- 484
- 1000
- 1000
- 1000
دست نسیم دفتر دل را گشوده است
مولودی خوانی ولادت امام محمد تقی (ع) با صدای محمدرضا طاهری، سال 1387
متن شعر:
دست نسیم دفتر دل را گشوده است
باد صبا غزل غزل از تو سروده است
ای آفتاب لطف و سخاوت خوش آمدی
امشب خدا ز روی تو پرده گشوده است
تو آمدی و نغمه تبریک فاطمه
در جشن تو ز مادر تو دل ربوده است
در لحظه نزول تو امشب خدای تو
گویی تو را دوباره به کوثر ستوده است
امید را به عاطفه پیوند می زند
وقتی رضا به روی تو لبخند می زند
در چهره ات فرشته خدا را نظاره کرد
خود را دخیل دور و بر گاهواره کرد
چشمان تو که آینه نور ایزدی ست
شام سیاه را سبدی پر ستاره کرد
خورشید تا به پرتو رویت نظر گشود
مهتاب را به نذر نگاهت دو پاره کرد
خلد برین برای محبین درست شد
وقتی خدا به خنده مهرت اشاره کرد
با تو کویر قلب همه لاله زار شد
پاییز بی قراری دنیا بهار شد
تو سرنوشت عاشقیم را رقم زدی
وقتی که در زمین امامت قدم زدی
تو ارتفاع دست مرا فتح کرده ای
بر قله های جود و کرامت علم زدی
یحیی بن اکثم از تو و علم تو در شگفت
طوفان شدی و وضعیتش را به هم زدی
ای روح قبله قبله گه دیگری شدی
در شهر کاظمین که رفتی حرم زدی
ای ماه آسمان محبت حلول کن
ما را به خاک بوسی قبرت قبول کن
متن شعر:
دست نسیم دفتر دل را گشوده است
باد صبا غزل غزل از تو سروده است
ای آفتاب لطف و سخاوت خوش آمدی
امشب خدا ز روی تو پرده گشوده است
تو آمدی و نغمه تبریک فاطمه
در جشن تو ز مادر تو دل ربوده است
در لحظه نزول تو امشب خدای تو
گویی تو را دوباره به کوثر ستوده است
امید را به عاطفه پیوند می زند
وقتی رضا به روی تو لبخند می زند
در چهره ات فرشته خدا را نظاره کرد
خود را دخیل دور و بر گاهواره کرد
چشمان تو که آینه نور ایزدی ست
شام سیاه را سبدی پر ستاره کرد
خورشید تا به پرتو رویت نظر گشود
مهتاب را به نذر نگاهت دو پاره کرد
خلد برین برای محبین درست شد
وقتی خدا به خنده مهرت اشاره کرد
با تو کویر قلب همه لاله زار شد
پاییز بی قراری دنیا بهار شد
تو سرنوشت عاشقیم را رقم زدی
وقتی که در زمین امامت قدم زدی
تو ارتفاع دست مرا فتح کرده ای
بر قله های جود و کرامت علم زدی
یحیی بن اکثم از تو و علم تو در شگفت
طوفان شدی و وضعیتش را به هم زدی
ای روح قبله قبله گه دیگری شدی
در شهر کاظمین که رفتی حرم زدی
ای ماه آسمان محبت حلول کن
ما را به خاک بوسی قبرت قبول کن
تاکنون نظری ثبت نشده است.