو از کدام طایفه هستی که مستقیم
فیض از حضور علم خداوند می بری
کاربر مهمان