- 1412
- 1000
- 1000
- 1000
چهل سال هر دم روضه گردان تو بودم
مرثیه سرایی به مناسبت شهادت امام سجاد (ع) با صدای حمید علیمی، سال 1396
چهل سال هر دم روضه گردان تو بودم
با عمه ها پاره گریبان تو بودم
چهل سال شد حرف از تنت چهل سال مردم
رفتم سر سفره ولی چیزی نخوردم
چهل سال تقدیر دل من درد و غم بود
هر چیز می دیدم گریز روضه ام بود
نعلین پا کردم بیابان یادم آمد
رفتن روی خار مغیلان یادم آمد
چشمم به زیر انداز حجره خورد تر شد
داغ اسیری در دل من شعله ور شد
هر جور می شد روضه را مکشوفه کردم
هر کس سلامم داد یاد کوفه کردم
وقتی عبا دوشم کشیدم گفتم ای وای
(یک عبا داشت که خرج علی اکبر شد)
تا اشک دختر بچه دیدم گفتم ای وای
در کوچه ها رد طناب آمد به چشمم
نوزاد تا دیدم رباب آمد به چشمم
رفتم به تشییع جوانها گریه کردم
با خنده های ساربانها گریه کردم
عمامه ام افتاد بی حد روضه خواندم
انگشتر از دستم درآمد روضه خواندم
بازار رفتم بوی نانش اذیتم کرد
********************
ز خانه ها همه بوی طعام می آمد
ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم
چهل سال هر دم روضه گردان تو بودم
با عمه ها پاره گریبان تو بودم
چهل سال شد حرف از تنت چهل سال مردم
رفتم سر سفره ولی چیزی نخوردم
چهل سال تقدیر دل من درد و غم بود
هر چیز می دیدم گریز روضه ام بود
نعلین پا کردم بیابان یادم آمد
رفتن روی خار مغیلان یادم آمد
چشمم به زیر انداز حجره خورد تر شد
داغ اسیری در دل من شعله ور شد
هر جور می شد روضه را مکشوفه کردم
هر کس سلامم داد یاد کوفه کردم
وقتی عبا دوشم کشیدم گفتم ای وای
(یک عبا داشت که خرج علی اکبر شد)
تا اشک دختر بچه دیدم گفتم ای وای
در کوچه ها رد طناب آمد به چشمم
نوزاد تا دیدم رباب آمد به چشمم
رفتم به تشییع جوانها گریه کردم
با خنده های ساربانها گریه کردم
عمامه ام افتاد بی حد روضه خواندم
انگشتر از دستم درآمد روضه خواندم
بازار رفتم بوی نانش اذیتم کرد
********************
ز خانه ها همه بوی طعام می آمد
ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم
تاکنون نظری ثبت نشده است.