- 912
- 1000
- 1000
- 1000
وفات حضرت معصومه (س)(آلبوم)، عباس طهماسب پور
مرثیه خوانی به مناسبت وفات حضرت معصومه (س) با صدای عباس طهماسب پور، سال 1395
قطعات
-
عنوانزمانتعداد پخش
-
باز هم میشوم کبوترتان دور این گنبد منوّرتان من نمکگیر سفرهات شدهام دست خالی نرفتم از درتان مادر من کنیزتان بوده پدرم نیز بوده نوکرتان جای کربوبلا و طوس و نجف شدهام خاکبوس محضرتان ما عجمها چقدر خوشبختیم شده ایران مسیر آخرتان اشکهایم دخیل میبندند به ضریح فرشته پرورتان از ضریح تو یاس میریزد مثل چادر نماز مادرتان خسته از راه دور آمدهای خستهای از فراق دلبرتان چقدر از مدینه دور شدی پای دلتنگی برادرتان مثل مادر خمیدهای اما نگرفته به میخ در پرتان محملت پرده داشت؛ شکر خدا سایهبان داشتی روی سرتان گرچه شد حمله بر عشیرهی تو شکر؛ غارت نگشته زیورتان در میان هجوم درد نخورد دست نامحرمی به معجرتان شد خزان گرچه نوبهار شما کم نشد لحظهای وقار شما غصّهی از همه بریدن تو غمِ روی رضا ندیدن تو گرچه آواره گشتهای خانم گرچه غم دارم از خمیدن تو ناقهات بین ازدحام نرفت بیخطر بود این پریدن تو چادرت زیر چکمه گیر نکرد لحظهی تلخ پر کشیدن تو بی برادر میان کوچه ندید پشت مرکب کسی دویدن تو ثبت شد بر جریدهی تاریخ قصههای به قم رسیدن تو آمدی شهر قم گلستان شد پیش پایت زمین گلافشان شد شهر قم بر تو احترام گذاشت پیش رویت فقط سلام گذاشت پیر قوم و بزرگ مردم قم سر به پای تو چون غلام گذاشت با گلافشانی قدومت قم لعن و نفرین برای شام گذاشت بهر تو قم گذاشت سنگ تمام کی دگر سنگ روی بام گذاشت؟ کِی به قم دختر ولیّ خدا پای در مجلس عوام گذاشت قم کجا رأس یک برادر را پیش خواهر میان جام گذاشت بهترین جای قم سرایت بود کِی میان خرابه جایت بود؟ غم طفلی عزیز یادت هست؟ روضهی پر گریز یادت هست؟ دختری با سر پدر میگفت آن همه چشم هیز یادت هست؟ بر سر غارت زنان حرم بین دشمن ستیز یادت هست؟ وسط شعلهها مرا دیدی؟ پابرهنه گریز یادت هست؟ ماجرای شراب یادم هست ماجرای کنیز یادت هست؟ معجر و گوشواره ام به کنار غارت سینه ریز یادت هست بدنم درد میکند بابا دهنم درد میکند بابا
-
هفده روزه داداش که توو قم مهمونم نه خرابه نه زندونم همه نامحرمن ولی در امونم اینجا ز پشت بوم میریختن گل برام قربونی کشتن جلو پام هی زیر لب گفتم امون از شهر شام عزیز بودم ندیدم جز عزیزی اینجا کسی رسم نداره کنیزی خوشم اگه نذاشت ببینمت اجل قبل از تو میرم لااقل بیاد زینب افتادم بروی تل نامه ی تو توی دستای منه داداش آتیشم میزنه داداش چه کرد با زینب کهنه پیرهن لعنت به دنیا که مارو به شام رسوند به مجلس حرام رسوند اگه لباس من سیاه و دودیه سهم تنم کبودیه سوغاتی محله ی یهودیه تو بزم می یکی منو نشون می داد یزید سر و تکون می داد عمه اگه نبود سکینه ت جون می داد توو ازدحام قامتمون شکسته بازار شام قیمتمون شکسته بزم حرام عزتمون شکسته حسین آه آه آه حسین
-
دوباره عاشقم دوباره زائر بی بی محاله خوبیای تو یادم بره بی بی تو دل هرکسی که حرم اومده افتاد خدا میبخشتش فقط بخاطره بی بی حرمت بهتر از جنته، خیالم پیش تو راحته جدایی از شما سخته بنت موسی ابن جعفر شدی، همه هستی نوکر شدی باتو نوکر چه خوش بخته دلتنگت شدم، مثل قبلنا یا اخت الرضا، اشفعی لنا برای عاشقا حرم فاطمه اینجاس نجف و کاظمین، کرببلا و سامّراس خوش به حال ما ایرانیا که تو رو داریم نوکری واسه تو خدایی افتخار ماس به ضریحت دخیل بستمو، میدونم میگیری دستمو خدایی خیلی خوبی تو تویی احساس آرامشم، نمیزاری که شرمنده شم ندارم آبرو بی تو پیشت اومدم، با سینه زنا یا اخت الرضا، اشفعی لنا زمین و آسمون برا شما عزاداره اگه آدم برا شما بمیره جا داره گریز روضه ها روضه ی شام ویرونه این روزها شهرمون شمیم کربلا داره میریزن گل میارن گلاب رو سر دختر بوتراب پیش پا صف کشیدن همه ناقه ی تو توی شهر قم توی گلبارونا میشه گم اومده دختر فاطمه غرق حسرته دنیا بی شما یا اخت الرضا، اشفعی لنا
