منو
میلاد امام حسن مجتبی (ع)، محمدرضا بذری

میلاد امام حسن مجتبی (ع)، محمدرضا بذری

  • 6 تعداد قطعات
  • 1 دقیقه مدت قطعه
  • 570 دریافت شده
مدیحه سرایی به مناسبت میلاد امام حسن مجتبی (ع) با مدیحه سرایی محمدرضا بذری، سال 1394

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 1:48
    و قال الله معبود مگه میشه بی علی بود و قرآن نیز فرمود مگه میشه بی علی بود و پیغمبر بیفزود مگه میشه بی علی بود حسود هرگز نیاسود مگه میشه بی علی بود دو صد لشکر حریف هیبت علی نمیشه قسم لولاک حتی قیمت علی نمیشه کسی هم غیر زینب زینت علی نمیشه خیالت راحت احدی حضرت علی نمیشه
  • 5:18
    اول تو را نوشته و انسان درست کرد شرح تو را نوشته و قرآن درست کرد بعداً گِل اضافیتان را اضافه کرد تا از من خراب، مسلمان درست کرد می خواست رحمتش همه جا را بغل کند با اشک های چشم تو باران درست کرد باید برای بندگی سجده هایمان یک مسجدی به نام حسن جان درست کرد بالم اگر به درد پریدن نمی خورد یک سایه بان که می شود از آن درست کرد من زنده ی نسیم مسیحا دم توأم آدم اگر شدم به خدا آدم توأم تو ابتدای نسل طهورای کوثری تو رودِ خانه ی زهرای اطهری باید علی و فاطمه ظرف هم شوند تا این که آفریده شود چون تو گوهری کار خداست این که پیمبر پسر نداشت وقتی توئی نیاز ندارد به دیگری نسل مطهر نبوی، نسل کوثر است با این حساب تو حسن ابن پیمبری گفتند زاده ی اسد اللهِ غالبی صبح جمل که شد همه دیدند حیدری یک روز اشک و گریه برای تو می کند با شصت روز اشک حسینی برابری ای ارشد تمام پسرهای فاطمه ای اولین حسین سحرهای فاطمه مهتاب چشم های تو خورشید پرور است هر کس که طالعش حسنی نیست کافر است اصلاً نیاز نیست قیامت به پا کنی یک قاسمی خدا به تو داده که محشر است اصلاً شما نیاز نداری به معرکه وقتی لبِ سکوت تو شمشیر حیدر است قسمت نبود تا که ببینند مردمان بازوی تو ادامه ی فتّاح خیبر است فردا ملک به نام تو تکبیر می زند صاحب زمان به جای تو شمشیر می زند امشب اگر نگات هوای قَرَن کند امید می رود که نگاهی به من کند زیبنده است بال و پر صد فرشته را زهرا ببافد و تن تو پیرهن کند بهتر همان که در به در هر گذر شود بالی که روی بام تو فکر چمن کند این یا کریم مثل همه قصد کرده است بر روی گنبدی که نداری وطن کند ما سال هاست رهگذر کوچه ی توئیم مانند یک فقیر سر کوچه ی توئیم شاعر: سید مهدی حسینی
  • 3:31
    امشب مدینه شد از بوی عطرش معطر خوابیده خورشید زهرا رو دستای حیدر ارادت ما به حسن کمتر از اویس قرن نیست تو قلب ما کسی به غیر مجتبی مسلماً نیست بگید به هر کی میخواد توبه کنه ماه رمضون رو هیچ راهی غیر ذکر یا محسن به حق حسن نیست حرمت توی مدینه، یا که توی عرش برینه زائر هر شب و روزت پسر ام بنینه رو لبمه سید الکریم یا حسن جان تو آقایی و ما نوکریم یا حسن جان چی بهتر از اینه که به همین زودی آقا صحنت میشه افتتاح روزی با دست زهرا به غیر تو کی برای علی و زهرا نور عین بود کلام نافذ رساله ابوالفضل و حسین بود جای تو خالیه فقط تو کربلا شب های جمعه کاش یه حرم داشتی اونم درست تو بین الحرمین بود کَم ما و کَرم تو، رو چشم ما قدم تو بگو کی وا میشه پامون یه سحر تو حرم تو رو لبمه سید الکریم یا حسن جان تو آقایی و ما نوکریم یا حسن جان ?
  • 4:09
