منو
وفات حضرت معصومه (س)، محمدرضا طاهری

وفات حضرت معصومه (س)، محمدرضا طاهری

  • 4 تعداد قطعات
  • 14 دقیقه مدت قطعه
  • 427 دریافت شده
مرثیه سرایی به مناسبت وفات حضرت معصومه (س) با صدای محمدرضا طاهری و محسن طاهری، سال 1394

قطعات

  • عنوان
    زمان
  • 14:31
    ز بوی زلف تو یک عمر مست و مدهوشم ز چشم خویش ز داغت همیشه می جوشم اگر چه نیست نصیب دو دیده ام رویت ولی خیال جمال تو می برد هوشم منی که سوخته این سینه ام ز سوز فراق بیا و لحظه ی آخر مکن فراموشم نبین که غرق سکوتم در این دو روزه ی عمر پر از نوا و فغانم اگر که خاموشم بیا و بر سر بازار و این گدا بنواز که نقد جان به هوای نگات بفروشم به شوق روز وصال تو یوسف زهرا به نام نامی "یابن الحسن" به چاووشم بیا و این شب جمعه ببر حرم جانا که در هوای طواف حریم شش گوشم خدا گواست که آبی اگر که بردارم بدون یاد لبش قطره ای نمی نوشم من حسین سر جدایم سربریده از قفایم بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین ناله ها می زد حسین، زینب صدا می زد حسین
  • 10:35
    اگرچه بال پریدن به آسمان داری فرشته ای و به روی زمین مکان داری نه از فرشته هم انگار برتری بانو چرا که دختر موسی ابن جعفری بانو رسیده از حرمت بی شمار رحمت ها اگر به پای تو افتاده اند بهجت ها در بهشت که نه، بی گمان بهشت اینجاست نوشته اند حریم تو مرقد زهراست چراغ های حریمت ستاره و ماه است چقدرگوشه ی هرصحن آیت الله است نشسته ایم و به لب اشفعی لنا داریم اگر چه بر سر سجاده ربنا داریم قرار بود قرار دل رضا باشی چگونه میشود آخر از وجدا باشی قرار بود بیایی ولی توانت رفت به شوق وصل به زهر فراغ جانت رفت غریب میروی و هیچکس کنارت نیست تمام زندگیت، هستی ات کنارت نیست خدا نخواست ببینی غم برادر را نخواست باز ببیند شکسته خواهر را زنان طوس به جای تو خواهری کردند اگر چه نجمه نبوده ست مادری کردند گمان مکن که شود باز کربلا تکرار قرار نیست رود خواهری سر بازار نه طوس کرببلا باشد و نه قم کوفه نه شهر شام و نه آن روضه های مکشوفه سری به نیزه ندیدی به پیش چشمانت طناب داغ اسارت ندیده دستانت کسی که داغ برادر کشید زینب بود کسی که ناله ی مادرشنید زینب بود غروب بود، همین که رسید در گودال تمام موی سرش شد سفید در گودال از این طرف روی نیزه سر برادر رفت از ان طرف پی یک گوشواره لشگر رفت بس است تا به قیامت مصیبت زینب شکست قلب زمین از اسارت زینب شکست قلب زمین و زمان به تنگ آمد به سمت معجر زینب همین که سنگ آمد شاعر: سید حجت بحرالعلومی طباطبایی
  • 11:15
    برادر کجایی که من دیگه مُردم برا دیدن تو، روزا رو شمردم چی میشد که بودی کنارم تو الآن دلم تنگه واست کجایی رضا جان نشد قستم که کنار تو باشم میخواستم عزیزم که یار تو باشم خداحافظ ببین حالم دیدنیه خداحافظ که معصومه ات رفتنیه خداحافظ برادر برادر برادر کجایی برادر کجایی قرار دل من دلم بی قراره فراق من و تو تمومی نداره دیگه صبر این دل به آخر رسیده نگارم نیومد عجل سر رسیده ببین چشم براهت تا آخر نشستم ببین نامه ها تو گرفتم تو دستم خداحافظ که دیگه خون شد جگرم خداحافظ یه محرم نیست دور و برم خداحافظ برادر برادر برادر کجایی برادر کجایی برادر کجایی از این مردم اینجا ندیدم جسارت اسارت نرفتم خیال تو راحت ندیدم خدایی، نه کوفه نه شامو نه قوم یهود و نه بزم حرامو بمیرم برای دل زار زینب که رفت روی نیزه سر یار زینب امون ای دل بریدن سرش رو از قفا امون ای دل تنش موند رو خاک کربلا امون ای دل برادر برادر برادر کجایی برادر کجایی
  • 7:20
    من همون کبوترم که از مشهد الرضا از اون گنبد طلا پر زدم تا حرم، حرم شما بی بی معصومه آبروی ایرونیا همه به خاطر توئه شفیع محشر همه، یک نخ چادر توئه بین صحن باصفای تو می خونم با زائرای تو می خونم اذن دخول من، اسم سلطانه خواهر رضا سلام منم همون که مبتلام نیومدم چیزی بخوام عاشقم، عاشق حرم شما بی بی معصومه دلای بچه شیعه ها این همه سال اگه شکست مخفیه قبر فاطمه، حرم معصومه که هست بین صحن باصفای تو می خونم با زائرای تو می خونم اذن دخول من، اسم سلطانه *** *** *** آن درگهی که لطفش از عرش برتر است دربار خانواده موسی ابن جعفر است *** *** *** ذکر ابوتراب عجب مستی آور است این نام پیر میکده حوض کوثر است

ثبت نقد و نظر نقد و نظر

    تاکنون نظری ثبت نشده است.

تصاویر

پایگاه دعا و نغمه های مذهبی