-
بوی گل امام رضا برگ گل معصومه علم کل امام رضا عشق کل معصومه اهل شهر مشهدم ساکن شهر قم خادم امام رضا خادم المعصومه گاهی به قم مسافرم من گاهی توو مشهد توو حرم من عاشق بین الحرمین این خواهر و برادرم عمری با این دو تا، راه می افته کار مردم نسخه ی مشهد و داره داروخانه ی قم هر کجا باشی پرچمشون معلومه یا امام رضا یا حضرت معصومه اون چقدر آقاست و این چقدر خانومه چی بگم من از غم و غربت معصومه نامه ی امام رضا دعوت معصومه بین راه توو شهر قم رحلت معصومه با داداش زبون گرفت حضرت معصومه این که کجام فرقی داره داداش قم یک کلام فرق داره داداش نه حرف بازاره و بزمی با شهر شام فرق داره داداش خواهرت ای داداش داره از تو نامه در دست خواهری از داداش داشت یه خونین جامه در دست بین خواهرا عشق داداش مرسومه یا امام رضا یا حضرت معصومه
-
هوای دیدن خورشید در سرم افتاد و ناگهان به دلم جذبه ی حرم افتاد کسی میان دلم ((اشفعی لنا )) می خواند کسی که خاک ترین بود و از طلا می خواند درخت بی ثمری را به بار آوردی دراین زمین کویری بهار آوردی نداشت فاطمه در شهر خود مزار اما برای فاطمه در قم مزار آوردی نگه ندار ز ما سایه ی پناهت را و قدر یک مژه بر هم زدن نگاهت را دوباره بال گشودم شبیه پروانه و با اجازه سرودم شبیه پروانه کسی که پای ضریحت دخیل می بندد دخیل را به پر جبرئیل می بندد طلا زخاک در کوی تو محک خورده است کنار سفره ی توآب هم نمک خورده است و با حضور تو ما را نیاز باران نیست زمین مدفن دریا که چون بیابان نیست برای وصف قم از رود نیل باید گفت غزل، قصیده نه بحر طویل باید گفت به چشم می خورد اینجا زیارت مریم سمیه، آسیه ، هاجر، خدیجه، حوا هم زمان آمدنت آسمان غزل می خواند همان شبی که خداوند از ازل می خواند کسی میان دلم ((اشفعی لنا)) می خواند کسی که خاک ترین بود و از طلا می خواند ?
-
این دلم مجنونه تا تو لیلایی نوکری از بنده از تو آقایی همیشه کنار تو راحته خیالم آقا تو شب ظلمت ماهم حسینه همه جا میگم شاهم حسینه (سالار زینب ) این دلم این شب ها میشه احساسی من تو رو دوست دارم حضرت عباسی هوای حرم هوای جنون هوای مستی شده اسم زیبای تو حسین بنای مستی میره کربلا دلم تو همین شبای مستی ذکر رو لبها همینه هر شب انت فی قلبی سالار زینب سالار زینب سایتون همیشه رو سرم بوده خاطرات خوبم تو حرم بوده من از روز اول دلو زدم به نامت آقا یه عمری که شدم شیفته ی مرامت آقا شدم از دعای ام البنین غلامت آقا
-
آیت الله است یعنی آیت العظمای ماست جلوه اعلی برای ربی الاعلای ماست سر بزیری کرده ایم و سربلندی می کنی زیر دستیم و امیرالمومنین بالای ماست دور دنیا گشتن ما را خلایق دیده اند در نجف چرخی زدیم آخر نجف دنیای ماست ما کنار چاه های آب کوفه مانده ایم هر کجا جا پای مولا هست آنجا جای ماست والدینی شیعه دارد که نذیرش نیست که نیست حضرت زهراست مادر مرتضی بابای ماست پادشاه کشوری بود و عبایش پاره بود این که زهدش شده ضرب المثل آقای ماست آبروداری ما بی آبروها پای اوست تا قیامت نوکری کردن برایش پای ماست یا علی یا علی یا علی یا قاهر العدو یا والی الولی؛ یا مظهر العجائب یا مرتضی علی علی علی علی
تاکنون نظری ثبت نشده است.