    نشسته ام بنویسم گدا گدا آقا چقدر محترم است این گدای با آقا نشسته ام بنویسم حسن، کریم، کرم مدینه، سفره ی آقا، برو بیا، آقا نشسته ام بنویسم به جای العفوم الهی یا حسن، یاکریم، یا آقا تو مهربانی ات از دستگیری ات پیداست بگیر دست مرا هم تو را خدا آقا دخیل های نبسته شده زیاد شدند چرا ضریح نداری؟ چرا چرا آقا؟ تویی کریم، کرم زاده، من گدا زاده مرا خدا به تو داده، تو را به من داده همه فقیر تو هستند ما گداها هم گدای لطف تو هستند خضر و موسی هم سه بار زندگی ات را به این و آن دادی هر آن چه داشته بودی و گیوه را هم قسم به ایل و تبارت، قسم به طایفه ات غلام قاسم و عبدالله توآم با هم عجیب نیست بگردد فرشته دور سرت عجیب نیست بگردد علی و زهرا هم من از بهشت به سمت شما سفر کردم که من بهشت بدون تو را نمی خواهم بدون عشق مسلمان شدن نمی ارزد بدون مهر تو انسان شدن نمی ارزد ندیده اند افاضات آفتابت را نخوانده است کسی سطری از کتابت را به دست های گدایان فقط دعا دادند به چشم های تو دادند استجابت را چرا غلام نداری؟ مگر که ما مُردیم نشسته ایم ببینیم انتخابت را تو تک سواری حتی کسی شبیه حسین عجیب نیست بگیرد اگر رکابت را نه! نه که نظر نخوری، نه! مدینه می میرد اگر که دست علی وا کند نقابت را نقاب خویش بیفکن مرا دچار کنی نقاب خویش بیفکن که تار و مار کنی
  • 3:57
    نشسته ام بنویسم که قامتت طوباست نگات مثل علی و صدات مثل خداست نشسته ام بنویسم علی است بابایت نشسته ام بنویسم که مادرت زهراست نشسته ام بنویسم هزار ای والله هنوز هم که هنوز است پرچمت بالاست سکوت کردی اما حسین شهر شدی سکوت کردن تو کربلاست، عاشوراست اگر که جلوه نکردی همه کم آوردند نبود دست تو آری خدا چنین می خواست قرار بود که در صلح، کربلا بشوی سکوت پیش بگیری و لافتی بشوی کریم های دو عالم به نام زاده شدند زبانزدِ همه، خاص و عام زاده شدند اگر که ظرف نباشد توقع مِی نیست شراب ها همه از فیض جام زاده شدند چقدر خام شدم تا مرا کمی بپزی پیاله ها همه از خشت خام زاده شدند تو امر کردی و تکوینا استجابت شد و عاشقان تو با یک کلام زاده شدند جواب دادن تو اشتیاق می آرد سلام ها ز علیک السلام زاده شدند چه خوب شد که محبان، حلال زاده ی عشق و دشمنان حسن هم حرام زاده شدند حسن، حسین، یقیناً حسین هم حسن است نشسته ام که ببینیم کدام زاده شدند همین دو تا پسر فاطمه همان اول امامزاده شدند و امام، زاده شدند چقدر دور و بر تو فرشته ریخته است بزرگ ها همه با احترام زاده شده اند بساط نوکری ما کنار تو پهن است از اول ایل و تبارم غلام زاده شدند عجیب نیست به دنبال گنبدت هستیم کبوتران همه بالای بام زاده شدند چه بهتر است که بنشینی و سکوت کنی که از قعود تو صدها قیام زاده شدند شاعر : علی اکبر لطیفیان
  • 8:09
    ماه امشب در میاد دنیا میشه زیبا بگید به این مولود صد هزار ماشاءالله گل بهشت مدینه وا شد فاطمه مادر، علی بابا شد آروم و قرارِ علی و فاطمه پیدا شد بهارِ علی و فاطمه اومد ذوالفقارِ علی و فاطمه قمرِ علیه ثمرِ علیه شبیه باباشه، چون اولین پسرِ علیه گل زهرا جوونیمو نذر تو کردم گل زهرا الهی که دورت بگردم وقتی که می خنده مادر هم می خنده با خنده ی مادر حیدرم می خنده زیباییش مثل ماهه، زیبای علی داره می درخشه رو دستای علی خوب کسی رو آورده حق جای علی شب شور و مستی ،شب نوکریمه پُره دست و بالم، آخه امام حسن کریمه گل زهرا، همه چیمو از تو می گیرم گل زهرا، برای نگاهت می میرم

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی